۱۳۹۴ آبان ۸, جمعه

دجال کیست؟




نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
دجال/ ضد مسیح (بخش اول)

دجال، شیطان نیست بلکه شخصی است تحت کنترل و قدرت شیطان. مفسران کتاب مقدس او را مسیح دروغین و تقلبی شیطان می نامند. ضد مسیح (دجال)، حتی مرگ و قیام (زنده شدن از مرگ) را به تقلید از مسیح، صحنه سازی خواهد کرد (مکاشفه فصل 13 آیه 14).
مشخصات دجال عبارتند از:
یک. او مردی متفکر و نابغه است (دانیال فصل 8 آیه 25).
دو. او نبوغ و مهارت خاصی درسخنوری دارد (دانیال فصل 7 آیات 8 و 11، فصل 11 آیه 36، مکاشفه فصل 13 آیه 5). مردم تحت تاثیر تعالیم دجال، با دل و جان از او پیروی خواهند کرد.
سه. او سیاستمدار نابغه ای است (دانیال فصل 9 آیه 27، مکاشفه فصل 17 آیات 11- 12) و تمام مردم دنیا را تحت رهبری خود در خواهد آورد (مکاشفه فصل 13 آیات 7- 8).

چهار. او اقتصاد دنیا را در دست خواهد گرفت (مکاشفه فصل 13 آیات 16- 17). 

پنج. او ارتش قدرتمندی خواهد داشت (مکاشفه فصل 6 آیه 2 و فصل 13 آیه 2). 

شش. او مذهبی را خلق خواهد کرد که تمام دنیا از آن پیروی خواهند کرد (دوم تسالونیکیان فصل 2 آیه 4، مکاشفه فصل 13 آیه 8). تعالیم، قدرت و معجزات دجال، جهانیان را محسور خود خواهد ساخت ( فصل 13 آیات 3- 4).

دجال ثبات سیاسی و اقتصادی را در جهان پدید می آورد و صلح و اتحاد را میان ملل به طور موقت فراهم می سازد. کلام خدا شرح می دهد که او اسرائیل را شکست می دهد و بر آن حکومت می کند (مکاشفه فصل 13 آیات 5- 7). اما نمی تواند آسیب مذهبی و روحانی به یهودیان وارد سازد. او سلطه خود را بر تمام دنیا خواهد گسترانید و از همه خواهد خواست تا او را بپرستند.
دجال به ایمانداران مسیحی را آزار و شکنجه می دهد و برخی از آن ها کشته خواهند شد (مکاشفه فصل 13 آیه 10).

ملیت دجال چیست؟
کتاب مقدس تعلیم می دهد که دجال (ضد مسیح) غیر یهودی است (مکاشفه فصل 13 آیه 1). یوحنا در رویا می بیند که دجال از دریا خارج می شود. در دوران باستان، دریا نزد یهودیان نمادی بود از دنیای غیریهودی. هم چنین در مکاشفه فصل 17 آیه 15 می خوانیم که آب ها نشانه گروه های مختلف مردم از هر نژاد و قوم هستند.

اکثر کارشناسان کتاب مقدس بر این باورند که دجال از روسیه ظهور خواهد کرد. آنان برای اثبات ادعای شان به حزقیال فصل های 38- 39 و مکاشفه فصل 19 رجوع می کنند:
1. حمله جوج (رهبری از کشور روسیه) و دجال به اسرائیل.
2. دجال و جوج با اسرائیل قراداد صلح ندارند.
3. ارتش دجال با مسیح می جنگد، ارتش جوج با اسرائیل.
4. ارتش های جوج و دجال توسط نیروی مافوق طبیعی خداوند شکست می خورند.
با این توصیف، برخی معتقدند که جوج و دجال دو شخص متفاوت هستند که در زمان های مختلف با اسرائیل و مسیح خواهند جنگید.

مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" (مهران پورپشنگ) در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

۱۳۹۴ آبان ۷, پنجشنبه

زندانی نوکیش مسیحی “مریم نقاش زرگران “بدون درمان به زندان برگشت


مریم (نسیم) نقاش زرگران، که به مرخصی درمانی آمده بود پس از عدم تمدید مرخصی و تهدید دادستانی تهران با نا تمام ماندن پروسه درمان به زندان اوین بازگردانده شد.
به گزارش «محبت نیوز» مریم (نسیم) نقاش زرگران، که از سه شنبه گذشته به مرخصی درمانی آمده بود پس از عدم تمدید مرخصی و تهدید دادستانی تهران با نا تمام ماندن پروسه تشخیص بیماری به زندان اوین بازگردانده شد.
 این نوکیش مسیحی که به دلیل اعتقادات و باورهای دینی مسیحی بیش از ٣٠ ماه از دوران محکومیت خود را در بند نسوان اوین سپری کرده اولین بار در اسفندماه ١٣٨٩ به دفتر پیگیری وزارت اطلاعات احضار و مورد بازجویی قرار گرفت. این بازجویی ها که با تهدید و مزاحمت برای اعضای خانواده وی همراه بود اغلب در مکان های غیر رسمی و حول پرسش از کلیسای خانگی و جامع ادامه یافت. وی در نهایت چند روز پس از بازداشت کشیش سعید عابدینی، شهروند ایرانی-آمریکایی که برای تاسیس پرورشگاه در شمال ایران به کشور بازگشته بود، توسط پلیس امنیت به صورت تلفنی احضار و بازداشت شد .
در همین روز منزل پدری وی مورد تفتیش و کتاب ها و جزوات دینی و لوازم شخصی وی نیز توقیف شد. وی پس از بازداشت جهت انگشت نگاری به زندان اوین منتقل و بدون هیچ گونه تفهیم اتهام به ساختمان وزرا تحویل شد. وی به مدت ۵ شبانه روز بدون هیچگونه امکانات بهداشتی در این مکان بازداشت و مورد بازجویی قرار گرفت و اغلب موضوع سئوالات در مورد علت افزایش اعضای کلیسای خانگی و مشخصات افراد حاضر و چگونگی برگزاری مراسم در این کلیساها بود.
وی در نهایت به زندان اوین منتقل و توسط شعبه ٢ دادسرای شهید مقدس تفهیم اتهام شد. تنها اتهام وارده به وی تبلیغ علیه نظام بود.
مریم نقاش پس از ١٩ روز بازداشت موقت در بند نسوان اوین با قید وثیقه ٧٠ میلیونی بطور موقت آزاد شد. وی توسط قاضی مقیسه، ریاست شعبه ٢٨ دادگاه انقلاب به اتهام اجتماع و تبانی و اقدام علیه امنیت ملی به ۴ سال حبس تعزیری محکوم شد. این در حالیست که چنین اتهامی هرگز به وی تفهیم نشده بود.
مواردی چند که در محتویات پرونده این شهروند مسیحی مورد اشاره قاضی صادر کننده رای قرار گرفته به قرار زیرند:

* تغییر دین از اسلام به مسیحیت شاخه پروتستان

* عضویت فعال در کلیسای جماعت ربانی
* تشکیل و راه اندازی کلیساهای خانگی جهت جذب جوانان به مسیحیت
* ارتباط با سازمانهای مسیحی خارج از کشور به منظور تبلیغ آئین مسیحیت
* مسافرت به کشور ترکیه برای شرکت در گردهمایی های مسیحیان

به گفته خبرنگار سحام ، در بخشی از حکم صادره برای خانم مریم نقاش زرگران چنین آمده است:
” دادگاه فعالیت های انجام شده را در راستای اهداف ضد امنیتی کشور انگلستان و رژیم اشغالگر قدس در جهت گسترش کلیساهای خانگی در داخل کشور و ایجاد انحراف در جامعه اسلامی دانسته و منطبق با ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی و با رعایت ماده ۴۶ قانون مجازات اسلامی، نامبرده را به تحمل ۴ سال حبس با احتساب ایام بازداشت محکوم می نماید.“
حکم وی عینن در دادگاه تجدید نظر تایید و برای اجرای حکم در تاریخ ٢۴ تیر ٩٢ به زندان اوین فراخوانده شد. وی در حالی دوران محکومیت خود را سپری می کند که رابط وزارت اطلاعات در تیرماه سال جاری به وی اعلام داشته که وزارت اطلاعات از ضابط قضایی پرونده بی اطلاع است و پلیس امنیت صلاحیت گشودن چنین پرونده ای را نداشته است و وزارت پس از ٢ سال مسئولیت آن را می پذیرد و مورد بررسی مجدد قرار می دهد! این در حالی است که خانم زرگران همواره در طول مدت حضور خود در زندان با برچسب “زندانی خاص” مورد آزار و اذیت سیستم قضائی قرار گرفته است، از عدم اجازه ملاقات حضوری با برادر و خواهر خود برای ماه های متوالی تا قول ها و امیدوار کردن های واهی برای مرخصی و آزادی مشروط و بدین بهانه ها، عدم صدور مجوز اعزامِ درمان.
نسیم زرگران به دلیل ابتلا به بیماری ASD حدودن ٩ سال قبل تحت جراحی قلب قرار گرفت و نیاز مبرم به مراقبت های ویژه و مستمر پزشکی دارد. علاوه بر این او در یک سال اخیر با بی حسی دست و پا و درد مزمن در مفاصل و ستون فقرات مواجه شده است که پس از ماهها در مراجعه اولیه به پزشک متخصص تشخیص اولیه بیماری های دیسک کمر، آرتروز و پوکی استخوان بوده است و پزشک معتمد زندان دستور بستری ۵ روزه و نیاز فوری به انجام فیزیوتراپی را صادر کرده که با عدم مجوز دادستانی وی همچنان از درد بسیار رنج می برد. زرگران همچنین در ماههای زندان به کم خونی شدید، بیماری قند و چربی خون مبتلاست که به دلیل عدم صدور مجوز از سوی نهادهای قضائی مربوطه پروسه درمانی وی مغفول مانده است.

۱۳۹۴ آبان ۴, دوشنبه

هالووین و دلایل اجتناب از شرکت در آن



با سپاس از مرکز پژهش های مسیحی
قاعدتا باید برای آن دسته از افرادی که با کلام خدا آشنایی دارند، تصمیم گیری برای شرکت نیافتن در جشن هالوین  بسیار آسان باشد. اما عملا مشاهده می کنیم که اینگونه نیست! بسیاری از افرادی که کلام خداوند را می خوانند وداعیه پرستش و عشق خداوند را دارند هر ساله در این جشن شرکت می کنند، چرا؟
برای اینکه هالوین مفرح است، لباس‌های مبدل، نوشنیدنی‌ها، میمهانی‌ها، آبنبات و شیرینی‌ها! خوب چی از این بهتر!
با این حال دلیل اجتناب ما از هالوین مفهوم و بنیاد آن است ، زیرا که از خداوند نیست . مسلما بسیاری از مراسم دیگر نیز هستند که از خداوند نیستند ، مانند " روز مادر " ، " روز کارگر " ، " روز یادبود " ، " روز شکر گذاری " و ....اما به دلایل متعدد هالوین با همه آن‌ها متفاوت است :
1. هالوین نقض آشکار فرامین خدا در مورد مرگ و همنشینی با افرادی است که به ظاهر با روح مرگ در ارتباط هستند.
2. شالوده این جشن باور غلط عدم جاودانگی روح بشر را تقویت می کند ، بنا بر این سبب نادیده گرفتن ، ابهام و اغتشاش در مفهوم قیام و رستاخیز پس از مرگ می شود.
3. زمان و موضوع برگزاری این جشن به نوعی جعل اعیاد خداوند است و سبب دوری و گمراهی مردمان از حقیقت نقشه و برنامه خداوند برای تمامی انسانها و آنچه پس از مرگ رخ می دهد می باشد .
هالویین ناقض فرمان‌های خدا :
تثنیه ۱۸ : ۹ تا ۱۵ و لاویان ۱۹ : ۲۶ و همینطور ۱۹ : ۳۱ برای درک این مفهوم کفایت می کند
همانطور که پیش تر اشاره شد ، بسیاری از افرادی که کلام خداوند را می خوانند و داعیه عشق و پرستش خداوند را دارند امسال نیز در این جشن شرکت خواهند جست ، ایا این به آن دلیل نیست که این دسته از افراد به نوعی بی‌قانونی و این که خداوند در مسیح عیسی قوانین را ازمیان برداشت معتقدند ؟
اگر حقیقتا موضوع این است ، آیا کسی می تواند صادقانه بیان کند که قربانی شدن مسیح و فیض خداوند هالوین را بدون اشکال می نماید ؟
هالوین باعث اغتشاش و سرگردانی در باره حقیقت می شود
بر طبق کتاب مقدس ما می دانیم زمانی که جسم انسانی می میرد ، دچار تجزیه شده و به خاک باز می گردد ، و روح او نیز نزد خداوند باز گشت می کند .
روح مردگان بر روی زمین پرسه نمیزنند و یا در آسمان جست و خیز نمی کنند ! و خداوند وضعیت آنان را به خوابیدگانی بدون هیچ گونه تفکر یا خاطره‌ای تشبیه می کند ، بدون هیچ اگاهی ، در انتظار روزی که خداوند آنها را دوباره در ترکیبی از جسم دیگر و روح برخیزاند.
البته ، بدون شک ارواح شریر و دیوها بر روی زمین هستند ولی آنها پیش از این انسان نبود ه اند . آنها ارواح شریری هستند که بر ضد خداوند شورش کرده اند . و بر ما جایز نیست که با آنها سرگرم شویم یا از آنها تقلید کنیم و یا آنها را آرام کنیم بلکه وظیفه ما آنه است که آنها را اخراج کنیم ، در برابرشان مقاومت کنیم ، آنها را باز گردانیم ، و آنها را نهیب دهیم .
افسسیان ۶:۱۲ و ۵ : ۱۱ ، مرجع فوق العاده ما برای این موضوع در کتاب مقدس است
سوال : چگونه چنین ناقض آشکار فرامین خدا به صورت جشن هالویین توانسته است در جامعه و فرهنگی که داعیه باور و پیروی از کلام خدا را دارد نفوذ کند ؟
پاسخ : هالوین بخشی از یک برنامه تخریب و فریب و مفاهیم دروغین برای سردرگم کردن ، گمراهی و از سوی دیگر پوشاندن حقیقت خداوند برای رستگاری و نجات است . نقشه‌ای که توسط دشمن ما شیطان به شیوه‌ای خوش رنگ و لعاب و درگیر کننده ، ساز بندی شده است ( برنامه ریزی شده است ) ( مکاشفه ۱۲ : ۹ - فریب بازی شیطان است و آن را به خوبی بازی می کند )
هالوین باور غلط عدم ماندگاری و جاودانگی روح را تلقین می نماید . اگر هنوز مردگان این اطراف پرسه می زند پس آنان هنوز نمرده اند ! هالوین بخشی از بیشمار نقشه‌های گمراه کننده شیطان در راستای نقشه و برنامه خداوند برای بقای انسان ، رستاخیز ، جزای گناهان ، بهشت و جهنم ، و همین طور عدالت خداوند در داوری نوع بشر است
برخی از آیات کلیدی برای تفکر بیشتر :
پیدایش ۳ : ۱۹ ــ زمانی یک انسانی میمیرد به خاک باز می گردد
ملاکی ۴ : ۱ تا ۳ ــ ایمان به جزای شریران که توبه نکرده اند ، جزایی چون مرگ ، نابودی و عدم
رومیان ۶ : ۲۳ ــ انسان یک روح جاودان نیست
نسخه جعلی عید خیمه‌ها - سایبان ها
این بسیار مهم و قابل تامل است که زمان جشن هالوین به طور هوشمندانه‌ای درست بعد از جشن برداشت محصول خداوند است ! به عوض آموختن حقیقت در باره پایان حکمرانی شیطان ، رستاخیز مردگان ، عدالت و شیوه برابر خداوند در داوری انسان عاقبت کسانی که توبه نمی کنند جامعه ما بر روی روح‌های منفک شده‌ای که تا به ابد در عالم مردگان زندگی می کنند ، سحر و جادو و همنشنینی با شریر متمرکزشده است . به علاوه ی اشاعه و تبلیغ رفتارهایی که ناقض فرامین خداست ، زمان بندی جشن هالوین در تضاد و به جهت تضعیف تعلیم مهم سرنوشت نهایی نوع بشر است !
دروغ بزرگی که از ابتدای پیدایش یکسان بوده : هر آینه نخواهی مرد ( پیدایش ۳ : ۴ )
نکات بیشتر برای تفکر: هالوین از کجا امده است ؟
شاید قبلن هم شنیده باشید ولی ارزش تکرار را دارد هالوین مخفف کلمه‌ای انگلیسی به مضممون بعد از ظهر مقدس است و نامی است که به بعد از الظهر روی ۳۱‌ام اکتبر اطلاق می شود ، که ماقبل عید "همه مقدسین " مسیحیان کاتولیک است . پیشتر تا سال ۶۱۰ پس از میلاد عید مقدسین کاتولیکها در ماه می برگزار می شد اما بعد‌ها در سال ۸۳۴ بعد از میلاد به روز اول نوامبر منتقل شد و به عید" همه اولیا " تغییر نام داد و شامگاه پیش از ان شامگاه مقدس یا هالویین نام گرفت . و این درست مصادف با روزی بود که کاهنان دروید در انگلستان ، نرسمن‌ها در اسکاندیناوی و جرمن‌های بت پرست در سایر مناطق فستیوال " شامگاه تمام روح‌ها " را به یابود سمن خدای مرگ و اشرارش را برگزار می کردند. کلیسای روم نتوانست در مجاب کردن مردم از اجتناب از عادات این شب توفیقی حاصل کند و حتی نتوانست با توصل به زور آنها را از این کار باز دارد ! پس کلیسا روم از این کار دست برداشت و آن را تبدیل به عیدی برای ادای احترام به مریم مقدس و سایر مقدسین کرد ، ولی همانطور که به وضوح مشاهده می کنید مریم و سایر مقدسین منکوب قدرتی بسیار بزرگ تر ، تاریک تر ، هیجان انگیز تر و گیج کننده تر شده اند !
عادات اصلی هالوین
شیوه‌های رفتاری دقیقی که توسط دنیای انگلیسی زبان اجرا می شود مرتبط با درویدهای سلتیک باستان می باشد .ولی اغلب مفاهیم و اصولی که در هالوین وجود دارد در بسیاری از ادیان بومی و فرهنگهای مردم اقصی نقاط دنیا وجود دارد . دروید‌ها باور دارند که در یک بعد از الظهر " سمن " " خدای مرگ " تمامی ارواح شریری که در ۱۲ ماه گذشه محکوم شده بودند که در بدن حیوانات ساکن شوند را گرد هم (دانشنامه بریتانیکا - ویرایش ۱۱ هم ، ب ۱۲ ص ۸۵۷ و ۸۵۸ ) . دروید‌ها در جشن هالوین ، بر طبق سنت به جهت دفع این ارواح آتشی بزرگ برپا می ساختند ، " این شب ، شامگاهی برای تردد ارواح ، اجنه و اشباحی که در ان شب آزادی داشتند بر روی سراسر گیتی بود .( کتاب " خرافات احمقانه - الکساندر مک گرگور ص ۴۴ ) در این شب قربانی هایی از جمله انسانها به حضور روح مرگ اهدا می شد ، آن هنگام که بنا بود آنها برای ملاقات با قربانیان زمینی و دوستهایشان بیایند . در این شب ارواح مردگان به خانه‌هایشان بر می گشتند و انتظار سرگرم شدن با خوراک‌ها و سایر پذیرایی‌ها را داشتند . اگر غذا و سر پناه مهیا نمی بود ، آنها مسببین براورده نشدن خواستهایشان را را طلسم کرده و سبب نابودی آن میشدند . و این منشا جمله " حیله یا پذیرایی " در جشن هالوین است . در بین سلتیان باستان ، هالوین اخرین شب سال و زمانی مناسب برای فالگیری در مورد آینده بود ، ( منشا بازی‌های ویژه هالوین از همینجاست )
نمونه‌ای از مراسم مشابه در سایر نقاط جهان
در کامبوج مردم عادت داشتند سرودی با مضمون " تمامی اجداد ما ، شمایی که رحلت کرده اید ، تشریف بیاورید و آنچه از خوراک برای شما مهیا کرده ایم میل نما یید ،فرزندان خود را برکت دهید و آنها را شاد سازید ( نگاه کنید به کتاب سور ل کامبودج ، چاپ پاریس ۱۸۷۵ ، نوشته‌ای ، ایمونیر ، صفحه ۵۹ ) در مکزیک ، و سایر کشور‌های امریکای لاتین ، روز اول و دوم نوامبر روز مردگان یا به زبان محلی ال‌ دیس د‌‌ لوس مورتس است . در برخی ملل بعد ازظهر سی و یکم اکتبر آغاز روز کودکان مرده است ، که به طبع آن فردای آن یعنی روز ۱ نوامبر روز مردگان بالغ است . شمایل‌های اسکلتی ، شیرینی‌ها ( اسکلت‌های شکری ) ، اسباب بازی‌ها ، مجسمه‌ها و تزینات در همه جا به چشم می خورد . در مکزیک مردم محرابهای خانگی بنا می کنند و آن را با انواع نماد‌های مذهبی و نانهای مخصوص و خوراک می پوشانند ، که البته در هالوین امریکایی ابن گونه نیست . این عادات ریشه در عادات ازتک‌ها و اینکاها که پیش از رسیدن کاتولیک‌های اسپانیایی در آن محدوده می زیستند دارد ، این مراجع م حتی مراجع بسیار کهن تر منبع پیدایش این رفتارها بوده است .
با اینکه برخی جنبه‌های فستیوال هالوین در کشورهای مختلف متفاوت است ، اما قالب‌ها و اهداف یکی هستند / " باور قالبی وجود دارد در بین اغلب ملتها که روح افراد نیک توسط روحهای نیک گرفته شده و به بهشت برده می‌شوند ، اما روح افراد شریر در فضای بین زمین و ماه سرگردان می شوند ، یا به دنیایی نادیده سپرده می شود و این روحهای سرگردان به شکار زندگان مشغولند ، اما منظور انها این است که این روحها باید اخراج شوند /

تداوم سرکوب اقلیت ها و دگراندیشان مذهبی از سوی جمهوری اسلامی


در بررسی شرایط ایران در زمینه محدودیت‌های مذهبی، «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به شهروندان مسلمان خود اجازه نمی‌دهد که آزادانه دین و آیین خود را انتخاب کنند و یا به مذهب دیگری در آیند».
به گزارش «محبت نیوز» وزارت امور خارجه آمریکا ۲۲ مهرماه سالجاری گزارش سالانه خود درباره میزان آزادی‌های مذهبی در جهان را منتشر کرد که در این گزارش، بار دیگر سیاست حکومت ایران در سرکوب آزادی‌های مذهبی شهروندان ایرانی را مورد انتقاد قرار داده و موارد متعدد از تبعیض‌های مذهبی را برشمرده است.
به گزارش رادیو اروپای آزاد، جان کری وزیر خارجه آمریکا به هنگام ارائه این گزارش که مربوط به سال ۲۰۱۵ است، بار دیگر تاکید کرد که تمرکز بر لزوم آزادی‌های مذهبی از اولویت‌های سیاست خارجی آمریکا محسوب می‌شود.
وی بر ادامه محدودیت‌های مذهبی ناشی از سیاست‌های برخی دولت‌ها و از آن جمله ایران و عربستان تاکید کرد و گفت بسیاری از این سیاست‌ها، مانند مجرم شناختن فعالیت‌های مذهبی، تهدید و ارعاب، اعمال قوانین مربوط به ارتداد و کفر، توهین به مقدسات، ممنوعیت انتخاب مذهب و یا اعمال محدودیت‌های مربوط به سازمان‌های مذهبی، آزادی‌های شهروندان را آشکارا نقض می‌کنند.
جان کری هنگام انتشار این گزارش گفت که پیروان یک مذهب حق ندارند دیگران را وادار به پذیرش مذهب خودشان کنند، یا آنها را مجبور به تغییر مذهب یا سکوت کنند و حتی بخاطر ایمان دیگری جان آنها را بگیرند.
آقای کری با اشاره به نقش گروه‌های غیردولتی مانند گروه خلافت اسلامی و القاعده که در سال ۲۰۱۴ میلادی، شنیع‌ترین اعمال در نقض آزادی‌های مذهبی و سایر حقوق بشر را مرتکب شده‌اند گفت که فقدان واکنش دولت‌ها در مقابله با این گروه‌ها، یا تاخیر و نارسایی در برابر اعمال این گروه‌ها، پیامدهای سنگینی برای مردمانی دارد که تحت شرایط بسیار محدود کننده به سر می‌برند و آزادی آنها برای انجام فرایض دینی خود، با دخالت‌های مستمر همراه است.
گزارش وزارت خارجه آمریکا به بررسی نقض آزادی‌های مذهبی در کشورهای گوناگون، طی سال ۲۰۱۴ میلادی اختصاص دارد.
تبعیض علیه اقلیت‌های مذهبی
در بررسی شرایط ایران در زمینه محدودیت‌های مذهبی، گزارش می‌گوید که دولت جمهوری اسلامی همچنان به اعدام و زندانی کردن اقلیت‌های مذهبی تحت عنوان «محاربه با خدا» و «تبلیغات علیه اسلام» ادامه داده و در عرصه خدمات دولتی، در زمینه استخدام، آموزش و پرورش و مسکن برای آنها تبعیض قایل شده است.
اظهارنظر‌ها و اقدامات مقام‌های حکومتی فضای تهدیدآمیزی را علیه تمامی ایرانیان غیرشیعه و بویژه علیه بهاییان بوجود آورده و رسانه‌های تحت کنترل دولت، همین طور نشریات مکتوب، کارزار ضد اقلیت‌های مذهبی را ادامه داده‌اند.
گزارش اضافه می‌کند که در ایران، غیرمسلمانان با تبعیض‌های اجتماعی فراوانی دست به گریبان هستند که از جانب حکومت پشتیبانی و تغذیه می‌شوند. رهبران مذهبی و سیاسی همواره مطالب افتراآمیز علیه این گروه‌ها بیان می‌کنند.
گزارش‌های متعددی از دشواری‌های بهاییان در سطوح گوناگون اجتماعی در سراسر ایران وجود دارد و کارفرمایان غیربهایی زیرفشار دولت از استخدام بهاییان پرهیز و در صورت اشتغال، آن‌ها را از شغل خود برکنار می‌کنند.
روحانیون شیعه، در مراسم عبادی خود، صوفیان را نفرین می‌کنند و در سراسر ایران فعالیت‌های آنان را چه در جامعه و چه در محافل خصوصی مردود می‌شمارند.
معاون وزارت خارجه آمریکا در امور دمکراسی، حقوق بشر و کارگری روز سه‌شنبه ضمن برشمردن موارد متعدد نقض آزادی‌های مذهبی در ایران به سایر محدودیت‌ها نیز اشاره کرد و گفت: «قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به شهروندان مسلمان خود اجازه نمی‌دهد که آزادانه دین و آیین خود را انتخاب کنند و یا به مذهب دیگری در آیند».
او همچنین گفت که دولت حتی با دقت گفته‌ها و بیانیه‌های مذهبی روحانیون ارشد را نیز رصد می‌کند. رهبر جمهوری اسلامی به این منظور دادگاه ویژه روحانیت را زیرنظر خود دارد که به بررسی اتهام‌های روحانیون رسیدگی می‌کند. علاوه بر این موارد، حکومت همچنان مفسر و تعیین کننده مفاهیم دین اسلام است و شهروندان را از هر دین و مذهبی موظف می‌سازد تا قوانین و مقررات سخت دینی را مراعات کنند و این همه را تحت عنوان دین توجیه می‌کند.
اعدام به اتهام محاربه با خدا
گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا درباره وضعیت آزادی‌های مذهبی، به نمونه‌های چندی از نقض حقوق ایرانیان اشاره و از جمله تاکید کرده است که بر اساس گزارش یک سازمان معتبر غیردولتی، طی سال گذشته میلادی، دست کم ۲۴ مورد اعدام شهروندان ایران با عنوان «محاربه با خدا» صورت گرفته است.
این گزارش اضافه می‌کند که تحت همین عنوان، دولت جمهوری اسلامی، مخالفان سیاسی و تظاهرکنندگان مسالمت آمیز را اعدام کرده است.
در پایان این گزارش طولانی، آمریکا تصریح کرده که در نبود روابط دیپلماتیک با ایران، ایالات متحده با استفاده از راه‌های گوناگون و از آن جمله سازمان ملل متحد، سازمان‌های غیر دولتی و حتی با اعمال تحریم، از جمهوری اسلامی ایران خواسته است تا حقوق مذهبی شهروندان را محترم شمارد و آزادی مذهبی آنان را مراعات کند.

۱۳۹۴ آبان ۲, شنبه

آیا ایمانداران مسیحی می توانند کارهای بزرگ تر از مسیح انجام دهند؟





نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
مسیح ساعاتی قبل از دستگیری، به شاگردانش چنین گفت:"هر که به من ایمان بیاورد، می تواند همان کارهایی را بکند که من کرده ام و حتی بزرگ تر از این ها بکند" (یوحنا فصل 14 آیه 12).
عده ای می پرسند: آیا چنین چیزی ممکن است؟
هدف مسیح فقط محدود به آزادی بشر از قلمرو گناه نیست، بلکه می خواهد از طریق ایمانداران مسیحی کارهای برجسته ای انجام دهد. برخی بر این باورند که انجام کارهای بزرگ محدود است به مسیح، انبیا و احتمالا کشیش ها! ولی مسیح چنین تعلیم نداد و محدودیت قائل نشد.
آن ها معتقدند کارهای بزرگ تر به معنای انجام معجزات عظیم است، ولی مسیح چنین تعلیم نداد و محدودیت قائل نشد. پولس این سئوالات را پرسید:"آیا در کلیسا همه رسول هستند؟ آیا همه نبی هستند؟ آیا همه معلم هستند؟ آیا همه می توانند معجزه کنند؟ آیا همه عطای شفا دارند؟ (اول قرنتیان فصل 12 آیات 29- 30). پاسخ سئوالات منفی است.
آیا همه می توانند مانند مسیح به پنج هزار نفر غذا بدهند؟ آیا همه می توانند مانند مسیح، طوفان دریا را آرام سازند؟ آیا همه می توانند مانند مسیح از راه دور مردم را شفا دهند؟
در متن یوحنا از کلمه "ارگون" برای "کارها" کار رفته، که به معنای "عمل و خدمت" است و نه معجزات. این واژه برای فعالیت کارگران استفاده می گردید. به عبارت دیگر، مقصود مسیح معجزات بزرگ تر نبود، بلکه فعالیت و خدمات بزرگ تر بود که معجزات هم شامل آن می گردید.
مسیح می بایست نزد پدر برود. از این به بعد، روح القدس (روح خدا) باید اداره امور را در اختیار می گرفت. شاگردان با قدرت روح القدس موفق شدند در یک روز به هزاران نفر بشارت دهند (اعمال رسولان فصل 2). این تعداد بیش از کسانی بودند که در دوران خدمت مسیح، ایمان آوردند. آن ها معجزاتی مانند مسیح انجام دادند. مثلا پطرس، زنی را زنده کرد (اعمال رسولان فصل 9 آیات 36- 42). در انجیل یوحنا فصل های 14- 16 مسیح روح القدس و مزایای آن را شرح می دهد.
رسولان با قدرت روح القدس خبر خوش ملکوت خدا را به خارج از مرزهای اسرائیل و به قاره های اروپا، آفریقا و آسیا رساندند. کلیساهای زیادی تاسیس شد و اناجیل و رسالات به رشته تحریر درآمد. گسترش مسیحیت، زنگ خطر را برای امپراطوری روم به صدا درآورد. دولت روم تصمیم راسخ گرفت تا مسیحیت را کاملا ریشه کن سازد (اعمال رسولان فصل 28 آیه 22). اما نقشه سران روم به شکست منجر شد و بیش از 18 قرن است که اروپا به عنوان "قاره مسیحی" شناخته می شود. 
پایه های الهیات و دفاعیات مسیحی توسط رسولان شکل گرفت، رشد کرد و تا امروز به عنوان اصول خلل ناپذیر باقی مانده است.

بنابراین، مقصود مسیح از کارهای بزرگ تر، جهان شمول شدن انجیل، نجات جان های بسیار از قلمرو گناه و تاسیس کلیساهای بسیار در سراسر جهان است. امروزه نیز شاگردان عیسی به واسطۀ قدرت روح‌القدس هم چنان کارهایی بزرگ تر از کارهای مسیح انجام می‌دهند.
این وعدۀ عیسی برای ما نیز هست: از طریق کتاب، تلویزیون و شبکه های اجتماعی و وب سایت ها و بنیادها و سازمان های مسیحی پیام انجیل موعظه می شود. در قرون گذشته، کتاب مقدس به هزاران زبان ترجمه شد.
مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" (مهران پورپشنگ) در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

ادعای مخالفان: مسیح از پیروانش درخواست کرد که اگر به نام او زهر بنوشند نخواهند مرد!



نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
از ادعاهای نادرست و بی اساس مخالفان مسیحیت آن است که مسیح از پیروانش درخواست کرد که اگر به نام او زهر بنوشند، نخواهند مرد!
ابتدا باید مرقس فصل 16 آیات 15- 18 را مطالعه و سپس بررسی کنیم:
مسیح قبل از صعود به آسمان به شاگردانش فرمود:"حال باید به سراسر دنیا بروید و پیغام انجیل را به مردم برسانید. کسانی که ایمان می آورند، با قدرت من ارواح پلید را از مردم بیرون خواهند کرد. اگر زهر کشنده ای بخورند یا مارها را بردارند، صدمه ای نخواهند دید".
در این آیات مسیح به شاگردانش ماموریت می دهد تا پیغام انجیل را به مردم سراسر جهان برسانند. او هرگز دستور نداد که با توسل به خشونت، جنگ و کشتار مخالفان مسیحیت، این ماموریت را انجام دهند. بر عکس از آنان می خواهد که روح های شریر را از مخالفان مسیحیان اخراج کنند! پولس چنین نوشت:"جنگ ما با انسان ها نیست، بلکه با موجودات نامرئی می جنگیم یعنی موجودات شیطانی و لشکرهای روح های شریر" (افسسیان فصل 6 آیه 12).
این موجودات انسان نیستند، بلکه فرشتگان سقوط کرده ای هستند که شیطان بر آن ها تسلط دارد. آن ها موجودات خیالی نیستند، بلکه واقعی هستند. زمانی که به مسیح ایمان می آوریم، این موجودات نامرئی دشمن ما می شوند و هر وسیله ای را به کار می برند تا ما را از مسیح دور سازند و دوباره اسیر گناه نمایند.
برای مغلوب کردن شیطان نیاز به روح القدس (روح خدا) داریم. وقتی به قدرت مافوق طبیعی الهی مجهز می شویم، نیروهای شریر هرگز موفق نخواهند شد بر ایمانداران مسیحی چیره شوند.
در ادامه، مسیح هرگز مدعی نشد که باید زهر بنوشید و به مار سمی دست بزنید. آدمی که عقل سلیم داشته باشد، چنین کارهای احمقانه ای نمی کند. او فرمود:"اگر زهر کشنده ای بخورند یا مارها را بردارند". به عبارت دیگر، اشاره مسیح به واقعه غیر مترقبه یا اقدام ناآگاهانه و غیر عمدی بود. برای مثال، پولس مشغول جمع آوری هیزم بود که ماری به دست او چسبید. عده ای از مسیحیان و غیرمسیحیان شاهد این اتفاق بودند که مار پولس را نگزید (اعمال رسولان فصل 28 آیات 3- 8).

در عهد جدید و تاریخ مسیحیت گزارش نشده که رسولان، پدران کلیسا و مسیحیان آگاهانه و با تعمد محلول سمی نوشیدند یا غذای سمی خوردند و زنده ماندند. بنابراین، مسیح از پیروانش درخواست نکرد که با نوشیدن زهر و دست زدن به مارهای سمی، خدا را آزمایش کنند. مسیح فرمود:"خداوند را بی جهت آزمایش نکن" (متی فصل 4 آیه 7).
به طور کلی، مقصود مسیح آن بود که در حین بشارت انجیل، از حمایت و پشتیبانی خداوند برخوردار خواهید بود. اگر ناآگاهانه سمی نوشیده شود یا ناگهان مار سمی ظاهر شده و نیش بزند، خدا قادر است آنان را شفا دهد.

با این توصیف، مسیح هرگز مدعی نشد که مسیحیان با جفا و مخالفت مواجه نخواهند شد. مسیح تاکید کرد که به خاطر پیروی از او، دستگیر زندانی و شکنجه شده و حتی اعدام خواهند شد (متی فصل 24 آیه 9). این وقایع دردناک برای آزمایش ایمان و رشد روحانی و اثبات وفاداری به خداوند است. ایمانی که آزمایش نشود، ارزش ندارد و پیروی از آن کورکورانه است. به یاد داشته باشید:
ایمان راستین همیشه مورد آزمایش قرار می گیرد. زیرا ایمانی که آزموده نشده باشد، قابل اعتماد نیست. خدا ما را امتحان می کند تا از ما انسان بهتری بسازد (تاج خار باید قبل از تاج جلال باشد)، اما شیطان ما را وسوسه می کند تا از ما انسان بدتری بسازد.
مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" (مهران پورپشنگ) در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

۱۳۹۴ آبان ۱, جمعه

بازداشت یک نوکیش مسیحی در تهران


– مهتاب محمدی، نوکیش مسیحی ساکن تهران از سوی نیروهای امنیتی بازداشت شده است. به گزارش اخبار اقلیتهای مذهبی ، به نقل از خبرگزاری هرانا، فعالان حقوق بشر در ایران، مهتاب محمدی، نوکیش مسیحی ساکن تهران از سوی نیروهای وزارت اطلاعات بازداشت و به محلی نامعلوم منتقل شده است.
بنا بر همین گزارش چندی پیش مادر و خواهر مهتاب محمدی که هر دو از نوکیشان مسیحی هستند توسط نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات احضار می شوند. با عدم حضور ایشان و مخفی شدنشان، نیروهای امنیتی به خانه مهتاب محمدی هجوم برده و او را بازداشت می کنند. لازم به ذکر است که تاکنون هیچ اعلام رسمی در ارتباط با بازداشت این فرد انجام نشده و از محل بازداشت وی اطلاعی در دست نیست.

زندگی نامه ابراهیم فیروزی نوکیش مسیحی زندانی



12177936_408058179383826_529531247_n

ابراهیم فیروزی نوکیش مسیحی است که به دلیل اعتقادات خود در زندان به سر می برد در زیر زندگی نامه او ،که به نقل از خود ایشان و به گزارش اخبار اقلیتهای مذهبی تهیه شده است را می خوانیم.
ابراهیم متولد ۸/ ۱۰/ ۱۳۶۵ شمسی درشهر همدان است . وی چهارمین و اولین فرزند پسر خانواده بود که یکی از خواهرانش را در حادثه جنگ از دست داد و در سن پنج سالگی صاحب برادر دیگری شد. پدر ابراهیم راننده بود وبیشتر روزها را در سفر بوداو در تابستان و عیدها ابراهیم را با خود به شهرهای مختلف می برد.
وی دوران ابتدایی خود را در دبستان حافظ واقع در خیابان شهدای همدان سپری کرد و از دانش آموزان بازیگوش ولی درس خوان مدرسه بود تا اینکه پدر خود را در اثر حادثه رانندگی ، زمانیکه کلاس چهارم ابتدایی بود از دست داد. دوران ابتدایی برای او با فراق پدر گذشت و خواهر بزرگ وی نیز ازدواج کرده و به خانه بخت رفت.
ابراهیم چند ماهی از دوران راهنمایی را گذراند اما به علت مشکلات مالی تصمیم به ترک تحصیل گرفت و مشغول به کار در مغازه صافکاری اتومبیل شد. اما طولی نکشید که دلش برای مدرسه تنگ شده و تصمیم گرفت به تحصیل ادامه داده و در کنارش شغل نیمه وقت نیز داشته باشد.
او مجدد در مدرسه ثبت نام کردو سه سال بعد را در مغازه تعویض روغنی که در کنار مدرسه راهنمایی اش بود مشغول به کار شد و هنگامیکه مشتری نبود به درس هایش می رسید ، چون پدر ابراهیم راننده کامیون بود تمامی افراد آن منطقه محبت خاصی به دلیل دوست و ارادتی که به پدر او داشتند به ابراهیم داشتند.
با به پایان رسیدن دوران راهنمایی وارد دبیرستان شده و در شروع نوجوانی همانند دیگر نوجوانان با مسایل عاطفی درگیر شد ، در حالیکه راهنمای دلسوزی نداشت.  پس از درس دور شده و به دنبال کار تمام وقت گشت ، در حالیکه اینبار علاوه بر مشکلات اقتصادی ، وابستگی عاطفی نیز به آن اضافه شده بود و تصمیم به یافتن شغلی با درآمد خوب برای او کاملا جدی شده بود. با توجه به اینکه حقوق مغازه تعویض روغنی نیز کفایت نمی کرد از آنجا خارج شد ، او مشاعل مختلفی را امتحان کرد از کار در مغازه لوکس فروشی گرفته تا کار در کوره سرامیک سازی  اما این مشاغل او را راضی نمی کرد.  بواسطه شغل سابق، با چند نفر آشنایی داشت و در سن پانزده سالگی به سراغ شغل پدر رفت و سه سال بعنوان کمک راننده تریلی مشغول به کار بود ، درآمد خوبی داشت ولی بعلت نداشتن گواهی نامه رانندگی ، حقوق درستی دریافت نمی کرد .
او در سن هجده سالگی، در یک جمعه خاطره انگیز به دلیل نداشتن سرپرست ، کارت معافیت از خدمت را دریافت کرد و از آنجاییکه برادرش کودکی را پشت سر می گذاشت او احساس کرد که خانواده اش به یک سرپرست احتیاج دارد و به همین دلیل تصمیم به تغییر شغل گفت. او منزل پدری خود را در همدان فروخت و در حومه تهران یک منزل خریداری کرد و در یک شرکت تولیدی قطعات خودرو مشغول به کار شد . ابراهیم به دلیل داشتن سوابق فنی در دو شغل گذشته خود، خیلی زود سرپرستی خط تولید را به دست گرفت ، شروع این زندگی جدید برای ابراهیم همزمان با ایمان آوردن او به عیسی مسیح بود.
 او از کودکی طعم فقر را چشیده بود و اکنون می توانست درآمد مناسبی کسب کند و در ضمن وابستگی های دوران نوجوانی را نیز به خاطرات سپرده بود. وی از طریق شبکه های ماهواره ای با مسیحیت آشنا شد. کشمکش های بسیاری را طی کرد تا در نهایت مسیح را در قلب خود دریافت نمود و احساس کرد که دیگر آن انسان قبلی نیست و خداوند مسیر جدید و مهمی برای او گشوده است .
ابراهیم تمام وقت آزاد خود را به مطالعه کتاب مقدس و بررسی مسیحیت پرداخت و عشق خدمت به خداوند عیسی مسیح در او شعله گرفت . ابتدا خدمت خود را با خرید انجیل و پخش آن در اطرافیان خود آغاز نمود و مدتی بعد با جوامع مسیحی آشنا شد که آنها بیشتر توانستند او را در این عشق یاری کنند. چون ابراهیم تا سوم راهنمایی درس خوانده بود امکان دانشگاه رفتن برایش نبود اما در دانشکده مجازی ۲۲۲ ثبت نام نمود و از این طریق توانست آموزش های فراوانی ببیند سپس با کانون یوحنای رسول در تهران آشنا شد و ۱سال دیگر در این مدرسه کاتولیک تحصیل کرد تا اینکه در ۲۸/۱۰/۱۳۸۹ وزارت اطلاعات او را به دلیل توزیع انجیل و تشکیل کلیسای خانگی بازداشت و در نهایت به ۱۰ماه حبس محکوم نمود.
او پس از اولین آزادی خود به محل کار قبلی خود بازگشت وبا اینکه می دانست دوباره بازداشت می شود ولی با عشقی که به خداوند عیسی مسیح پیدا کرده بود همچنان به فعالیت های عقیدتی خود ادامه می داد. این اتفاق در تاریخ ۱۷/ ۱۲/ ۱۳۹۱  رخداد و ماموران وزارت اطلاعات وی را در محل کار، دستگیر کرده و به جرم تبلیغ مسیحیت,و به یک سال زندان و دو سال تبعید به شهرستان سرباز واقع در استان سیستان و بلوچستان محکوم کردند .
اما این محکومیت ها وزارت را راضی نکرد و آنان دست به پرونده سازی با اتهامات سنگین تر زدند و در نهایت ۵ سال حبس در حکم بعدی از شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران گرفتند تا این محکومیت ها ارزش وقت و هزینه ای که برای ابراهیم می گذارند را داشته باشد.
ابراهیم فیروزی در دادگاه ها خود را مسیحی نوکیش معرفی نمود و مدعی است که هیچکدام از قوانین جمهوری اسلامی ایران را زیر پا نگذاشته است و مخالفتی نیز با حکومت ندارد اما چون حکومت ایران سعی دارد جلوی پخش شدن انجیل نجات بخش را بگیرد با اتهامات ناروا و ناحق و غیر واقعی، سنگ جلوی پای او می اندازند.اکنون ۲۲ ماه از پرونده سازی سوم برای او می گذرد و هنوز حکم ۵ سال بدوی وی معلوم نشده است و وی در زندان رجایی شهر مدت حبس غیر قانونی خویش را می گذراند…..

۱۳۹۴ مهر ۲۹, چهارشنبه

چرا توما شک کرد؟




نوشته شده توسط: ندا عطایی

هنگامیکه عیسی مسیح از مردگان رستاخیز نمود، عصر همان روز خود را به شاگردان نمایان ساخت ، "توما" معروف به "دوقلو" یکی از دوازده شاگرد مسیح بود که آن شب در جمع حضور نداشت. وقتی به او گفتند که خداوند را دیده اند ، جواب داد:" تا خودم زخم میخهای صلیب را در دستهای او نبینم و انگشتانم را در آنها نگذارم و به پهلوی زخمی اش دست نزنم، باور نمی کنم که او زنده شده است." (یوحنا20: 24)

با شنیدن صحبت توما چه به ذهنتان می آید؟ آیا توما می خواست که مطمین باشد؛ کورکورانه و به صرف اینکه دوستانش چیزی گفته اند ، حرف آنها را باور نکند و با چشمان خود ببیند؟ ولی واقعیت این است که تومای شکاک مردی، با ذهن محدود است که محدودیت ذهنی ما انسانها را یادآوری می کند. اوگفت " تا انگشت بر زخمهای او نگذارم باورنمی کنم". این نشانگر این است که انسان با ذهن محدود هرگز نمی تواند باور داشته باشد انسانی خارج از محدودیت های زمان و مکان وجود داشته باشد. از آنجایی که عیسی مسیح صد در صد انسان و صد در صد خدا بود، در بُعد انسانی تا قبل از مرگ او؛ این مساله صحت داشت، او در تمام زندگی زمینی خود بیشتر از چند صد متر بیشتر نتوانسته بود جابجا شود ولی هنگامیکه بر مرگ پیروز گشت از ابعاد زمان و مکان خارج شد، عصر روز رستاخیز در جاده عموآس خود را بر دو شاگرد نمایان ساخت و هنگامیکه آن دو با عجله خود را به اورشلیم رساندند تا خبر زنده شدن عیسی مسیح را به دیگر شاگردان بدهند ، عیسی خود بر آنان ظاهر شده بود، این بدان معناست که او بدون محدودیت زمان و مکان در حرکت بود که از توان انسان خارج می باشد.

ممکن است از نظر ما ، توما انسان احمقی جلوه کند که وقتی به اومی گویند خداوندمان  زنده شده است ، باز هم شک می کند ، او که آن همه معجزه دیده بود،با عیسی راه رفته بود، زندگی کرده بود، ولی واقعیت تلخ اینجاست که توما نمایندۀ ما انسانهای امروزی  می باشد. خدا هر روز در زندگی های ما کار میکند ، دست ما را گرفته و از سختی ها عبور می دهد ولی با رسیدن به اولین بحران زندگی او را زیر سوال می بریم که خدایا اگر هستی خودت را به من نشان بده. "توما" می گوید :" تا خود زخم میخهای صلیب را بر دستهای او نبینم.." او حتی به یک دست هم بسنده نمی کند و می خواهد که دو دست را ببیند، ذهن توما بیشتر از آن چیزی که تصور می شود ، بسته بود. با وجود اینکه دوستانش به او بشارت می دهند باز نمی شنود، همانند انسانهای امروز که بشارت و خبر خوش را می شنوند ولی حرکت نمی کنند چون ذهن های بسته ای دارند ، شما برای انسانی مثل توما مدام بشارت داده و موعظه کنید در آخر می گوید تا خودم نبینم باور نمی کنم.   توما شک می کند چون در ذهن محدود خود تنها یک راه حل و یک پایان می بیند وهنگامیکه انسان درگیر این محدودیت می شود ایمان او نیز دستخوش تغییر می گردد.

درست هشت روز بعد، هنگامیکه شاگردان دور هم جمع شده بودند و توما نیز بین آنان حضور داشت ، بازهم درها بسته بود که ناگهان عیسی را دیدند که در میانشان ایستاد و سلام کرد.(یوحنا20: 26).  " توما " در فکر خود گمان می کرد که اگر عیسی مسیح زنده شده باشد باید همان مرد نجار و استاد قبل باشد که قیامی همانند ایلعازر داشته است، عیسی از در وارد نشد تا " توماها " به محدودیت فکری خود پی برده و بفهمند که بااین ذهن محدود نمی توانند به نقشۀ عظیم خدا پی ببرند.

عیسی به توما گفت:" دست به پهلویم بزن و بیش از این بی ایمان نباش. ایمان داشته باش." (یوحنا20: 27) منظور عیسی از بی ایمان نباش این است که نامحدود نباش. وقتی ما ادعا می کنیم که ایماندار هستیم به این معنا نیست که از مذهب خارج شده و یک ایدئولوژی و باور جدید را قبول کرده ایم، ایماندار باید باور داشته باشد که در محدودیت دیگر قرار ندارد و در روح قادر به درک چیزهایی بیشتر از ذهن می باشد. باید به این نتیجه برسد که مسایل را نمی تواند با فکر محدود خود بسنجد، مسیحیت یک جهش فکری نیست بلکه روبرو شدن با اقیانوس ناممکن ها می باشد. توما با دیدن این صحنه به زمین افتاده به خداوندی عیسی اعتراف می کند.

مسلما ایمانی که آن لحظه " توما" به آن می رسد، ایمانی ناب و خالص می باشد، ما در کلام بیشتر به این آیه تاکید می کنیم که مسیح می گوید من بر در ایستاده ، می کوبم هر کس در را باز کند من وارد می شوم؛ ولی من از خدا تقاضا می کنم از دیوار زندگی انسانها ، وارد شو، از جاییکه انتظار ندارند .

زندگی در این دنیا مشکلات و سختی های خاص خود را دارد ولی این مهم نیست که تا امروز چه روشی برای حل آنها در پیش گرفته اید ، مهم این است که بعنوان ایماندار چه کسی را ملاقات کرده اید ، ایمان به خداوندی عیسی مسیح محدودیت های روحی ما را از بین می برد ما انسانهای آزادی هستیم که به بهایی گزاف خریده شده ایم . پس با افتخار به زانو افتاده و می گوییم :" ای خداوند من ، ای خدای من ."



۱۳۹۴ مهر ۲۶, یکشنبه

آیا در سلطنت هزارساله مسیح، همه مردم جهان مسیحی خواهند شد؟





نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
بعد از ظهور مسیح و سقوط حکومت دجال، آیا همه مردم جهان مسیحی خواهند شد؟ پاسخ به این سوال منفی است.
یک. از آن جا که مردم جهان شاهد معجزات نبی کاذب بودند، عده ای تصور می کنند که یک قدرت مافوق طبیعی دیگر ظهور کرده است. به گمان آنان، مسیح نیز دیکتاتور است و بعد از مدتی، جنگ ویرانگر دیگری را شروع خواهد کرد.
دو. بعضی تصور می کنند که دجال و مسیح در واقع موجودات سیارات دوردست هستند که برای حکومت بر سیاره زمین، با یکدیگر نبرد می کنند.
سه. اگر خدا همین امروز دست به اصلاحات مفید بزند و عدل و انصاف در دنیا حاکم شود، از آن جا که درون انسان ها به علت سوء استفاده از اراده آزاد و نافرمانی از خدا، شریر و منفی شده است، ساعاتی بعد از برقراری عدالت و انصاف، اشخاصی مرتکب جرم و جنایت می شوند و دوباره اوضاع بی ثبات می شود. ابتدا باید درون انسان تغییر یابد. تغییر وضع ظاهر، کمکی به حل مسئله نمی کند.
چهار. در اوایل حکومت مسیح، عده زیادی تحت تاثیر وقایع و عملکرد مسیح، به او ایمان می آورند. اما با گذشت زمان، خواهان آزادی های غیراخلاقی (روابط نامشروع، پورنوگرافی، همجنس گرایی خودخواسته...) هستند.
آنچه مسلم است مسیح هرگز حکم نکرد که اگر کسی مسیحیت را ترک کرد، او را به قتل برسانند. بنابراین او به آزادی اراده انسان احترام می گذارد. اگر مسیح بخواهد در اراده آزاد انسان دخالت کند، مخالفان وجود خدا اعتراض خواهند کرد که چرا خدا در امور روزمره مداخله می کند.
اگر عیسی شخص متخلف را به هنگام ارتکاب جرم مجازات کند، مخالفان باز هم اعتراض می کنند که چرا خدا به او فرصت نداد. شاید به مرور زمان، اصلاح می شد.

علی رغم استفاده منتقدان از آزادی بیان و مزایای اجتماعی دوران حکومت مسیح، هم چنان به مخالفت ادامه می دهند. امروزه نیز بسیاری مخالفان مسیحیت به کشورهای مسیحی مهاجرت می کنند و با بهره گیری از آزادی بیان، در رسانه ها و شبکه های اجتماعی ( نظیر فیس بوک) بر علیه مسیحیت تبلیغ می کنند.
پنج. به طور کلی، نگرش در دنیا بر دو بخش تقسیم خواهد شد: پیروان مسیح و پیروان شیطان.
شش. به نظر می رسد که در طول زمان، تعداد پیروان مسیح کاهش می یابد. گروهی خواستار آزادی های غیراخلاقی هستند و گروه دیگر تصور می کنند که شخصی بهتر از مسیح ظهور خواهد کرد.
هفت. طبق پیشگویی کتاب مکاشفه (آخرین بخش عهد جدید)، در اواخر حکومت هزار ساله مسیح، شیطان برای آخرین بار اجازه می یابد تا بسیاری از مردم جهان را فریب داده و جنگی را بر علیه حکومت مسیح تدارک می بیند (مکاشفه فصل 20).
شیطان همراه باپیروانش، جماعت ایمانداران مسیحی را محاصره می کنند. اما آتش از آسمان می بارد و همگی نابود می شوند.

بعد از این واقعه، در مکاشفه فصل 21 آیه 1 می خوانیم:"زمین جدیدی دیدم". واژه یونانی که برای کلمه "جدید" به کار برده شده "کاینوس" است که به معنی "بازسازی و احیاء" می باشد. بنابراین کاربرد واژه "کاینوس" در این آیه به آن معنا است که خداوند سیاره زمین را از بین نمی برد، بلکه آن را بازسازی می نماید.
در دوران نوح، طوفان عظیم و ویرانگر سیاره زمین را از بین نبرد، بلکه فقط بخشی از زمین را که انسان های شریر زندگی می کردند، در بر گرفت. وقتی نوح و اعضای خانواده اش به همراه حیوانات از کشتی خارج شدند، شکل و ظاهر کره زمین تغییر نکرده بود.
پولس نیز واژه "کاینوس" را در دوم قرنتیان فصل 5 آیه 17 به کار می برد:"در مسیح، خلقت تازه ای (احیاء و بازسازی) است."
نقشه خدا نابودی بشر و زمین نیست، بلکه خلقتی جدید است:"ما با امید و اشتیاق در انتظار آسمان ها و زمین جدید می باشیم که در آن ها فقط عدالت و راستی حکمفرما خواهد بود، زیرا این وعده خداست" (دوم پطرس فصل 3 آیه 13). در این زمین جدید، از مرگ، بیماری، غصه، رنج و درد خبری نخواهد بود (مکاشفه فصل 21 آیه 4). طبق اظهار نظر کارشناسان، زمین جدید، از لحاظ ظاهر شبیه زمین کنونی است، اما زیباتر و باشکوه تر.
وقتی زمین به طور موقت در آتش می سوزد، مانند خانه ای است که به علت آتش سوزی گرفته و کاملا ویران شده. اما کمی بعد، همان خانه توسط مهندسان و کارگران بازسازی شده و آماده سکونت می شود. زمین برای سکونت ابدی ایمانداران با کیفیت عالی و زیبایی بی نظیر توسط خدا نوسازی خواهد شد. زمین جدید با هدف و نقشه جدید خدا احیا خواهد شد و تاریخ جدید شکل خواهد گرفت و فصل جدیدی در زندگی ما آغاز می شود.
مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" (مهران پورپشنگ) در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است

۱۳۹۴ مهر ۲۴, جمعه

وجه تشابهات یوسف در عهدعتیق با عیسی مسیح





گردآوری توسط: ندا عطایی

هنگامیکه کتاب مقدس را می خوانیم کاملا به این باور می رسیم که یوسف در نقشۀ خدا برای تخم ذریتی که باید به عهدجدید می رسید، وجود نداشت، اما خدا درپلن خود به نوعی دیگر از او استفاده کرد. تمام داستانهای کلام علاوه بر این که حاوی درس زندگی برای ما می باشد اگر با دقت بیشتر خوانده شوند، نشانه هایی از عهدجدید در آن می بینیم، یوسف با اینکه در پلنِ ذریت نبود، ولی یکی از مردان مورد توجه خدا در کتاب مقدس بود که در چند مورد زندگی او به شباهت زندگی زمینی خداوند ما عیسی مسیح دارد. این وجه تشابه هفده مورد می باشد:

1- هر دوی آنها برای پدران خود بسیار عزیز بودند.(آیه در مورد یوسف؛ پیدایش37: 3) ؛ ( (آیه در مورد عیسی مسیح متی3: 17)

2- هر دو شبان گوسفندان پدر بودند.(آیه در مورد یوسف،پیدایش37: 2)؛ (آیه در مورد عیسی مسیح، یوحنا10: 11-27)

3- پدر هر دو آنها را به سوی برادرانشان فرستاد.(آیه در مورد یوسف، پیدایش37: 13-14)؛ (آیه در مورد عیسی مسیح، عبرانیان2: 11)

4- هر دو مورد تنفر برادران خود قرار گرفتند.(آیه در مورد یوسف،پیدایش37: 4)؛ ( آیه درمورد عیسی مسیح ، یوحنا7: 4-5)

5- دیگران برای صدمه زدن به آن ها توطئه چیدند.(آیه در مورد یوسف، پیدایش37: 20) ؛ ( آیه در مورد عیسی مسیح، یوحنا11: 53)

6- هر دوی آنها موردآزمایشِ وسوسه قرار گرفتند.(آیه در مورد یوسف؛ پیدایش39: 7) ؛ (آیه در مورد عیسی مسیح، متی4: 1)

7- هر دوی آنها به مصر برده شدند.(آیه درمورد یوسف، پیدایش37: 26) ؛ ( آیه در مورد عیسی مسیح، متی2: 14- 15)

8- لباس از تن هر دوی آنها درآوردند.(آیه در مورد یوسف، پیدایش37: 23) ؛ ( آیه در مورد عیسی مسیح، یوحنا19: 23- 24)

9- هر دوی آنها فروخته شدند.( آیه در مورد یوسف، پیدایش37: 28) ؛ (آیه در مورد عیسی مسیح، متی26: 15)

10- هر دو در بند کشیده شدند.( آیه در مورد یوسف، پیدایش39: 20) ؛ ( آیه در مورد عیسی مسیح، متی27: 2)

11- به هر دوی آنها اتهام کاذب زده شد.(آیه در مورد یوسف، پیدایش39: 16-18) ؛ (آیه در مورد عیسی مسیح، متی26: 59-60 )

12- هر دوی آنها در کنار دو زندانی قرار گرفتند که یکی نجات، و دیگری هلاک شد.(آیه در مورد یوسف، پیدایش40: 2-3) ؛ ( آیه در مورد عیسی مسیح، لوقا23: 32)

13- در سی سالگی هر دو به شهرت رسیدند.( آیه در مورد یوسف، پیدایش41: 46) ؛ (آیه در مورد عیسی مسیح، لوقا3: 23)

14- هر دو پس از تحمل رنج و عذاب بسیار به مقام بالایی رسیدند، یوسف ، دومین شخصیت مصر شد و عیسی مسیح ، پادشاهِ پادشاهان شد.( آیه در مورد یوسف، پیدایش41: 41)؛ (در مورد عیسی مسیح، فلیپیان2: 9-11)

15- هر دو کسانی راکه به آنها بدی کرده بودند را بخشیدند.( آیه در مورد یوسف، پیدایش45: 1- 15) ؛ ( آیه در مورد عیسی مسیح، لوقا23: 34)

16-  هر دو، قوم خود را نجات دادند.( آیه برای یوسف، پیدایش45: 7) ؛ ( آیه در مورد عیسی مسیح، متی1: 21)

17- خدا تمام تلاش هایی که انسان ها برای صدمه زدن به آنها بکار بسته بودند را به خیریت تبدیل کرد.(آیه برای پیدایش50: 20) ؛ ( آیه در مورد عیسی مسیح، اول قرنتیان2: 7-8)

با توجه به آیه های ذکر شده و این وجه تشابه ها؛ می بینیم که هر اتفاقی که در عهدجدید افتاد خداوند در عهد عتیق اشاره هایی به آن کرده است . و چه زیباست ما ایمانداران در راستای آموزه های مسیحیت چنان قدم برداریم که به شباهت عیسی مسیح در بیاییم.


۱۳۹۴ مهر ۲۳, پنجشنبه

بازداشت مرد مسیحی به جرم فعالیت های بشارتی




در حالی که مسلمانان از صدها رسانه و دستگاههای تبلیغاتی برخوردارند این جوان مسیحی به اتهام  سخن در مورد مسیحیت بازداشت شد.
به گزارش «محبت نیوز»  یک جوان مسیحی مصری به جرم فعالیت های بشارتی دستگیر شد.
به گفته خبرگزاری انگلیسی زبان صدای شهدای مسیحی کانادا (VOM)،مدیات ایشاک ٣۵ ساله به جرم دعوت مسلمانان به آئین مسیحیت و بشارت مسیح در حومه قاهره پایتخت مصر بازداشت شد.
پس از ارسال پرونده مدیات ایشاک به دادگاه عالی شهر قاهره، دادگاه آقای ایشاک را مجرم شناخت.
این قرار مجرمیت برای این جوان مسیحی در حالی صادر می شود که مسلمانان از صدها رسانه و دستگاههای تبلیغاتی برخوردارند.
سال هاست در مصر مسلمانان در دسته های چندنفره با حضور در محلات مسیحی نشین قاهره و شهرهای بزرگ مصر به تبلیغ اسلام می پردازند.
برخی از مسیحیان مصری بر این باورند که اسلامگرایان تندرو با نفوذ در سیستم قضائی مصر قصد اعمال فشار بر مسیحیان را دارند.
مسیحیان مصر پرجمعیت‌ترین اقلیت دینی این این کشور به شمار می‌آیند.
مسیحیت در میانه سال‌های ۴۰۰ تا ۸۰۰ میلادی مذهب اصلی در مصر به شمار می‌رفت. پس از فتح مصر بدست مسلمانان تا میانه های قرن دهم میلادی همچنان مذهب اصلی این کشور باقی ماند. پس از آن مسیحیان همواره به عنوان یکی از اقلیت‌های بزرگ در مصر به شمار رفته اند.