روزی که جمعیتی عظیم گرد آمده بودند،عیسی به همراه شاگردان خود بر فراز تپه ای
بنشست، آنگاه شروع به تعلیم ایشان کرد و فرمود:
"خوشا بحال آنان که نیاز خود را به خدا احساس می کنند، زیرا ملکوت آسمان از آن ایشان است."
"خوشا بحال ماتم زدگان ، زیرا ایشان تسلی خواهند یافت."
"خوشا بحال فروتنان، زیرا ایشان مالک تمام جهان خواهند گشت."
"خوشا بحال آنانکه مهربان و باگذشتند، زیرا از دیگران گذشت خواهند دید."
"خوشا بحال پاک دلان، زیرا خدا را خواهند دید."
"خوشا بحال آنان که برای برقراری صلح در میان مردم کوشش می کنند، زیرا ایشان فرزندان خدا نامیده خواهند شد."
"خوشا بحال آنان که به سبب نیک کردار بودن آزار می بینند، زیرا ایشان از برکات ملکوت آسمان بهره مند خواهند شد."
"هرگاه بخاطر من شما را ناسزا گفته، آزار رساندند و به شما تهمت زنند، شاد باشید، بله خوشی و شادی نمایید ، زیرا در آسمان پاداشی بزرگ در انتظار شماست. بدانید که با پیامبران گذشته نیز چنین کردند."
" شما نمک جهان هستید و به آن طعم می دهید اما اگر شما طعم خود را از دست بدهید ، وضع جهان چه خواهد شد؟ در اینصورت، شما را همچون نمکی بی مصرف دور انداخته ، پایمال خواهند ساخت . شما نور جهان هستید . شما همچون شهری بر تپه ای بنا شده و در شب می درخشد و همه آن را می بینند."
" چراغ را روشن نمی کنند تا آنرا زیر کاسه بگذارند، بلکه روی چراغدان، تا کسانیکه در خانه هستند از نورش استفاده کنند . پس نور خود را پنهان مسازید، بلکه بگذارید نور شما بر مردم بتابد، تا کارهای نیک شما را دیده ، پدر آسمانی تان را تمجید کنند."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر