ابراهیم فیروزی نوکیش مسیحی است که به دلیل اعتقادات خود در زندان به سر می برد در زیر زندگی نامه او ،که به نقل از خود ایشان و به گزارش اخبار اقلیتهای مذهبی تهیه شده است را می خوانیم.
ابراهیم متولد ۸/ ۱۰/ ۱۳۶۵ شمسی درشهر همدان است . وی چهارمین و اولین فرزند پسر خانواده بود که یکی از خواهرانش را در حادثه جنگ از دست داد و در سن پنج سالگی صاحب برادر دیگری شد. پدر ابراهیم راننده بود وبیشتر روزها را در سفر بوداو در تابستان و عیدها ابراهیم را با خود به شهرهای مختلف می برد.
وی دوران ابتدایی خود را در دبستان حافظ واقع در خیابان شهدای همدان سپری کرد و از دانش آموزان بازیگوش ولی درس خوان مدرسه بود تا اینکه پدر خود را در اثر حادثه رانندگی ، زمانیکه کلاس چهارم ابتدایی بود از دست داد. دوران ابتدایی برای او با فراق پدر گذشت و خواهر بزرگ وی نیز ازدواج کرده و به خانه بخت رفت.
ابراهیم چند ماهی از دوران راهنمایی را گذراند اما به علت مشکلات مالی تصمیم به ترک تحصیل گرفت و مشغول به کار در مغازه صافکاری اتومبیل شد. اما طولی نکشید که دلش برای مدرسه تنگ شده و تصمیم گرفت به تحصیل ادامه داده و در کنارش شغل نیمه وقت نیز داشته باشد.
او مجدد در مدرسه ثبت نام کردو سه سال بعد را در مغازه تعویض روغنی که در کنار مدرسه راهنمایی اش بود مشغول به کار شد و هنگامیکه مشتری نبود به درس هایش می رسید ، چون پدر ابراهیم راننده کامیون بود تمامی افراد آن منطقه محبت خاصی به دلیل دوست و ارادتی که به پدر او داشتند به ابراهیم داشتند.
با به پایان رسیدن دوران راهنمایی وارد دبیرستان شده و در شروع نوجوانی همانند دیگر نوجوانان با مسایل عاطفی درگیر شد ، در حالیکه راهنمای دلسوزی نداشت. پس از درس دور شده و به دنبال کار تمام وقت گشت ، در حالیکه اینبار علاوه بر مشکلات اقتصادی ، وابستگی عاطفی نیز به آن اضافه شده بود و تصمیم به یافتن شغلی با درآمد خوب برای او کاملا جدی شده بود. با توجه به اینکه حقوق مغازه تعویض روغنی نیز کفایت نمی کرد از آنجا خارج شد ، او مشاعل مختلفی را امتحان کرد از کار در مغازه لوکس فروشی گرفته تا کار در کوره سرامیک سازی اما این مشاغل او را راضی نمی کرد. بواسطه شغل سابق، با چند نفر آشنایی داشت و در سن پانزده سالگی به سراغ شغل پدر رفت و سه سال بعنوان کمک راننده تریلی مشغول به کار بود ، درآمد خوبی داشت ولی بعلت نداشتن گواهی نامه رانندگی ، حقوق درستی دریافت نمی کرد .
او در سن هجده سالگی، در یک جمعه خاطره انگیز به دلیل نداشتن سرپرست ، کارت معافیت از خدمت را دریافت کرد و از آنجاییکه برادرش کودکی را پشت سر می گذاشت او احساس کرد که خانواده اش به یک سرپرست احتیاج دارد و به همین دلیل تصمیم به تغییر شغل گفت. او منزل پدری خود را در همدان فروخت و در حومه تهران یک منزل خریداری کرد و در یک شرکت تولیدی قطعات خودرو مشغول به کار شد . ابراهیم به دلیل داشتن سوابق فنی در دو شغل گذشته خود، خیلی زود سرپرستی خط تولید را به دست گرفت ، شروع این زندگی جدید برای ابراهیم همزمان با ایمان آوردن او به عیسی مسیح بود.
او از کودکی طعم فقر را چشیده بود و اکنون می توانست درآمد مناسبی کسب کند و در ضمن وابستگی های دوران نوجوانی را نیز به خاطرات سپرده بود. وی از طریق شبکه های ماهواره ای با مسیحیت آشنا شد. کشمکش های بسیاری را طی کرد تا در نهایت مسیح را در قلب خود دریافت نمود و احساس کرد که دیگر آن انسان قبلی نیست و خداوند مسیر جدید و مهمی برای او گشوده است .
ابراهیم تمام وقت آزاد خود را به مطالعه کتاب مقدس و بررسی مسیحیت پرداخت و عشق خدمت به خداوند عیسی مسیح در او شعله گرفت . ابتدا خدمت خود را با خرید انجیل و پخش آن در اطرافیان خود آغاز نمود و مدتی بعد با جوامع مسیحی آشنا شد که آنها بیشتر توانستند او را در این عشق یاری کنند. چون ابراهیم تا سوم راهنمایی درس خوانده بود امکان دانشگاه رفتن برایش نبود اما در دانشکده مجازی ۲۲۲ ثبت نام نمود و از این طریق توانست آموزش های فراوانی ببیند سپس با کانون یوحنای رسول در تهران آشنا شد و ۱سال دیگر در این مدرسه کاتولیک تحصیل کرد تا اینکه در ۲۸/۱۰/۱۳۸۹ وزارت اطلاعات او را به دلیل توزیع انجیل و تشکیل کلیسای خانگی بازداشت و در نهایت به ۱۰ماه حبس محکوم نمود.
او پس از اولین آزادی خود به محل کار قبلی خود بازگشت وبا اینکه می دانست دوباره بازداشت می شود ولی با عشقی که به خداوند عیسی مسیح پیدا کرده بود همچنان به فعالیت های عقیدتی خود ادامه می داد. این اتفاق در تاریخ ۱۷/ ۱۲/ ۱۳۹۱ رخداد و ماموران وزارت اطلاعات وی را در محل کار، دستگیر کرده و به جرم تبلیغ مسیحیت,و به یک سال زندان و دو سال تبعید به شهرستان سرباز واقع در استان سیستان و بلوچستان محکوم کردند .
اما این محکومیت ها وزارت را راضی نکرد و آنان دست به پرونده سازی با اتهامات سنگین تر زدند و در نهایت ۵ سال حبس در حکم بعدی از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران گرفتند تا این محکومیت ها ارزش وقت و هزینه ای که برای ابراهیم می گذارند را داشته باشد.
ابراهیم فیروزی در دادگاه ها خود را مسیحی نوکیش معرفی نمود و مدعی است که هیچکدام از قوانین جمهوری اسلامی ایران را زیر پا نگذاشته است و مخالفتی نیز با حکومت ندارد اما چون حکومت ایران سعی دارد جلوی پخش شدن انجیل نجات بخش را بگیرد با اتهامات ناروا و ناحق و غیر واقعی، سنگ جلوی پای او می اندازند.اکنون ۲۲ ماه از پرونده سازی سوم برای او می گذرد و هنوز حکم ۵ سال بدوی وی معلوم نشده است و وی در زندان رجایی شهر مدت حبس غیر قانونی خویش را می گذراند…..
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر