نوشته شده توسط:ندا عطایی
برای شرکت در مراسم عید پسح عیسی وارد اورشلیم شد او حتی پیشگویی کرده بود که در این هفته به او خیانت شده و کشته خواهد شد . دو روز به عید پسح مانده بود که سران و کاهنان قوم یهود درصدد دستگیری مخفیانه عیسی بودند تا با مخالفت هایی که با تعالیم او داشتند او را بکشند اما می دانستند این کار نباید در ایام عید باشد زیرا ممکن است که مردم شورش کنند
عیسی که قرار بود طبق نقشه خداوند بزودی آخرین بره پسح باشد طبق سنت یهود شام مخصوص عید را با شاگردانش در بالاخانه ای در اورشلیم خورد.آنها بعد از مراسم شام سرود مخصوص عید را خواندند که به احتمال بسیار باید(مزامیر 115تا 118 ) باشدسپس به سوی کوه زیتون رفتند در آنجا عیسی به شاگردانش هشدار داد که امشب همه شما مرا تنها می گذارید(متی26: 31) اما آنها این ادعای عیسی را انکار کردند و پطروس در جواب او گفت :" اگر همه شما را تنها بگذارند من از شما دور نخواهم شد."(متی26: 33) ولی او طبق پیشگویی عیسی همان شب سه بار عیسی مسیح را انکار کرد.
پس از این عیسی آنها را برای دعا به بیشه ای برد، که "جتسیمانی" نام داشت . او از شاگردانش خواست تا دعا کنند که مغلوب وسوسه ها نشوند چون می دانست که آنها را ترک می کند و مقابله با این وسوسه ها به نیروی زیادی احتیاج دارد.
غم و اندوه شدیدی او را فرا گرفته بود. عیسی بخاطر دردی که قرار بود روی صلیب بکشد، بخاطر جدایی از پدر ، و مرگ در راه گناهان جهان ، در این غم فرو رفت . برنامه خداوند به جریا ن افتاده بود . اما او با طبیعت انسانی ، احساسات واقعی خود را ابراز می کرد (عبرانیان5: 7-9) اما نمی خواست بر خلاف اراده خداوند عمل کند او با گفتن جمله" پدر این جام رنج و عذاب را از مقابل من بردار" در واقع هدفش نافرمانی از خواست خدا نبود در واقع او با این گفته که "نه به خواهش من بلکه به خواست تو " اشتیاق خود رابرای انجام خواست خدا اعلام می کند "جام" همان پیاله رنج وعذابی بود که پسر بی گناه خدا با نوشیدن آن گناهان ما را بر خود گرفت . غم و درد آن لحظه عیسی برای مرگ نبود بلکه رنج و جدایی از پدر بر روی صلیب بود برای این است که ما اکنون نجات را داریم او به هنگام دعا می دانست که برای انجام اراده پدر باید چه بهایی بپردازد .
آن شب برای عیسی شب سختی بود چون می دانست چه در پیش دارد و از طرفی دلیل مرگ وحشتناکش را هم می دانست ولی ما نمی توانیم آینده را پیش بینی کنیم . بیشتر وقتها دلیل اتفاقات و بحران های زندگیمان را نمی دانیم ولی آیا اینقدر قدرت داریم که بگوییم " نه به خواست من بلکه به اراده و خواست تواجرا شود" این اعتراف سنگینی در زندگی برای هر یک از ما می تواند باشد .
اعتماد در نقشه های خدا ،دعا و اینکه او در هر مرحله از زندگی نقشه ای برای ما دارد تنها راه رسیدن به رستگاری است . ایمان داشته باشید او بخاطر عذابی که روی صلیب به آن تن داد ، اکنون می تواند درد و رنج ما را درک کند ، اما این اعتماد کردن بها دارد .هر چیز ارزشمند ی بها یی سنگین دارد که بهتر است برای باارزشترینها استفاده شود همانند عیسی که در عذاب شدیدی قرار داشت ولی مایوس نشد.
در عبرانیان می خوانیم :" پس اگر می خواهید در این مسابقه خسته و دلسرد نشوید به صبرو پایداری مسیح بیندیشید ، به او که از سوی گناهکاران مصیبت ها کشید. از این گذشته ،شما تاکنون علیه گناه و وسوسه های شیطان تا پای جان مقاومت نکرده اید."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر