سازمان عفو بین الملل که یکی از گروههای وابسته به سازمان ملل است ودر زمینه حقوق بشری فعالیت دارد از آمار تصاعدی اعدام درایران ابراز نگرانی کرده و اشاره می کند که این خود نشانگر نقض حقوق بشر در ایران است .
طبق آمار به دست آمده در سال 92 ایران با 624 اعدامی ، دومین رتبه در جهان را بعد از چین با 778 اعدامی دارد. از این تعداد 324 مورد از منابع رسمی و 290 مورد از منابع غیر رسمی اعلام شده است . که باتوجه به جمعیتی که ایران دارد رتبه اول ا ست . در شش ماه اول سال 93 این جدول به صورت وحشتناکی سیر تصاعدی خود را طی می کند. بطوریکه در هفته گذشته 50 نفر در ایران در زندانها یا انظار عمومی به چوبه های دار سپرده شدند.
با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و با توجه به وعده های او قبل از انتخابات ، مردم ایران و دنیا ، انتظاری غیر از این داشتند که کمترین آن برخورداری شهروندان ایرانی از قوانین حقوق بشری برای آنان بود.البته بارها جمهوری اسلامی برای این اعدامها از سوی سازمانهای حقوق بشری مورد انتقاد قرار گرفت ولی لاریجانی در جواب این اعتراض ها پاسخ داد که : " اعدام یک حکم شرعی است و اعتراض به آن اعتراض است به احکام اسلام "
اعدام ها در ایران بیشتراوقات بدون اطلاع وکلای زندانی و با اعترافاتی که زیر شکنجه گرفته می شود صورت می گیرد.این مجازات به شکلی نامتناسب اغلب علیه اقلیتهای قومی - مذهبی یا سرکوب سیاسیان به کار گرفته می شود. متاسفانه این روزها شاهد اعدام هایی هستیم که اکثر آنان جوان هستند و گاهی هم در سنین نوجوانی زندانی شده اند که با اتهامات نه چندان واقعی دچار این نوع از مرگ می گردند.
اعدام یک قتل قانونی است . نوعی کیفر که اشد مجازات را شامل می شودو این مجازات در ایران با دار زدن در زندانها یا در ملاء عام بدون هیچ محدودیتی انجام می شود.از نظر قانونگذاران اعدام در ملاء عام می تواند به جلوگیری از جرم وجنایت کمک کند ولی از نظر جامعه شناسان ، مشاهده مراسم اعدام تاثیرات ویرانگری بر شخصیت انسانهای شاهد برجای می گذارد وحتی بر نوجوانان و نسل جوان می تواند اثر عکس هم داشته باشد و حس انتقام جویی را در آنها تقویت می کند وحتی در سنین پایین تر اثرات مرگبارتری هم به دنبال دارد. چندی پیش پسر بچه 12 ساله ای با الگو برداری از مجازات اعدام هنگام بازی جان خود را از دست داد . که البته این چندمین قربانی از " داربازی " بین نوجوانان ایران می باشد.موضوعی که مدافعان حقوق بشر آنرا نمونه بارز ترویج خشونت در جامعه می دانند.
مسئولان حکومتی زمان اجرای حکم ، به نمایندگی ازسوی مردم آن را اجرا می کنند و شهروندان خواه و ناخواه در این جنایت شریک می شوند . امروزه اعدام ها با حضور هزاران تماشاچی اجرا می شود و این واقعیتی تلخ است که مردم با اراده خود به دیدن این صحنه می روند . آنها در ابتدا با فرد اعدامی ابراز همدردی می کنند و در پایان با سوت و صلوات به همه چیز پایان می دهند و این چقدر چهره دین را کریه تر می کند.
تا امروز خودم نه مراسم اعدام را در محل دیده ام نه در اینترنت .حتی کنجکاو هم نشده ام که نظاره گر مرگ یک انسان باشم ، حتی اگر آن شخص بدترین کار ممکن را انجام داده باشد . این باعث تاسف است که اشتباهی را با کشتن یک انسان جبران کنیم .من شخصا مخالف خود اعدام هستم و بر این باورم که زندگی هدیه ای است الهی که تا آخرین لحظه زمینی ، صبورانه بوسیله خدا همراهی می شود ، پایان دادن به آن به هرشکل و فرمی ، گناهی بزرگ و قتل عمد تلقی می گردد .
امروزه حکم اعدام در بیش از نود درصد کشورهای جهان با تلاش سازمانهای مدافع حقوق بشر لغو شده است . بدون شک هدف از این نوع مجازات ، وحشت آفرینی است و خود بیانگر ضعف یک حکومت می باشد . در جامعه ای که از اعدام به عنوان یک راه حل استفاده می شود بی فرهنگی ، شکنجه ، شلاق ، نقض حقوق و کرامت انسانی و تحقیر سایر مردم هم مجاز شمرده می شود. چیزی که ما امروزه به عنوان یکی از دست آوردهای جمهوری اسلامی به کرات شاهد آن هستیم.
اعدام ، اعدام است . بی گناه یا گناهکار نتیجه آن یکی است . آنجاست که دنیا برایت به ابعاد یک چارپایه کوچک می شود و تنها تکیه گاه آدمی ...زیرش که بزنند ، مرگ آغوش باز می کند. دمی که فرو می رود و باز نمی آید...باور کردنی نیست خود مرگ است ، تلخ اما واقعی ...
نوشته شده توسط : ندا عطایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر