۱۳۹۳ مهر ۲۱, دوشنبه

آشنایی با آیین مسیحیت ( قسمت پایانی )


هنگام غروب ، یکی از اهالی رامه که از پیروان عیسی بود نزد پیلاطوس رفت و جسد را خواست تا دفن کند . او عیسی را در مقبره ای که از سنگ به تازگی برای خود تراشیده بود ، لای پارچه کنفی قرار داد و سنگی بزرگ مقابل آن نهادند.
کاهنان نزد پیلاطوس رفتند و گفتند برای قبر نگهبانانی بگذارد تا اینکه شاگردان عیسی ، جسد را ندزدند و بگویند که طبق گفته های خودش ، عیسی زنده شده است. آنها از محافظین خانه خدا استفاده کردند. ( متی : 27 )

یکشنبه مریم مجدلیه به همراه یکی دیگر از زنان پیرو عیسی داروهای معطر گرفتند تا مطابق رسم یهود جسد را معطر سازند .در مسیر نگران بودند که چگونه آن سنگ بزرگ را کنار بزنند.وقتی به قبر رسیدند دیدند که سنگ کنار رفته و فرشته ای با لباس سفید بر آن نشسته است . نگهبانان با دیدن آن فرشته ترسیده و بر زمین افتادند.

فرشته به آنان گفت :"نترسید ! می دانم به دنبال عیسای مصلوب می گردید ، او اینجا نیست، همانطور که خودش گفت زنده شده است ، شما رفته و به شاگردانش بگویید او زنده شده و به جلیل می رود تا آنان را آنجا ببیند..این مژده را مریم مجدلیه به دیگر شاگردان رساند. غروب همان روز که شاگردان دور هم جمع شده بودند،عیسی را در جمع خود دیدندکه به آنها گفت:"سلام بر شما باد . همانطور که پدرم من را به این جهان فرستاد ، من نیز شما را به میان مردم می فرستم و برای هدایتتان روح القدس را بر شما نازل میکنم ." ( متی : 28 - یوحنا  :20- لوقا  :24 - مرقس : 16 )

او تا چهل روز پس از مرگ خود بارها بر شاگردان خود ظاهر می شد و به آنها ثابت می کرد که زنده شده است و در این فرصتها آموزشهای لازم را به آنان می داد. در یکی از این دیدارها به شاگردانش گفت که از اورشلیم بیرون نروید و منتظر روح القدس باشید و آنگاه جلوی چشم همه آنها به آسمان رفت.شاگردان در بالا خانه ای جمع می شدند و به دعا می پرداختند .هفت هفته پس از مرگ و زنده شدن مسیح ، در روز ( پنطیکاست )صدایی شبیه وزش باد از آسمان آمد و چیزی شبیه زبانه های آتش بر خانه ای که شاگردان در آن قرار داشتند فرود آمد. همه آنها پر از روح القدس شدند و شروع به سخن گفتن به زبانهایی کردند که با آن ها آشنایی نداشتند واین قدرت روح خدا بود.

در آن روز یهودیان زیادی از سراسر سرزمینهای ، برای مراسم عید به اورشلیم آمده بودند و با تعجب می دیدند که شاگردان به زبانهای آنها دعا می کنند . در این موقع پطرس از میان جمع برخاست و با موعظه ای که درباره ملکوت خدا و رستاخیز مسیح نمود ، همان روز هزاران نفر به مسیح ایمان آوردند.

همان وقت شاگردان مسیح تبدیل به رسولانی گشتند که به سراسر دنیا بروند و بشارت مسیحیت را به  همه مردم دنیا برسانندو این مژده را به همگان بدهند که ( از گناهانتان دست بکشید ، به سوی خدا باز گردید وبه نام عیسی مسیح تعمید بگیرید تا خداوند گناهانتان را بخشد ، انگاه خدا ره شما روح القدس را اعطا می کند.)

امروزه مسیحیت بعنوان بزرگترین باور انسانها ( نمیگویم دین .زیرا مسیحیت دین نیست) در دنیا طرفدارانی دارد و هر روزه به تعداد کسانیکه زندگی و قلب خود را به عیسی مسیح می دهند بیشتر می شود.برای مسیحی بودن همین کافی است که باور داشته باشیم عیسی مسیح فرزند خداست ، به خواست خدای پدر و برای آمرزش گناهان ما روی صلیب رفت و بعد از سه روز از مردگان برخاست ..

پایان 

نوشته شده توسط : ندا عطایی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر