نوشته شده توسط : مهرداد مقدسی
بسيار از من پرسيده مي شود که چرا اسلام راترک کردم ؟ اين که اغلب مسلمانان به خود اجازه نمي دهند درباره ترک اسلام فکر کنند خيلي نامعقول به نظر مي رسد . مسلمانان نا آگاه هميشه فکر مي کنند که کسانيکه از اسلام بريده اند بوسيله آژانس ها ي يهود فريفته شده اند تا اينکه پذيراي اين واقعيت باشند که انساها آزادي انديشه دارند.
هرچند که اين دين به من به ارث رسيده بود، ولي من هميشه فکر ميکردم که ايمانم به اسلام کورکورانه نيست و براي اين هدف مطالعاتي نيز داشتم . البته تمام منابع تحقيقاتي در اين زمينه بوسيله نويسندگان مسلمان نوشته شده است ، ولي با اين حال من احساس ميکردم نيازي به اين که حقيقت را جايي ديگر بجويم نيست ، چون مسلمانان مي گويند :" بررسي علمي بعد از رسيدن به يقين ناپسند است ." واين کاملا غير عقلاني است ، چون اگر ما بخواهيم درباره يک آئين تحقيق کنيم کافيست ببينيم رهبر اين آيين چه مي گويد و پيروانش چه منشي دارند وبراي رسيدن به جواب درست بايد به سراغ منابعي رفت که موضوعات را علمي بررسي مي کند.
آشنايي من با ارزشهاي انساني غرب مرا حساس تر کرد واشتياقم را براي آزادي انديشه ، دموکراسي و برابري برانگيخت ، ومرا وادار به مقايسه نمود .زيرا من بارها قرآن را خوانده بودم آنهم به زبان فارسي. در اين زمان بود که آياتي از آن را با آموخته هاي جديدم مقايسه کرده و مغايرتهايي درآن مي ديدم که باعث دلسردي من مي گرديد.
سوره انعام /90 - توبه آنان که بعد از ايمان آوردن کافر مي شوند و بر کفرشان افزودند پذيرفته نخواهد شد و اينان گمراهانند.
سوره نحل 106 -108 _ کسي که پس از ايمان به خدا کافر مي شود (نه کسانيکه آنان را به زور واداشته اند) بلکه آناني که در دلشان را بر کفر گشوده اند مورد خشم خداوند وعذابي بزرگ برايشان مهياست و اين براي اين است که آنها دنيا را بيش از اخرت دوست دارند و خدا مردم کافر را هدايت نمي کند ، خدا بر دل و گوشها و چشمهايشان مهر نهاده و خود نمي دانند.
ممکن است فکر کنيد مجازاتهايي که در اسلام مرتب به آنها اشاره مي شود مربوط به آخرت است ، اما محمد فرمان داده است اين انسانهامجازاتشان را در همين دنيا ببينند.
صحيح بخاري جلد 6 کتاب 61 حديث 577 --پيامبر اسلام مي گويد :در آخر زمان جواناني با افکار و عقيده اي احمقانه پيدا مي شوند ، آنها خوب حرف ميزنند اما انها همانند تير که از کمان مي رود از اسلام خارج مي شوند ، پس هرجا آنها را يافتيد بکشيدشان که در روز رستاخيز براي کشنده آنها پاداش خواهد بود.
علي بن ابيطالب روايت مي کند: يهودي به پيامبردشنام داد .مردي با او گلاويز شد تا او را کشت . محمد اعلام کرد که او خون بهايي ندارد.غير ممکن است که اين داستان ها را بشنويد و تکان نخوريد.با توجه به اينکه اينها نمي توانند ساختگي باشند ، زيرا مسلمانان هميشه مي کوشند دين خود وپيامبر خود را بر حق و دلسوز نشان دهند.
براي من کاملا غير منطقي شد که رفتارهايي ظالمانه با کساني شودکه به اسلام ايمان نياورده ويا از ان خارج شوند، زيرا ايمان يک امر کاملا شخصي است و پذيرش اين موضوع برايم سخت شد که بپذيرم مجازات کسانيکه به اسلام انتقاد داشته باشند مرگ است .
محمد با کسانيکه ايمان نمي آوردند اينگونه رفتار مي کرد...توبه / 29 --با کساني از اهل کتاب که به خدا و روز قيامت ايمان نمي آورند و چيزهايي که خدا و پيامبرش حرام کرده اند را برخود حرام نمي کنند و دين حق را نمي پذيرند جنگ کنيد تا انگاه که بدست خود در عين مذلت جزيه دهند.
مائده /51- اي کسانيکه ايمان آورده ايد يهود ونصارا را به دوستي نگيريد . آنان دوستان همديگرند ، هرکس از شما آنها را به دوستي گيرد در زمره انان است و خدا ستمگران را راهنمايي نمي کند.
بامدت زمان بسيار کوتاه زندگي در غرب وديدن انسانيت و مهرباني از پيروان ديني که با آن آشنا شده بودم ومرا دوست مي داشتند و بعنوان دوست مي پذيرفتند و مرا در قلب و زندگيشان جا دادند نمي توانستم بپذيرم که اين سخنان را خدا گفته باشد.بسياري از مسلمانان به کشورهاي غير مسلمان مهاجرت کردند و پذيرفته شدند وکمتر از تبعيض رنج مي برند اما پيامبر خدا در مورد رفتار با غير مسلمان وقتي مسلمانان در اکثريت هستند چه تو صيه هايي داشته است.
من اين آيات را مغاير با وجدان مي يافتم ، زيرامن عاشق انسانها هستم وآرزو دارم که در جهان صلح و دوستي برگزار شود . اما در اسلام توصيه مي شود که براي غير مسلمان حتي پدر و مادري که مرا دوست دارند طلب بخشش نکنم.(توبه آيه 119 ) تمام اين آيات گواه اين بود که اين سخنان نمي تواند از طرف خداي عشق و محبت باشد بلکه اسلام يک دين افراطي است و پيامبرش با چنان قدرتي اين حرفها را مي زد که مردم ساده دل آن زمان باور مي کردند وبعد اين ياوه ها را به نسلهاي بعدي انتقال مي دانند و اين قرآن نام گرفت و برخي از عرفا سعي کردند به آن معناي عارفانه بدهند اما اسلام واقعي در قرآن آمده است .
اسلام واقعي آن چيزي است که امروزه در قالب داعش و بوکو حرام مي بينيم . اسلام واقعي براي اقليت هاي ديني غير مسلمان جزيه مقرر ميکند، اسلام واقعي حقوق زن را نديده مي گيرد و فرمان جهاد و کشتار غير مسلمانان را تا پيروزي کامل اسلام در جهان مي دهد.جدايي من از اسلام بخاطر رفتار مسلمانان نيست بخاطر آموزه هاي نادرست قرآن و سنت بوده است . بسياري از جنايات و ظلم هايي که طي قرن ها با خشونت مسلمين انجام شده به سبب آموزه هاي قرآن و احاديث مي باشد. به همين خاطر من اسلام را به خاطر اعمالي که مسلمانان انجام مي دهند محکوم مي کنم. هر تلاشي براي انساني کردن اسلام بيهوده است و قرآن مانعي برسر راه هر تغيير است . با اينکه من ميدانم مورد تهاجم اسلام گرايان تندرو قرار ميگيرم اما اعتقاد دارم که مبارزه با اسلام مي تواند از خطر فاجعه اي که دور سرما مي چرخد و ممکن است از جنگ جهاني اول ودوم فاجعه بار تر باشد جلو گيري کند و دنيا مملو از صلح وانسانيت ، عشق و دمکراسي نماييم.
نوشته شده : توسط مهرداد مقدسي
بسيار از من پرسيده مي شود که چرا اسلام راترک کردم ؟ اين که اغلب مسلمانان به خود اجازه نمي دهند درباره ترک اسلام فکر کنند خيلي نامعقول به نظر مي رسد . مسلمانان نا آگاه هميشه فکر مي کنند که کسانيکه از اسلام بريده اند بوسيله آژانس ها ي يهود فريفته شده اند تا اينکه پذيراي اين واقعيت باشند که انساها آزادي انديشه دارند.
هرچند که اين دين به من به ارث رسيده بود، ولي من هميشه فکر ميکردم که ايمانم به اسلام کورکورانه نيست و براي اين هدف مطالعاتي نيز داشتم . البته تمام منابع تحقيقاتي در اين زمينه بوسيله نويسندگان مسلمان نوشته شده است ، ولي با اين حال من احساس ميکردم نيازي به اين که حقيقت را جايي ديگر بجويم نيست ، چون مسلمانان مي گويند :" بررسي علمي بعد از رسيدن به يقين ناپسند است ." واين کاملا غير عقلاني است ، چون اگر ما بخواهيم درباره يک آئين تحقيق کنيم کافيست ببينيم رهبر اين آيين چه مي گويد و پيروانش چه منشي دارند وبراي رسيدن به جواب درست بايد به سراغ منابعي رفت که موضوعات را علمي بررسي مي کند.
آشنايي من با ارزشهاي انساني غرب مرا حساس تر کرد واشتياقم را براي آزادي انديشه ، دموکراسي و برابري برانگيخت ، ومرا وادار به مقايسه نمود .زيرا من بارها قرآن را خوانده بودم آنهم به زبان فارسي. در اين زمان بود که آياتي از آن را با آموخته هاي جديدم مقايسه کرده و مغايرتهايي درآن مي ديدم که باعث دلسردي من مي گرديد.
سوره انعام /90 - توبه آنان که بعد از ايمان آوردن کافر مي شوند و بر کفرشان افزودند پذيرفته نخواهد شد و اينان گمراهانند.
سوره نحل 106 -108 _ کسي که پس از ايمان به خدا کافر مي شود (نه کسانيکه آنان را به زور واداشته اند) بلکه آناني که در دلشان را بر کفر گشوده اند مورد خشم خداوند وعذابي بزرگ برايشان مهياست و اين براي اين است که آنها دنيا را بيش از اخرت دوست دارند و خدا مردم کافر را هدايت نمي کند ، خدا بر دل و گوشها و چشمهايشان مهر نهاده و خود نمي دانند.
ممکن است فکر کنيد مجازاتهايي که در اسلام مرتب به آنها اشاره مي شود مربوط به آخرت است ، اما محمد فرمان داده است اين انسانهامجازاتشان را در همين دنيا ببينند.
صحيح بخاري جلد 6 کتاب 61 حديث 577 --پيامبر اسلام مي گويد :در آخر زمان جواناني با افکار و عقيده اي احمقانه پيدا مي شوند ، آنها خوب حرف ميزنند اما انها همانند تير که از کمان مي رود از اسلام خارج مي شوند ، پس هرجا آنها را يافتيد بکشيدشان که در روز رستاخيز براي کشنده آنها پاداش خواهد بود.
علي بن ابيطالب روايت مي کند: يهودي به پيامبردشنام داد .مردي با او گلاويز شد تا او را کشت . محمد اعلام کرد که او خون بهايي ندارد.غير ممکن است که اين داستان ها را بشنويد و تکان نخوريد.با توجه به اينکه اينها نمي توانند ساختگي باشند ، زيرا مسلمانان هميشه مي کوشند دين خود وپيامبر خود را بر حق و دلسوز نشان دهند.
براي من کاملا غير منطقي شد که رفتارهايي ظالمانه با کساني شودکه به اسلام ايمان نياورده ويا از ان خارج شوند، زيرا ايمان يک امر کاملا شخصي است و پذيرش اين موضوع برايم سخت شد که بپذيرم مجازات کسانيکه به اسلام انتقاد داشته باشند مرگ است .
محمد با کسانيکه ايمان نمي آوردند اينگونه رفتار مي کرد...توبه / 29 --با کساني از اهل کتاب که به خدا و روز قيامت ايمان نمي آورند و چيزهايي که خدا و پيامبرش حرام کرده اند را برخود حرام نمي کنند و دين حق را نمي پذيرند جنگ کنيد تا انگاه که بدست خود در عين مذلت جزيه دهند.
مائده /51- اي کسانيکه ايمان آورده ايد يهود ونصارا را به دوستي نگيريد . آنان دوستان همديگرند ، هرکس از شما آنها را به دوستي گيرد در زمره انان است و خدا ستمگران را راهنمايي نمي کند.
بامدت زمان بسيار کوتاه زندگي در غرب وديدن انسانيت و مهرباني از پيروان ديني که با آن آشنا شده بودم ومرا دوست مي داشتند و بعنوان دوست مي پذيرفتند و مرا در قلب و زندگيشان جا دادند نمي توانستم بپذيرم که اين سخنان را خدا گفته باشد.بسياري از مسلمانان به کشورهاي غير مسلمان مهاجرت کردند و پذيرفته شدند وکمتر از تبعيض رنج مي برند اما پيامبر خدا در مورد رفتار با غير مسلمان وقتي مسلمانان در اکثريت هستند چه تو صيه هايي داشته است.
من اين آيات را مغاير با وجدان مي يافتم ، زيرامن عاشق انسانها هستم وآرزو دارم که در جهان صلح و دوستي برگزار شود . اما در اسلام توصيه مي شود که براي غير مسلمان حتي پدر و مادري که مرا دوست دارند طلب بخشش نکنم.(توبه آيه 119 ) تمام اين آيات گواه اين بود که اين سخنان نمي تواند از طرف خداي عشق و محبت باشد بلکه اسلام يک دين افراطي است و پيامبرش با چنان قدرتي اين حرفها را مي زد که مردم ساده دل آن زمان باور مي کردند وبعد اين ياوه ها را به نسلهاي بعدي انتقال مي دانند و اين قرآن نام گرفت و برخي از عرفا سعي کردند به آن معناي عارفانه بدهند اما اسلام واقعي در قرآن آمده است .
اسلام واقعي آن چيزي است که امروزه در قالب داعش و بوکو حرام مي بينيم . اسلام واقعي براي اقليت هاي ديني غير مسلمان جزيه مقرر ميکند، اسلام واقعي حقوق زن را نديده مي گيرد و فرمان جهاد و کشتار غير مسلمانان را تا پيروزي کامل اسلام در جهان مي دهد.جدايي من از اسلام بخاطر رفتار مسلمانان نيست بخاطر آموزه هاي نادرست قرآن و سنت بوده است . بسياري از جنايات و ظلم هايي که طي قرن ها با خشونت مسلمين انجام شده به سبب آموزه هاي قرآن و احاديث مي باشد. به همين خاطر من اسلام را به خاطر اعمالي که مسلمانان انجام مي دهند محکوم مي کنم. هر تلاشي براي انساني کردن اسلام بيهوده است و قرآن مانعي برسر راه هر تغيير است . با اينکه من ميدانم مورد تهاجم اسلام گرايان تندرو قرار ميگيرم اما اعتقاد دارم که مبارزه با اسلام مي تواند از خطر فاجعه اي که دور سرما مي چرخد و ممکن است از جنگ جهاني اول ودوم فاجعه بار تر باشد جلو گيري کند و دنيا مملو از صلح وانسانيت ، عشق و دمکراسي نماييم.
نوشته شده : توسط مهرداد مقدسي
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر