۱۳۹۵ تیر ۲۲, سه‌شنبه

من تاک حقیقی هستم



عیسی مسیح در یوحنا باب 15 میگوید: من تاک حقیقی هستم و پدر من باغبان است. هر شاخه ای  در من که میوه نیاورد آن را دور می سازد و هر چه میوه آورد آنرا پاک میکند تا بیشتر میوه دهد.

شما  در این داستان سه شخصیت را میتوانید ببینید... اول ،پدر آسمانی که باغبان است و دوم خود عیسی مسیح که تاک حقیقی است و سوم ایمانداران و خادمین که شاخه های فرعی تاک هستند...

اینجا مسیح در پس شخصیت های این داستان نقش خودش ورابطه زنده و هرروزه خود را با شاگردان و ایمانداران و خدای پدر به عنوان باغبان نشان میدهد.
در این داستان هدف مسیح  بازگو کردن رابطه همیشگی و زنده ما با اوست و اینکه این رابطه، در آوردن ثمر در زندگی ما بسیار حیاتی و مهم میباشد. در این رابطه ما هر لحظه از مسیح تغذیه میشویم...

هر ایمانداری باید در زندگی روحانی خود ثمر  بیاورد و مفید باشد و اگر ایمانداری ثمر نیاورد این پیام را میرساند که به مسیح نچسبیده است.

و مهمترین درس دیگر این است که ثمر و میوه ما از  منبع خود مسیح  مستقیم به وجود می اید و یک ایماندار هیچ منبع دیگری جز مسیح برای ثمردهی ندارد و به جز مسیح هر روش و منبعی باعث خشک شدن و مردن شاخه میگردد.

شما به عنوان یک ایماندار به چه چیزی چسبیده اید؟! ایا ثمر میاورید؟! ایا ثمر شما ریشه در خود مسیح دارد؟!

در هر شرایطی تنها به مسیح و کلام خدا بچسبید تا ثمر بیاورید و کار خدای پدر را در زندگی خود محدود نکنید.

۱۳۹۵ تیر ۱۵, سه‌شنبه

چرا در کلام خدا به مشارکت ایمانداران تاکید شده است؟




چرا یک ایماندار بر خلاف تفکر بعضی ها نمیتواند تنها باشد و تنها در ایمان رشد کند؟! چرا خدا ما را خوانده تا با همدیگر مشارکت داشته باشیم؟ 

ایمانداران بعد از اینکه به مسیح ایمان می آورند از دنیا جدا می شوند  تفکرات، آرزوها و روش زندگی آنها متفاوت از دنیا می گردد.در این میان دنیا و شیطان نیز بیکار نمی مانند و تلاش می کنند به هر روشی  که شده او را به  سوی خود برگردانند. وقتی ایمانداری تنها باشد افکار دنیا بیشتر به او حمله ور می گردد و ناامیدی ها و غم ها و افکار منفی بیشتر از امید به خدا و مبارزه کردن و ایستادن در ایمان عمل کرده و متاسفانه در خیلی موارد غلبه پیدا می کنند یک ایماندار تنها ، شکست را به راحتی قبول میکند و ممکن است از ایمان ساقط شده و یا بسیار ضعیف گرددد.
 ایمانداران برای اینکه جلوی این خطر بزرگ را بگیرند لازم است در مشارکت با یکدیگر کوشا باشند. در کلیسا ها حضور داشته باشند، از هر بهانه ای برای با هم بودن و دعا کردن و برکت دادن و برکت گرفتن استفاده کنند، اگر محل کار و یا محل زندگی ما خواهر، برادران ایماندار به یکدیگر نزدیک است کافی است تنها چند دقیقه در روز  دو به دو یا سه به سه با هم مشارکت کوتاه داشته باشیم و دعا کنیم و آیاتی از کلام خدا برای تقویت و دلگرمی هم بگوییم وخستگی های خود را اعتراف کنیم و متحدا برای یکدیگردر دعا باشم.

شاید بعضی ها متوجه نشده اند؛ حملات شیطان زمانی بیشتر میشود که مشارکت آنها در آمدن به کلیسا و جمع ایمانداران کم می شود. از جدل های خانوادگی و مریضی های مرموز تا بی برکتی در کار و تصادفات...

کلام خدا میگوید: از مشارکت با یکدیگر غافل نشوید(عبرانیان باب 10 ایه 25)یا باز میگوید: پیوسته ایمانداران در معبد و خانه های یکدیگر بودند و با یکدیگر نان میشکستند و مجدد می گوید: ایمانداران پیوسته در دعا و تعلیم کلام و مشارکت نان با یکدیگر متحد بودند. حتی اگر کمی الهیاتی تر بگویم خود عیسی مسیح با خدای پدر و روح القدس در مشارکت مدام بودند و هستند.(تثلیث)

 با هم بودن را جدی بگیرید. به هیچ عنوان به بهانه های ابتدایی جلسات کلیسایی را لغو نکنید، شاید جمع شما کوچک و موعظه ها جالب نباشد و یا سرود ها تکراری باشد،  اینها زیاد مهم نیستند؛ خداوند در همان مشارکت کوچک نیز با شما حرف میزند. با هر بهانه ای برادران و خواهران خود را در دعا  و کلام تشویق کنید و از تشویق و دعای آنها برکت بگیرید.

بهترین روش برای عزیزانی که امکان رفتن به کلیسا ندارند و یا در کشورهایی زندگی می کنند که کلیساها اجازه فعالیت ندارند؛( مانند کشور ایران) مشارکت های مجازی و ماهواره ای است.
خدا را با هم بپرستیم، با هم بار های سنگین زندگی را حمل کنیم وهمدیگر را در جنگ های روحانی که داریم تقویت کنیم تا با هم پیروز شویم.

 ما خوانده شده ایم تا ابد با هم و با خداوند مشاکت داشته باشیم....امین