جلسه ششم از درس شفا و آزادی توسط معلم کلام" نیما رضیانی"
ما انسانها در زندگی های خود با یک سری اعتقادات و باورهای نادرست رشد می کنیم. هنگامیکه وارد ایمان مسیحی می شویم ممکن است خیلی از آنها را با خود در زندگی جدید یدک بکشیم، ما در ایمان هستیم ولی در خیلی از مسائل شفا حاصل نشده است. ایماندار باید شفای الهی را دریافت کند، اگر شفای روحانی دراو جاری نشود به مشکل برخواهد خورد، البته اینجا منظور شفای جسم نیست بلکه شفای الهی می باشد آمین که شفای جسم هم می آید ولی هدف خدا شفای روح ما می باشد.
در کلام خیلی به این موضوع اهمیت داده شده است در چهار انجیل 3774 آیه داریم که 484 آیه درباره شفا می باشد این خود نشان دهندۀ اهمیت این موضوع است . در کتاب مقدس شفا دو مفهوم کلی دارد، یکی شفای جسمانی و درونی ودیگری زنده ساختن و سالم گردانیدن است . در مسیحیت هدف اصلی شفا رهایی انسان از رنج نیست بلکه آزاد ساختن فرد از گناه است. مسیحیت به این معنا نیست که وقتی شخص دعوت الهی را دریافت می کند وعیسی را می پذیرد در زندگی هیچ مشکلی نخواهد داشت، ایماندار در نام مسیح شفای روحانی را دریافت می کند که خدا را بطور کامل بشناسد و او را خدمت کند.
در این مقوله شفای روح مهمتر از شفای جسم است . مهمترین شفاها با روح ما انسانها سروکار دارد، مثل شفای روابط، شفای عقل، شفای درون ،که از همه مهمتر شفای درون است، زیرا اگر ما از درون شفا را نداشته باشیم روح القدس در ما کار نمی کند. در این مورد ما با خدا همکاری کرده و اجازه می دهیم که او در ما داخل شده و در روح ما کارکند و شفای درون حاصل گردد.
مواردی که احتیاج به شفای درون دارند چند دسته می باشند:
1- اتفاقاتی که در این جهان گناه آلود از کنترل وانتخاب ما خارج بوده است: مثل بیماریهای ارثی، طلاق، شما با قدرت نام مسیح می توانید مانع موارد این چنینی شوید.
2- زخم هایی که از دیگران برما وارد می شود: زخم ها و ناراحتی هایی که از دوستان، فامیل، کلیسا، همکاران وغیره به ما رسیده باشد، دل زخم دیده احتیاج به شفای الهی دارد.
3- پیامدهای گناهان شخصی: برخی از مشکلات زندگی به دلیل اشتباه خود ما می باشد، مانند کسی که به دلیل بی بندو باری ایدز می گیرد یا به دلیل رابطه نامشروع سقط جنین می کند. سقط و ایدز هر دو نتیجه و پیامد گناه خودِ شخص می باشد.
4- انتخاب های نادرست: با انتخاب نادرست در زندگی روح افراد زخمی می شود، کسیکه سریع عاشق شده و ممکن است در یک سال این اتفاق چندین بار برایش پیش بیاید احتیاج به شفا دارد.
5- افراد دو شخصیتی: کسانیکه نمی توانند درست تصمیم بگیرند ومرتب از این شاخه به آن شاخه می پرند (یعقوب1: 5-8 شخص یعقوب نمونۀ کامل یک انسان دوشخصیتی است) اینچنین اشخاصی با اولین بحران در زندگی به این سوال می رسند که شاید انتخاب عیسی درست نبوده است ( پطرس به همین دلیل در شب جتسیمانی سه بار خداوند را انکار نمود)
6- کسانیکه اعتقاد به خرافات دارند: کسانیکه حتی بعد از ایمان مسیحی هنوز به سراغ فال ورق ، قهوه و غیره می روند این اشخاص احتیاج به شفا دارند.
امروزه برخی از کلیساها شفا را باور نداشته و اعتقاد دارند که این موضوع مختص زمان عیسی مسیح بوده است آنها با اعلم کردن یک آیه در متی 24:24 این لطف خداوندی را نادیده می گیرند، آنها می گویند چون انبیای کذبه و دروغین خواهند آمد شاید ما با این کار راه را برای آنها باز کنیم و این شفا از خداوند نباشد پس بی خیال این موضوع می شوند. اما عیسی هر لحظه می خواهد که ما را برکت دهد.
برای دفع شدن این موارد و جاری شدن شفا باید به زانو افتاده و از خداوند درخواست نماییم که این مشکل را از ما دور کند، اعتراف می تواند با خود شفا بیاورد، اگر رفتاری ناپایدار دارید زانو زده و به خدا بگویید من مثل پطرس هستم، ضعف هایم را تو بپوشان. اعتراف ما نوعی اعلام نارضایتی از وضعیت موجود به خدا می باشد که من از داشتن این ضعف ها در زندگیم ناراضی هستم و تو مرا شفا بده. عیسی مسیح می خواهد ما را برکت دهد، او می خواهد ما در همه چیز تغییر کنیم ولی گاهی انسانها به شرایط حاضر خود عادت کرده اند و ترک کردن آن برایشان ناخوشایند است ولی خدای ما با احترامی که به شخصیت انسان می گذارد، می خواهد از خودِ شخص طلب شفا را بخواهد در( یوحنا5: 1-9 ) شفای شخص کور را می خوانیم که با اینکه عیسی می دانست او چه نیاز دارد ولی از او پرسید چه َمی خواهی برایت انجام دهم؟
مسیحیت عوض کردن یک باور مذهبی نیست، مسیحیت به این معنا نیست که مشکلات ما تمام شده و فارغ از هر ناراحتی زندگی می کنیم ، مسیحیت یک باور سازندگی می باشد، سازندگی فکر، سازندگی روح ، سازندگی احساسات و در نهایت سازندگی جسم. این باور از درون ما را تغییر می دهد و به واقع انسانی جدید می سازد.َ
گردآوری: ندا عطایی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر