۱۳۹۴ دی ۹, چهارشنبه

مرقس و لوقا شاهد زندگی مسیح نبوده اند. چرا اناجیل آن ها توسط کلیسا پذیرفته شد؟





نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

آنچه مسلم است متی و یوحنا از شاگردان مسیح بودند، اما مرقس و لوقا جزء حواریون نبوده اند. چرا اناجیل مرقس و لوقا توسط کلیسا پذیرفته شد؟
یک. در قرن های اول و دوم میلادی مسیحیان اولیه به تعالیم و گزارش های مرقس و لوقا اعتقاد و اعتماد داشتند. مرقس دستیار پطرس بود و خاطرات پطرس با مسیح را به رشته تحریر درآورد. پاپیاس (از رهبران کلیسا در قرن دوم میلادی) چنین اظهارنظر کرد:"بدون شک انجیل مرقس با همکاری پطرس نوشته شده. حتی تا مدت ها ایمانداران اولیه، انجیل مرقس را "انجیل پطرس" می نامیدند".
انجیل مرقس شامل 16 فصل و کوتاه تر از اناجیل دیگر است: متی (28 فصل)، لوقا (24 فصل) و یوحنا (21 فصل).
آیه آغازین انجیل مرقس چنین است:"انجیل عیسی مسیح، فرزند خدا، چنین آغاز می شود:" (فصل 1 آیه 1). از آن جا که مرقس، انجیل خود را برای مسیحیان ساکن روم نوشت، سعی او بر این بود که ثابت کند عیسی پسر خدا است، زیرا در آن جا خدایان زیادی مورد پرستش بودند.
نخستین آیه نشان می دهد که انجیل مرقس مشکوک نیست و با تعالیم رسولان و کلیساهای اولیه کاملا مطابقت دارد. هم چنین با گزارش مورخان قرن اول میلادی مانند یوسفوس، تاسیتوس، پلینی، فلاویوس، تالوس، لوسیان، فلگون... تضاد نداشت که نوشتند در قرن اول، مردم از همه اقشار شهر و روستا، زن و مرد، برده و آزاد، مسیح را همچون خدا پرستش می کردند. انجیل مرقس نخستین انجیلی است که حدود 55 میلادی نوشته شد.
دو. لوقا نیز همکار پولس بود. او با نگارش کتاب اعمال رسولان (حدود 63 میلادی) ثابت کرد که ارتباط نزدیکی با شاگردان مسیح داشته است. هم چنین لوقا در شورای کلیسای اورشلیم حضور داشت (اعمال رسولان فصل 15). شاگردان مسیح و همکاران پولس نظیر تیموتاوس و تیطس و نیز اعضای کلیساهایی که پولس تاسیس کرده بود، انجیل لوقا و اعمال رسولان را رد نکردند. دو کتاب لوقا فورا پذیرفته شد و به عنوان منابع موثق تکثیر گردید.
لوقا این فرصت را داشت تا با مریم (مادر عیسی) نیز گفتگو کند. جزئیات تولد مسیح و گفتگوی عیسی با علمای یهودی در سن دوازده سالگی، از دیدگاه مریم نوشته شده است (لوقا فصل های 1- 2).
انجیل لوقا در حدود 60 میلادی نوشته شد.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" (مهران پورپشنگ) در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

۱۳۹۴ دی ۶, یکشنبه

اگر عیسی پیامبر بود، داود پیامبر او را خداوند خطاب نمیکرد




مزامیر فصل ۱۱۰
کاهن به رتبه ملکیصدق 
۱ یهوه به خداوند من گفت: «به دست راست من بنشین تا دشمنانت را پای انداز تو سازم.» ۲ خداوند عصای قوّت تو را از صهیون خواهد فرستاد. در میان دشمنان خود حکمرانی کن. ۳ قوم تو در روزِ قوّتِ تو، هدایای تبرّعی می‌باشند. در زینتهای قدّوسیت، شبنمِ جوانی تو از رَحِم صحرگاه برای توست. ۴ خداوند قسم خورده است و پشیمان نخواهد شد که «تو کاهن هستی تا ابدالآباد، به رتبه ملکیصدق.» ۵ خداوند که به دست راست توست؛ در روز غضب خود پادشاهان را شکست خواهد داد. ۶ در میان امّت‌ها داوری خواهد کرد. از لاشها پر خواهد ساخت و سر آنها را در زمین وسیع خواهد کوبید. ۷ از نهرِ سرِ راه خواهد نوشید. بنابراین سر خود را بر خواهد افراشت.

تعدادی از نوکیشان مسیحی در شیراز بازداشت شدند



bazdashtblackmasihi-300x191


به گزارش اخبار اقلیت های مذهبی به نقل از هرانا:منابع محلی از بازداشت دست‌کم ده تن از نوکیشان مسیحی در جریان مراسمی در یک کلیسای خانگی در شیراز خبر داده اند.
روز جمعه چهارم دی ماه ۱۳۹۴، گروهی از نوکیشان مسیحی به مناسبت مراسم “کریسمس” (زادروز عیسی مسیح) و همچنین در آستانه سال نوی میلادی گردهم آمده بودند، که با هجوم ناگهانی ماموران لباس شخصی، بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل شدند.
بنا بر این گزارش، محسن جوادی، الهه ایزدی، محمد گلشنی کیا، رضا محمدی، محمود صالحی، موسی ساری پور، علیرضا علی قنبری، محمدرضا سلطانیان، “برادر خلیل” و یک تن دیگر (با هویت نامعلوم)، بازداشت شده اند.
ماموران امنیتی مسلح به بیسیم و سلاح کمری بوده ونحوه برخورد و بازداشت این شهروندان، “اهانت آمیز” توصیف شده است. وسایل شخصی بازداشت‌شدگان و همچنین ادوات دریافت ماهواره آن محل نیز ضمن تخریب، ضبط شده است.
از محل نگهداری و وضعیت بازداشت شدگان تا لحظه‌ی تنظیم گزارش اطلاع دقیقی مخابره نشده است.

نامه تبریک زندانیان سیاسی به سعید عابدینی و جامعه مسیحیان(به مناسبت میلاد عیسی مسیح)


masihi

به گزارش اخبار اقلیت های مذهبی ایران: زندانیان سیاسی با برگزاری مراسمی در زندان به مناسبت سالگرد میلاد مسیح این روز را گرامی داشته و در نامه ای به جامعه مسیحیان و کشیش سعید عابدینی تبریک گفتند.

متن نامه را در زیر می خوانید:
۲۵ دسامبر سالگرد میلاد عیسی مسیح آن پیامبر عشق و محبت را به همه پیروان و عاشقان عیسی مسیح به خصوص هم بندی عزیزمان سعید عابدینی که سالهاست او را در کنار خودمان در زندان داریم، تبریک و تهنیت می گوئیم باشد که از آن زاده مریم عزیز که به تصریح مورد لطف خدا بود، بیامورزیم که به هیچ عشقی بالاتر از عشق به دیگران و فدای خود برای دیگران نیست. (انجیل متی) و هم او بود که در سنگینی پیروی از خود میگفت: هر کس صلیب خود را برندارد و به دنبال من نیاید، نمی تواند شاگرد من باشد.(انجیل لوقا)
سلام بر آن تجسم مادی عشق و محبت
زندانیان سیاسی زندان گوهر دشت کرج

۱۳۹۴ دی ۳, پنجشنبه

تبریک کریسمس





Jag önskar er alla en god jul o ett gott nytt år

آزادی کشیش فرشید فتحی وعده ای که محقق شد



Untitled3-300x191



زندانی مسیحی کشیش فرشید فتحی با پذیرش درخواست تجمیع جرائم و اعمال ماده ۱۳۴،  دو سال زودتر از موعد قبلی آزاد شد. 
به گزارش «محبت نیوز» .این نوکیش مسیحی  زندان رجایی شهر، پیشتر طی دو پرونده که یکی در زندان علیه وی تشکیل شده بود جمعن به هفت سال زندان محکوم شد. که پنج سال از محکومیت خود را در زندانهای جمهوری اسلامی گذراند.
این درحالی است که قرار بود کشیش فرشید فتحی تا دسامبر ۲۰۱۷ در زندان بماند و اکنون دو سال به او تخفیف داده شده است.
فرشید فتحی بر اساس خکم صادره از سوی دادگاه انقلاب اسلامی می بایست تا دسامبر ۲۰۱۶ در زندان می ماند. اما سال گذشته نیز دستگاه قضائی پرونده دیگری مبنی بر تخلف در زندان به  اتهام نگهداری مشروبات الکلی در زمان زندانی بودن او در بند ٣۵٠ زندان اوین را بر علیه وی باز کرد و بابت آن وی را به تحمل یک سال زندان اضافه دیگر به خاطر این اتهام ساختگی محکوم نمود. بدین ترتیب مدت زندانی بودن او تا دسامبر ۲۰۱۷ پیش بینی می شد.

بر اساس خبر منتشره ، پیش از این کشیش فرشید فتحی برابر یادداشتی که  در روز چهارم جولای (شنبه۱۳ تیر ۱۳۹۴) از مقامات زندان دریافت کرد ، در ماه دسامبر سالجاری (  آذرماه ۱۳۹۴ )  از آزادی زود هنگام خود خبر داده بود.
قابل ذکر است که پیشتر نیز وعده آزادی ( موقت ) به این زندانی مسیحی داده شده بود که متاسفانه با وجود تودیع وثیقه معتبر لازم هرگز عملی نگردید. اما این بار وعده مسئولان محقق و درست آب در آمد.
تخفیف مجازات کشیش فرشید فتحی نتیجه فعالیت های مادر این نوکیش مسیحی است
به نقل از منابع آگاه و نزدیک به پرونده این کشیش زندانی، اعلام تخفیف مجازات برای فرشید فتحی که خبر آن در تیرماه سال جاری نیز از سوی محبت نیوز منتشر شده بود بر اساس قولی است که مسئولان پرونده او در دادستانی انقلاب تهران به مادر رنج کشیده فرشید داده اند. مطابق این قول شفاهی، فرشید با در نظر گرفتن ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی وی تا قبل از پایان سال میلادی جاری یعنی در اواخر آذرماه ۱۳۹۴ از زندان آزاد شود.
“در ماده ۱۳۴ قانون جدید مجازات اسلامی مقرر شده است که در صورت تعدد جرائم از انواع مختلف در مورد همه آن‌ها حداکثر مجازات صادر می‌شود، ولی تنها مجازات اشد اجرا می‌شود و بقیه مجازات‌ها اجرا نمی‌شود.”
به گفته این منبع آگاه ، آقای خدابخش معاون دادستان تهران پیش از این به مادر فرشید گفته که با اعمال ماده جدید قانون مجازات اسلامی که ناظر بر تجمیع احکام زندان است برای فرشید نیز منظور شده و امید بسیاری وجود دارد که برای حکم یک سال مجازات اضافه اخیر هم که به ایشان دادند این تجمیع اعمال شود و اگر همه این موارد منظور شود  فرشید تا پایان پائیز امسال از زندان آزاد شود.”
یاد آور می شود کشیش فرشید فتحی در پنجم دی ماه سال ۱۳۸۹ در آستانه سال نو میلادی توسط وزارت اطلاعات بازداشت و به بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات منتقل شد، وی یک سال از دوران بازداشت خود را بلاتکلیف در بند ۲۰۹ وزارت اطلاعات گذارند و در مجموع نزدیک به ۵ ماه نیز در سلول انفرادی بود.
“فرشید فتحی” متولد ۱۳۵۸ و دارای دو فرزند است. دادگاه وی در دی ماه سال ۱۳۹۰ ( ژانویه ۲۰۱۲) برگزار گردید. وی در دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام « بر عهده داشتن سمت مسئول ارشد سازمان های خارجی در ایران و تهیه وجه مالی برای این سازمان ها» در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی به ریاست قاضی صلواتی محاکمه و مجموعن به ۶ سال حبس تعزیری محکوم گردید اگر چه با وجود اعتراضات از سوی گروه های مدافع حقوق مسیحیان و گروه های کلیسایی اما حکم شش سال زندان در دادگاه تجدید نظر نیز تایید شد.
– آزار و اذیت نوکیشان مسیحی
آزار و اذیت نوکیشان مسیحی در گزارش‌های بین‌المللی هم منعکس شده است و از جمله در گزارش‌های احمد شهید، گزارشگر ویژه سازمان ملل در ایران هم مورد تاکید و تایید قرار گرفته است.
آخرین گزارش سازمان “درهای باز” ایران را در رتبه هفتم کشورهایی قرار داده که مسیحیان در آنها مشمول بیشترین آزار و اذیت می‌شوند. این جدول که با استناد به گزارش‌های رسیده به این سازمان در بازه زمانی نوامبر ۲۰۱۳ تا اکتبر ۲۰۱۴ تهیه شده، کره شمالی را در مقام اول نشانده و پس از آن سومالی، عراق، سوریه، افغانستان، سودان و ایران قرار دارند.
بر اساس آمارها و گزارشات بدست آمده ، از سال ٢٠١٢ تاکنون بیش از ۴٠٠ نوکیش مسیحی در ایران به دست نیروهای امنیتی بازداشت شده اند.
با وجود وعده های انتخاباتی آقای روحانی، پس از به قدرت رسیدن وی تعقیب و آزار مسیحیان افزایش یافته است. از دید آقای روحانی نیز مسیحیان فارسی زبان تهدیدی مستقیم برای حکومت آیت الله ها تلقی می شوند،
با گذشت بیش از ٢ سال از ریاست جمهوری حسن روحانی وضعیت اقلیت های غیرمسلمان  بویژه مسیحیان نه تنها بهبود نیافته بلکه بدتر شده است.
« کشیش منصور برجی سخنگوی “کمیته ماده ۱۸” وابسته به “شورای کلیساهای همگام” در این ارتباط به محبت نیوز می گوید: ” از زمان روی کار آمدن دولت حسن روحانی تغییر چشمگیری در وضعیت مسیحیان ایرانی دیده نشده ، اگر چه با آزادی برخی از زندانیان مسیحی این کمی خوشایند بوده است اما در کنار این موضوع، بازداشت های مجدد، و صدور برخی احکام سنگین از سوی دادگاها ی انقلاب اسلامی برای فعالان مسیحی در برخی از شهرهای ایران همچنان موجب نگرانی است،
برجی در ادامه می افزاید : درهای کلیساها همچنان بر روی مسیحیان فارسی زبان در ایران بسته است . انتشار ادبیات مسیحی ،کتاب مقدس فارسی مصداق جرم از دیدگاه دادگاههای انقلاب اسلامی می باشد. و هم اکنون نزدیک به ۴۰ تن ازمسیحیان ایرانی همچنان در زندان می باشند که برخی از آنان یا در بازداشت موقت بسر می برند یا اینکه در حال گذراندن دوران محکومیت خود هستند.»

نوکیش مسیحی در مهاباد بازداشت گردید

bazdashtblackmasihi


شهروند ٢٨ ساله ای در مهاباد به اتهام آنچه ” تغییر دین و گرویدن به مسیحیت” خوانده می‌شود توسط مأموران اداره‌ی اطلاعات این شهرستان بازداشت شد. بازداشت و انتقال سامان رحمانی هرند در روز شنبه، بیست و هشتم آذرماه بوده است.
سامان فرزند یکی از روحانی شناخته‌شده اهل سنت در مهاباد می‌باشد و پدرش چنین اقدامی را ارتداد خوانده است. تا لحظه‌ی تنظیم این خبر، وضعیت و سرنوشت سامان رحمانی در هاله‌ای از ابهام می‌باشد.

۱۳۹۴ آذر ۲۵, چهارشنبه

داعش: شهروندان سوئدی باید اسلام بیاورند !


طبق محتوای این نامه‌ها، شهروندان سوئدی یا باید اسلام بیاورند، در غیر این صورت باید به داعش جزیه پرداخت کنند.

به گزارش «محبت نیوز» داعش خطاب به مردم سوئد در این نامه آورده است که پلیس نخواهد توانست شما را نجات دهد و مرگ در کمین همه شما است.
با شگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی «الوطن» خبر داد ، عناصر  تروریستی داعش با توزیع نامه‌هایی در صندوق‌های پستی، شهروندان سوئدی را تهدید و جامعه این کشور را وحشت‌زده کردند.
این نامه‌های تهدیدآمیز با نشان داعش در میان شهروندان سوئدی پخش شد و داعش در آنها ۳ گزینه در مقابل شهروندان سوئدی قرار داده که باید از میان آنها یکی را انتخاب کنند.
طبق محتوای این نامه‌ها، شهروندان سوئدی یا باید اسلام بیاورند، در غیر این صورت باید به داعش جزیه پرداخت کنند و در صورتی که به هر دو گزینه عمل نکنند، داعشی‌ها سرهایشان را خواهند برید.
نامه‌ تهدیدآمیز داعش به زبان سوئدی و به صورت همزمان در ده‌ها منزل مسکونی در چندین شهر این کشور پخش شده است، به همین دلیل این اقدام از سوی دولت جدی گرفته شده و در پی آن خبر تهدیدآمیز داعش از تلویزیون دولتی سوئد پخش شد.
داعش، شهروندان سوئدی را به پذیرش اسلام و یا پرداخت جزیه دعوت کرده است و طبق این نامه، در صورتی که شهروندان این دو گزینه را نپذیرند سرهای آن‌ها بریده و منازل مسکونی آنها منفجر می‌شود.
گروه دولت اسلامی موسوم به داعش خطاب به مردم سوئد در این نامه آورده است که پلیس نخواهد توانست شما را نجات دهد و مرگ در کمین همه شما است.
پلیس سوئد نیز اعلام کرد که شنبه، ۲۱ آذرماه از پخش نامه‌های مشابهی در چندین شهر این کشور از جمله «استکهلم»، پایتخت سوئد مطلع شده بود؛ این نامه‌ها همگی با امضا و آرم ویژه داعش بوده‌اند.

هنگامی که پطرس مسیح را انکار کرد، خروس دو بار یا سه مرتبه بانگ زد؟






نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

متی (فصل 26 آیه 34) و یوحنا (فصل 13 آیه 38) گزلرش می دهند که قبل از بانگ خروس، پطرس سه بار مسیح را انکار کرد. اما مرقس ادعا می کند قبل از دومین بانک خروس، پطرس سه بار انکار کرد. کدامیک درست است؟
وقتی با دقت روایات چهار انجیل را بخوانیم، درمی یابیم متی و یوحنا تاکید نمی کنند که خروس چند بار بانگ زد. آن ها فقط گزارش دادند:"پطرس قبل از بانگ های خروس، مسیح را انکار نمود". مرقس به اولین بانگ خروس اشاره نمی کند. بنابراین پطرس بعد از دو بار بانگ خروس، سه مرتبه مسیح را انکار کرد. بانگ سوم، پطرس را به خود آورد. او پیشگویی مسیح را در ساعات قبل به یاد آورد، از محل دور شد، گریست و توبه کرد.
بانگ خروس ساعات شب به وقت یهودیان دوران باستان را مشخص می کرد. خروس سه مرتبه بانگ زد:
یک. اوایل شب (ساعات 11- 12) مسیح برای محاکمه به خانه قیافا برده شد.
دو. بین ساعات 1- 2 بامداد
سه. بین ساعات 5- 6

بنابراین بین ساعات 1- 6 بامداد خروس دو بار بانگ زد و پطرس سه بار مسیح را انکار نمود.
شاگردان بعد از دستگیری مسیح، ترسیده و گریختند. پطرس نیز از ترس دستگیری، مسیح را انکار کرد. با این توصیف، مسیح پس از زنده شدن به شاگردانش ظاهر شد. بعد از صعود مسیح به آسمان، شاگردان، رسول شدند (اعمال رسولان فصل 1 آیات 24- 26). شاگرد به معنای نوآموز است، اما رسول یعنی پیام آور و مبشر.
ده روز بعد از صعود مسیح (50 روز بعد از مرگ مسیح) در روز پنطیکاست روح القدس (روح خدا) بر رسولان نازل شد. از این به بعد، آنان با قدرت الهی هر جا می رفتند بشارت مژده انجیل را اعلان می کردند و بیماران را شفا می دادند. با قدرت مافوق طبیعی روح القدس شجاع و جسور شده بودند. اکنون نیز روح القدس از طریق ایمانداران مسیحی به گسترش ملکوت خدا می پردازد. مسیحیت بدون جنگ و خشونت، به سرعت در قرن اول میلادی توسعه و گسترش یافت.
مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" (مهران پورپشنگ) در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

۱۳۹۴ آذر ۲۲, یکشنبه

ادونت و شروع جشن های کریسمس در سوئد




گردآوری توسط : ندا عطایی

ادونت یک کلمه لاتین (adventus) است و به معنای آمدن و ورود می باشد. . ادونت یکی از سنت های مسیحیت است و برای مسیحیان اهمیت بسزایی دارد و از چهار یکشنبه قبل از تولد مسیح شروع می شود . در واقع مدت زمان انتظار برای رسیدن به کریسمس و زمان تولد عیسی مسیح می باشد. 

موضوع اصلی ادونت  برای آماده بودن و بیشتر در حول و حوش آمدن ثانویه مسیح است که به یاد داشته باشیم  خداوند برای داوری به این جهان باز خواهد گشت وصد البته این مراسم برای بزرگداشت آمدن نخستین مسیح است که 2000 سال پیش در شهر بیت لحم چشم به جهان گشود. امروزه این رسم خارج از محدوده مسیحیت نیز رفته و خیلی از افراد دیگر هم این روزها را تا رسیدن به کریسمس جشن می گیرند.

در سوئد این روزها با مراسم خاصی برگزار می شود . آنها از شاخه های درخت کاج حلقه هایی برای درب منازل یا زیر شمع درست می کنند. در واقع این رسمی است که از کلیسای پروتستان آلمان شروع شده است . سوئدیها از 4 یکشنبه قبل از 25 دسامبر این جشن را شروع می کنند ، حتی کسانیکه در طول سال اهل به کلیسا رفتن، نمی باشند با آمدن ادونت بیشتر به کلیسا میروند.سوئدیها برای این ایام دو سرود ستایش به نام های (Hosianna) و (Bereden väg för herran) دارند که بیشتر به صورت گروهی خوانده می شود. 




از نشانه های ادونت وجود چهار شمع است که از چهار هفته پیش از کریسمس هر یکشنبه یکی از آنها روشن می شود. شمعها وستاره های الکتریکی در اشکال متفاوت پشت پنجره ها، شکوه خاصی به خانه های سوئد در تاریکی و سرمای ماه دسامبرمی دهند. این ستاره ها در واقع سنبل همان ستاره ای است که در زمان تولد مسیح در آسمان بالای مکانی عیسی متولد شد ،نوید آمدن مسیح را داد. ستاره های الکتریکی از دستاورد کشور آلمان است که سوئدی ها از سال 1900 در ادونت های خود از آنان استفاده می کنند.



 شمع های معمولی در یکشنبه هر هفته به مناسبت خاصی روشن می شوند:

شمع اول: برای همدردی با کسانی که آواره هستند و خانه ای ندارند؛ با روشن کردن اولین شمع آرزو می کنند 
            که همه دارای سرپناه شوند.
شمع دوم: برای همدردی با فقرا روشن می شود و در این هفته آرزو می کنند که فقر از جهان برکنده شود.
شمع سوم: به یاد کسانی که تنها هستند و از تنهایی خود رنج می برند، با روشن کردن سومین شمع در سومین یکشنبه آرزو می کنند که هیچ انسانی در جهان تنها نباشد.
شمع چهارم: این شمع که آخرین شمع می باشد جهت رسیدن "یول" و تولد عیسی مسیح روشن می شود.




در قدیم هر یکشنبه هفت شمع روشن می کردند به منظور هفت روز هفته و در یکشنبه آخر 28 شمع را داخل کاجی که برای کریسمس تزیین می کردند قرار می دادند ، ولی اکنون از جاشمعی های چهارتایی استفاده می شود امسال اولین یکشنبه 29 نوامبر بود و اولین شمع روشن شد.



مراسمی که همزمان در این روزها در سوئد جشن گرفته می شود که ربطی به کریسمس ندارد و تنها از جنبه سنتی  مورد توجه سوئدیها می باشد؛ مراسم "لوسیا" است،  که سیزدهم دسامبر هر سال آن را جشن می گیرند. 
لوسیا خانم مسیحی ایتالیایی بوده ، که به دیگران بسیار کمک می کرده  ولی به طرز خیلی وحشتناکی کشته می شود ولی بعد از مرگش مثل یک افسانه و نوری در جهان باقی می ماند. در این مراسم دخترهای جوان لباس های سفید بلند می پوشند و تاجی از شمع بر سر میگذارند و ترانه لوسیا را برای گرامیداشت او می خوانند وشیرینی مخصوصی برای این روز درست می کنند که نوعی کلوچه زعفرانی می باشد.




شیرینی معروف و سنتی سوئد در روزهای ادونت ، (peppar kaka )(پپرکاکه) گفته می شود که یک شیرینی دارچینی است و معمولا به شکل قلب آنرا درست می کنند و سوئدیها آنرانوعی نماد عشق می دانند . این شیرینی بسیار قدیمی بوده و در گذشته ادویه های ساخت آنرا از داروخانه ها تهیه می کردند.




اینها گوشه هایی از سنتهای سوئد است برای به پیشواز رفتن کریسمس و تولد عیسی مسیح می باشد.


به امید اینکه همه ، مخصوصا ایمانداران به مسیح سال میلادی خوبی را شروع کنند.

۱۳۹۴ آذر ۲۱, شنبه

آیا مقصود مسیح از تسلی دهنده، اشاره به پیامبر جدید بود؟



 مهران پورپشنگ

ما ایرانی هستیم و دوستان و آشنایان مسلمان داریم. وقتی این عزیزان درمی یابند که مسیحی هستیم، سئوالاتی مطرح می کنند از جمله "آیا مقصود مسیح از تسلی دهنده، اشاره به پیامبر اسلام است؟"
یک. نقل قول یک آیه از کتاب مقدس به طور ناقص یا بدون در نظر گرفتن کل متن، غالبا مفهومی کاملا اشتباه را به دست می دهد. مثلا حذف آیه 17 از فصل 14 انجیل یوحنا، می تواند به این تصور دامن بزند که مقصود مسیح از "تسلی دهنده دیگر" شاید پیشگویی ظهور پیامبر جدید باشد. در حالی که در آیه هفدهم به روشنی به روح القدس اشاره گردیده است.


در یوحنا فصل 14 آیات 16- 17 می خوانیم که مسیح می فرماید:"من از پدرم درخواست خواهم کرد تا پشتیبان و تسلی بخش دیگری به شما عطا نماید که همیشه با شما بماند. این پشتیبان و تسلی بخش همان روح القدس است که شما را با تمام حقلیق آشنا خواهد کرد."
فصل های چهاردهم تا شانزدهم درباره عملکرد روح القدس در زندگی ایمانداران مسیحی می باشد و هرگز درباره پیامبر دیگر اشاره و پیشگویی نشده است.

دو. در بیش از شش هزار نسخه دست نویس یونانی از عهد جدید، مطلقا حتی یک نسخه دست نویس وجود ندارد که به واژه ای غیر از تسلی دهنده یا مدافع نوشته شده باشد.
سه. تسلی دهنده که عیسی وعده داده بود می بایست همیشه با شاگردان و ایمانداران مسیحی بماند (آیه شانزدهم)، ولی اکنون سیزده قرن است که پیامبر اسلام چشم از جهان فرو بسته است. بنابراین، او ویژگی خاص این تسلی دهنده را نداشت.

چهار. عیسی به شاگردانش گفت:"شما تسلی دهنده را می شناسید"، ولی شاگردان مسیح، پیامبر اسلام را نمی شناختند و نمی توانستند بشناسند، زیرا او شش قرن بعد به دنیا آمد. عیسی هم چنین به شاگردانش گفت که تسلی دهنده در شما خواهد بود. پیامبر اسلام نمی توانست در شاگردان مسیح باشد، زیرا آنان ششصد سال قبل از او زندگی می کردند و اطلاعی از او نداشتند.

پنج. عیسی به صراحت تاکید کرد که تسلی دهنده "به نام من" یعنی به نام عیسی فرستاده خواهد شد. با این توصیف، هیچ مسلمانی این را قبول ندارد که پیامبر اسلام توسط عیسی و به نام عیسی فرستاده شده باشد.
یکی از رسالت های تسلی دهنده این است که عیسی مسیح را جلال دهد (یوحنا فصل 16 آیه 14). اما مطابق دیدگاه اسلام، پیامبر مسلمان برتر از عیسی و آخرین پیامبر است. در این صورت او عیسی را که پیش از او آمده و به عبارت دیگر در مرتبه پایین تری قرار دارد، جلال نمی دهد.

شش. سرانجام این که عیسی مسیح به صراحت بیان کرد که تسلی دهنده بعد از "اندک ایامی" خواهد آمد (اعمال رسولان فصل 1 آیه 5)، در حالی که تا ششصد سال بعد خبری از پیامبر اسلام نبود. چند روز بعد، روح القدس در روز پنطیکاست آمد (اعمال رسولان فصل دوم). مسیح به شاگردان گفت که در اورشلیم بمانید و منتظر روح القدس باشید (اعمال رسولان فصل 1 آیه 4). آیا شاگردان می توانستند قرن ها عمر کنند تا پیامبر اسلام را که درسرزمین دیگر و نه اورشلیم و سرزمین فلسطین، ظهور نمود، مشاهده کنند؟
مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" (مهران پورپشنگ) در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

۱۳۹۴ آذر ۱۸, چهارشنبه

معیار کلیسا برای گزینش کتاب های عهد جدید چه بود؟




نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

یک. آیا کتاب توسط نبی و رسول خدا نوشته شده؟
در مورد نویسندگان عهد جدید، همگی یا رسول بودند یا دستیار رسولان: متی، مرقس، لوقا، یوحنا، پطرس، پولس، یعقوب و یهودا یا شاهد عینی بودند و یا هم عصر مسیح و دیگر رسولان. همه این مردان از رهبران معروف و شناخته شده کلیسای قرن اول میلادی بودند و اکثر آنان مسیح را در جسم دیده بودند و از لحاظ اخلاقی افراد قابل اعتمادی محسوب می شدند. این افراد به استثنای یوحنا که دوران سخت زندان را سپری کرد، به خاطر اعتقادات شان شهید شدند.
عده ای از مخالفان مسیحیت بر این باورند که شاگردان مسیح، انجیل (عهد جدید) را تحریف کرده اند. آن ها ادعا می کنند از آن جا که عیسی مسیح انجیل مکتوب نداشت، بنابراین انجیل حقیقی به صورت شفاهی بود و آنچه بعدها توسط شاگردانش نوشته شد، در واقع تحریف تعالیم مسیح بود. آیا این ادعا صحیح است؟
یک. اگر این ادعای مخالفان را بپذیریم به آن معنا است که خدا نتوانست آینده را ببیند و در همان آغاز فعالیت، ناگهان غافلگیر شد، زیرا شاگردان مسیح تعالیم استاد خود را تحریف کردند. بنابراین خدا اجازه داد تا قرن ها مردم در جهالت، گناه و سرگردانی به سر ببرند. این نگرش مخالفان، محبت خدا به بشر و غیرت و پیشدانی او را نسبت به کلامش زیر سئوال می برد.

زمانی که مسیح فعالیت خود را به طور جدی شروع کرد، نوشته های انبیاء (عهد عتیق)، معیار اعتقادات یهودیان خداپرست بود. اگر قبل از ظهور مسیح، عهد عتیق تحریف می گردید، یهودیان به انحراف و بت پرستی روی می آوردند. شواهد تاریخی نشان می دهند که قوم اسرائیل در زمان مسیح، نسبت به نوشته های انبیاء خداوند، بسیار وفادار و غیور بوده اند.

دو. اگر این ادعای مخالفان را بپذیریم، بدین معنا است که مسیح در زمینه شاگردسازی موفق نبود. او حتی نتوانست شخصیت انسان ها را به درستی بشناسد، چه رسد به آن که درون اشخاص را مشاهده کند. بنابراین مسیح، مرتکب اشتباه شد و به کسانی اعتماد کرد که بعد از صعودش به آسمان، تعالیم او را تحریف کردند. در نتیجه این اقدام فریبکارانه شاگردان، عده بی شماری از انسان ها در طی قرون در جهالت، گناه و سرگردانی به سر بردند، بدون آن که از تعالیم واقعی مسیح آگاهی داشته باشند.

در اناجیل بارها می خوانیم که مسیح نه فقط درون انسان ها را مشاهده می کرد (یوحنا فصل 1 آیات 47- 50)، بلکه از گذشته آنان مطلع بود (یوحنا فصل 4 آیه 18). مسیح قادر بود درون انسان ها را ببیند و انگیزه آنان را مشاهده نماید. بنابراین، هیچکس نمی توانست او را فریب دهد تا مرتکب خطا و اشتباه شود. شاید همان مخالفان بگویند که یکی از شاگردان مسیح خیانت کرد و دیگری او را انکار کرد. پاسخ این است که مسیح، گناهان دو شاگرد را قبل از ارتکاب، پیشگویی کرد (لوقا فصل 22 آیه 34، یوحنا 13 آیات 21- 30). پطرس توبه کرد. یهودا نیز به شدت پشیمان شد، اما به جای توبه، خودکشی نمود.

اگر شاگردان مسیح به دروغگویی رو آورده بودند، چرا جان خود را به خاطر چیزی که می دانستند دروغ بوده، از دست دادند؟ یازده شاگرد مسیح، به خاطر ادعاهای شان شهید شدند. یوحنا هم دوران سخت زندان را گذراند. اگر شاگردان مسیح، قصد فریب مردم را داشتند، چرا جان خود را به خاطر ادعای دروغ از دست دادند؟ افراد به خاطر آنچه می دانند درست است جان خود را فدا می کنند (حتی اگر آن عقیده نادرست باشد)، اما هیچکس جان خود را در راه چیزی که خودش هم می داند دروغ است، به خطر نمی اندازد.

مطابق شریعت یهود شهادت چند نفر در دادگاه، مانع از دروغگویی و ایجاد شک و تردید می گردید (تثنیه فصل 17 آیه 6). نویسندگان عهد جدید تعالیم متضاد در مورد زندگی مسیح و نجات شناسی نداشتند. اگر یکی از آنان گزارش کذب ارائه می داد، سایر شاهدان آن گزارش یا تعلیم غلط را تکذیب می کردند. در دوران عهد عتیق نیز قوم اسرائیل و رهبران آنان شاهد رویدادها بودند و گزارش نادرست به سادگی قابل شناسایی بود.

برای مثال، نویسندگان عهد جدید در مورد زنده شدن مسیح از مردگان، هیچ گونه تردیدی نداشتند (متی فصل 28 آیه 17، مرقس فصل 16 آیه 4، لوقا فصل 24 آیه 12 و یوحنا فصل 20 آیات 24- 29). فصل پانزدهم رساله اول قرنتیان که درباره مرگ و زنده شدن مسیح تعلیم می دهد، در حدود 55 میلادی توسط پولس نوشته شد، یعنی 22 سال بعد از واقعه مرگ و زنده شدن مسیح. در آن زمان، بسیاری از شاهدان از جمله مردم شهر اورشلیم (مکان مصلوب و زنده شدن مسیح) در قید حیات بوده اند.

دو. آیا قدرت خدا ورای پیام خدا دیده می شود تا زندگی انسان های منفی به افراد مثبت و مفید تبدیل شود؟ اگر پیام کتاب مقدس نتواند هدفی را که در آن بیان شده محقق بخشد و اگر قدرت نداشته باشد که زندگی کسی را تغییر دهد، بنابراین مشخص است که خدا در ورای آن پیام قرار ندارد.

پدران کلیسا بر این باور بودند که کلام خدا "زنده و مقتدر" است (عبرانیان فصل 4 آیه 12). در نتیجه باید قدرتی دگرگون کننده در درون انسان (دوم تیموتاوس فصل 3 آیه 17) و در معرفی انجیل داشته باشد (اول پطرس فصل 1 آیه 23). حضور قدرت دگرگون کننده خدا نشانه قدرتمندی بود که ثابت می کرد کتاب مورد بحث مهر تایید را بر خود دارد.
سه. آیا آن کتاب توسط کلیسا تایید شده است؟

مسیح عهد عتیق را تایید کرد (لوقا فصل 24 آیه 44) و پطرس نوشته های پولس را تصدیق نمود (دوم پطرس فصل 3 آیه 16) و پولس در رساله هایش تعالیم مسیح را مورد تایید قرار داد.
تعالیم اناجیل و رسالات رسولان در تناقض نیستند. نکته دیگر این که جهان بینی الهیاتی کتاب مقدس و بدعت ها با هم متضاد و متفاوت است. مثلا کتاب مقدس می گوید که مسیح خداوند است و هم چنین مرگ و قیام او را تایید می کند، در حالی که بدعت ها الوهیت مسیح و مرگ و قیام او را انکار می کنند. بنابراین، در زمینه این نکته بسیار حساس، یکی از این نگرش ها متناقض، نادرست و اشتباه می باشد. آنچه مسلم است، هر دو نگرش متضاد به طور هم زمان نمی توانند درست باشند، هر چقدر هم هر یک از سوی هر تعداد از مردم مورد باور قرار داشته باشند. رسولان در عهد جدید بارها به بدعت ها اشاره کرده اند.

نسخه هایی تحت عنوان "اناجیل سری (رمزی)" همراه با انجیل مسمی به یهودا کشف شده اند مانند انجیل فیلیپس، انجیل توما، انجیل مریم... که محتوای هیچکدام با تعلیمات عهد جدید همخوانی ندارد و اشاره ای به ماموریت ، رنج ها و قیام مسیح از مردگان نشده است. جالب است بدانید این مجموعه در کنار مجموعه عهد جدید (تعالیم مسیح و رسولان) وجود نداشت، زیرا نویسندگانش اعتقادی به تعالیم عهد جدید نداشتند. پدران کلیسا نیز هرگز از "اناجیل رمزی" نقل قول نمی کردند، بلکه نقل قول های آنان محدود به اناجیل و رسالات رسولان بود.

به عنوان مثال، محققانی که انجیل یهودا را بررسی کردند، اطلاعات تاریخی آن را موثق نمی‌دانند. حتی بارت ارمن (ملحد آمریکایی) چنین توضیح می‌دهد: «این نوشته، انجیلی نیست که به‌دست یهودا نگاشته شده باشد یا کتابی نیست که در آن ذکر شده باشد که به‌دست یهودا نوشته شده است این نوشته، حتی انجیلی نیست که در آن زمان به‌دست شخصی که یهودا را به‌خوبی می‌شناخت، نوشته شده باشد...
بنابراین، این کتاب، کتابی نیست که به ما در مورد اتفاقات دوران زندگی عیسی اطلاعاتی بیشتر دهد". 

اناجیل رمزی (سری)، در حقیقت مهر تاییدی است بر هشدارهای رسولان. برای نمونه اگر پولس چنین هشدار داد:"می دانم وقتی بروم، معلمین دروغین مانند گرگان درنده به جان شما خواهند افتاد و به گله رحم نخواهند کرد. آن ها حقیقت را وارونه جلوه خواهند داد تا مردم را به دنبال خود بکشند" (اعمال رسولان فصل 20 آیات 28- 29).


مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" (مهران پورپشنگ) در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

۱۳۹۴ آذر ۱۷, سه‌شنبه

با احساسات خود چگونه برخورد می کنید؟




 نوشته شده توسط: ندا عطایی


همه ما انسانها  در زندگی دارای احساسات هستیم که به فراخور موقعیت خود را بروز می دهند واگرآنها از جهان بیرون به ما القا شده باشند تا حدودی مخرب هم هستند. یکی از عوامل بازیچه شدن احساسات ؛ مذهب است که مدام ما را در تلخی و غم نگه می داشت. احساسات یکی از پنجره های وجودی ما می باشد که بسیار ضربه می زند. وقتی به ایمان مسیحی وارد می شویم خود را کاملا در اختیار روح القدس قرار می دهیم تا در ما با روح خدا کار کند و زندگی هایمان را تغییر دهد ولی ممکن است معضلاتی از زندگی قبلیِ ما، وارد تولد جدید شده باشد که یکی از آنها احساسات می باشد. اینکه ما به عنوان ایمانداران مسیحی با احساسات خود چگونه برخورد می کنیم جای تامل دارد.
احساس همیشه خوشایند نیست بلکه در بسیاری موارد ضربه زده وباعث رنجش و زخمی شدن ما می شود، و این باعث شده تا ما  با راه حل های انسانی ، از ترس آبرو، نگاه متفاوت دیگران و به منظورقوی نشان دادن خود آنها را دفن کرده و فقط سعی در سرکوب کردن احساساتمان داریم ولی باید آگاه باشیم که هیچ زخمی فراموش نمی شود بلکه همانند انسان زنده ای است که ما سعی داریم زنده زنده او را خاک کنیم. این احساسات زنده و سرکوب شده با هر نوستالژی سر از خاک بیرون آورده و تداعی گر خاطرات تلخ گذشته می شوند. کسانیکه با این احساسات خود درگیر می شوند سه واکنش از خود نشان دهند:

1-    آن را سرکوب می کنند.( این خطرناک ترین نوع برخورد می باشد که انسان سعی کند فراموش کند و مشکل خود را بیان نکند)
2-    احساسات خود را بیرون می ریزند. ( یعنی احساساتِ اغلب تلخ خود را که عمدتا عصبانیت به همراه دارند به نزدیک ترین افراد خود منتقل می کنیم داشتن سنگ صبور در این مورد بسیار مهم است چون همه افراد گنجایش ناراحتی ما را ندارند. ما به عنوان ایماندار در برابر دیگران مسئول هستیم؛ ما برای تلخی نیامده ایم در این مورد داشتن خواهر یا برادر ایماندار بسیار مهم است)
3-    زخمهای خود را در حضور خدا خالی می کنند؛ که این مورد بعنوان دارو پیشنهاد شده است.( هنگام دعا با تمام احساسات خود به حضور خدا برویم.)

امروزه ما ایمانداران در حضور خدا دچار خودسانسوری هستیم، فکر می کنیم در مقابل خدا باید تملق بگوییم؛ دستها را بالا برده و با وجود مسایل ناراحت کننده که در زندگی باعث آزار ما می باشند، به ستایش ایستاده و در مدت دعا با جملات سخت از خدا تشکر می کنیم، در حالیکه چرکابه های وجودمان همچنان باقی است. اما این درست نیست، گاهی فراموش می کنیم که خدا بر همه چیز آگاه است، او می داند زبان و دل با هم یکی نیستند و این را نمی خواهد. خدا دوست دارد که در روح و راستی به حضور او برویم. آنچه باعث آزار و ناراحتی ما شده با صدای بلند برای او بازگو کنیم ، برروی زانو تلخی ها را بیرون ریخته و از او بخواهیم شرمی که از کار انجام شده برما سنگینی می کند خودش سبک کند، این اعتراف از زبان خود ما بسیار مهم است . ما در کلام خدا مخصوصا در عهد عتیق داستان های تکان دهنده از مردان وزنان خدا، بسیار می بینیم که بدون پرده با خدا حرف می زنند. یکی از آن داستان ها مربوط به ارمیای نبی می باشد.
ارمیا معروف به نبی گریان، به دلیل ماموریت خود بسیار مورد بی لطفی قوم قرار می گیرد و او مدام لب به شکوه و ناله در برابر خدا باز می کند که به دلیل خواست تو من به این روز افتاده ام. (ارمیا15: 15 / ارمیا15: 10). در باب یک کتاب آمده است که خدا ارمیا را از زمانی که در شکم مادر بود برگزید؛ ولی فشارها آنقدر بر او زیاد می شود که در ارمیا15: 10 روز تولد خود را لعنت می کند. در اینجا تمام احساسات این مردِ خدا بیرون ریخته می شود.  او در صحبت با خدا عنوان می کند که من فریب تو را خوردم، و به خدا می گوید من به خاطر تو متحمل توهین ها شده ام.    
 او در باب20: 7-8 به خدا می گوید که کلام تو باعث ننگ من شده است. آیا به این موضوع فکر کرده اید که چرا خدا در مقابل ارمیا سکوت می کند و حتی اجازه می دهد که این داستان نوشته شده و امروز در دسترس ما قرار بگیرد؟ ما در شرایط او نبودیم ولی بسیار زیاد دربحران های سخت زندگی قرار گرفته ایم، آیا هیچوقت با خدا اینگونه صحبت کرده اید؟

ارمیا شکایت و نالۀ خود را به حضور خدا می برد و در مقابل هیچ انسانی حرف نمی زند. علت به نگارش درآمدن ارمیا و بسیاری گله مندی مقدسین خدا در کتاب مقدس از جمله سه مزمور داوود(12، 58، 137) و قرار گرفتن آن در دست ما، امروز بدین معناست که خدا به ما می گوید: "به حضور من بیا و حرف بزن و اجازه بده ناراحتی هایت بیرون ریخته شود، من آنها را برای تو حمل خواهم کرد." پس در گفتگوی خاص خود با خداوند گله ها و زخم های خود را با جزییات بیان کنید . وقتی در زندگی به چالش بر می خورید بی پرده با خدا حرف بزنید و خود را خالی کنید. انجام ندادن این کار باعث می شود که مشکلات وارد خانواده و روابط شده و همه چیز به هم ریخته شود.

خدا می داند که تا ارمیا از این گفته ها خالی نشود نمی تواند به خدمت خود ادامه دهد، بعد از این می بینیم که او کتب مراثی ارمیا را می نویسد چون شفا بر او آمده بود. می بینیم که ارمیا در کتاب ارمیا حرف خود را به خدا زد، داود هم در مزامیر چنین کرد و ایوب نیز در کتاب ایوب در چهل باب اول مدام به خدا گله وشکایت کرد ولی حرف خود را زد و در نهایت می بینیم که حتی عیسی مسیح نیز وقتی بر روی صلیب بود با خلوص کامل گفت " پدر چرا مرا ترک کردی؟"

امروز هم خدا به همه ما اجازه گفتن می دهد، از اتفاقاتی که در کتاب مقدس ثبت شده یاد بگیرید تمام احساسات خود را بدون سانسور به حضور خدا ببرید، تمام تلخی ها را بیرون بریزید وقتی خالی شدید سپس شروع به شکر گزاری کرده و هویت خود را مسیح اعلام کنید.

در روح؛ راستی؛ صداقت وبا صدای بلند فقط برای خدا اعلام کنید ، قدرتی که در صدای شما هست، تاثیر بیشتری می گذارد، همانند آتشفشان که با صدا خود را نمایانگر می سازد ، خدا می گوید: بگو ، حرف بزن من شفاعت دارم. بگو ، حرف بزن من برای تو جواب دارم. اگر این عملی نبود هیچگاه در کتاب مقدس ثبت نمی شد.
این را بدانید که تا احساسات بیرون ریخته نشوند شفا جاری نمی شود و موفق به بخشیدن که یکی از اصل های مسیحیت است، نمی شویم.