۱۳۹۴ مهر ۱۲, یکشنبه

ده یک؛ آنچه ما به خدا بر می گردانیم



نوشته شده توسط: ندا عطایی


 بی ‏شک هر کدام ازشما حداقل یکبار این جمله را،به هر دلیل از کسی شنیده یا به شخصی گفته اید که " بخاطر تو..." من چنین کاری کردم یا " اگر بخاطر تو نبود... " . زمانی این عبارات بکار برده میشود که هیچ دلیل دیگری برای یاری به شما نبوده است؛ویا هیچ انگیزه ای برایتان کفایت نمی کرد تا خودتان را در چنین شرایطی قرار دهید؛ مگر اینکه:" بخاطر دیگری،  شما مزایای خودتان را نادیده بگیرید.

شرایط دیگری نیز هست که  مورد لطف و عنایت کسی که هیچ شناختی از او ندارید؛ قرار می گیرید، کسی که هرگز او را ندیده، یا  با او مراوده‏ یا رابطه ی نزدیکی نداشته اید  ، اما چون شخصی که به شما یاری می رساند،یکی از دوستان یا آشنایان شما را می شناسد، لطفی شامل حال شما می شود. هر کدام از این" بخاطر تو بودن ها " که اتفاق بیفتد شما را بدهکار و مدیون اشخاص دیگر می کند چون روابط انسانها با یکدیگر نوعی قرارداد می باشد . تنها لطفی که در طول تاریخ شامل حال انسانها شده و هیچ انتظاری به جبران و بازگشت آن نیست در انجیل یوحنا3: 16 می باشد زیرا خدا به قدری مردم جهان را دوست دارد که یگانه فرزند خود را فرستاده است تا هر که به او ایمان آورد هلاک نشود بلکه زندگی جاوید بیابد.)

 چه لطفی از این بزرگتر که بخاطر نجات انسان خدا از نخست زاده ی خود گذشت. عیسی مسیح مثل ما انسانها گناهکار متولد نشد ، زیرا او روح را از روح القدس و تنها جسم را از مریم گرفت . با قربانی شدن یگانه پسر خدا ما اکنون آزاد هستیم  سوال اینجاست که ما در برابر این لطف خدا چه کاری انجام می دهیم؟ او برای ما از بهترین چیزی که داشت گذشت و این احتیاج به ایمان دارد که ما نیز اولین های خود را به او تقدیم کنیم، ما روزانه به حضور و همراهی او در زندگی نیاز داریم و دقایقی را برای گفتگو با خدا اختصاص می دهیم ولی اینکه چه زمانی را برای معاشرت با خدا می گذاریم مهم است ،. باید یاد بگیریم درزندگی هر چیزی که داریم نوبر آن را برای خدا بگذاریم.

 آیا هیچ وقت به این موضوع فکر کرده اید که  وقتی اول هر ماه حقوق می گیرید و پولی وارد زندگیتان می شود این برکت از طرف خداست . برای قدردانی از این برکت چه می کنید؟ اگر در دل مایل به قدردانی از این برکت هستید؛ بهتر است که  اولین برداشت حقوق را بدهید نه چیزی که در نهایت از آن باقی می ماند.  در پیدایش باب 4 آیه 3-5 می بینیم ، وقتی هابیل و قاین برای خدا هدیه می برند ، خدا هدیه هابیل را به این دلیل قبول می کند که او از بهترین و نخست زاده ی گوسفندان خود تقدیم می کند.  امروزه پول همه زندگی انسانها را تشکیل می دهد و انجیل این را بخوبی می داند که مادیات وابستگی ایجاد کرده و همه قدرت زندگی را از ما می گیرد. اینکه چقدر پرداخت می کنید مهم نیست؛ اولین چیزی که مورد توجه قرار می گیرد در الویت قراردادن خدا می باشد. در کتاب مقدس راه حلی  برای رفع این وابستگی به نام" ده یک" آمده است .

کلمه ده یک، به عهدعتیق برمی گردد. بنا برحکم شریعت یهود، آنها وظیفه داشتند ده درصد از محصول یا هر چه به دست آورده اند را به هیکل تقدیم کنند. (لاویان 27: 30؛ اعداد 18: 26؛ تثنیه 14: 24؛ دوم تواریخ 31: 5). برخی، ده یک را در عهد عتیق، نوعی مالیات برای کاهن و لاویان در خدمت کهانت میدانند. درعهد جدید، حکم یا حتی سفارشی مبنی بر رعایت قانون ده یک وجود ندارد. پولس میگوید که ایمانداران بخشی از درآمد خود را کنار بگذارند تا کلیسا را حمایت کنند (اول قرنتیان 16: 1-2) ولی شما با پرداخت آن اعتماد خود را به خدا اعلام کرده و دیگر جای نگرانی ندارید  و مهمترین مساله رابطه ای است که در شادی  با خدا برقرار کرده اید؛  شما نمی توانید خود را برکت دهید ، چون این کار خودِ خداست؛ او در کلام گفته است که من به زندگی شما برکت می دهم.

عهد جدید درصد خاصی را مشخص نمیکند، بلکه فقط می گوید: "هر يكی از شما بحسب نعمتی كه يافته باشد، نزد خود ذخيره كرده، بگذارد." به این ترتیب بعضی وقتها بیش از ده یک داده میشود و زمانی کمتر از آن. این امر بستگی به توانایی شخص و نیازهای کلیسا دارد. هر مسیحی، باید مشتاقانه دعا کند و حکمت خداوند را در این مورد بطلبد تا بداند که چطور میتواند در این کار سهیم شود و چه مقدار، باید اهدا کند (یعقوب 1: 5). "امّا هر كس بطوری كه در دل خود اراده نموده است بكند، نه به حُزن و اضطرار، زيرا خدا بخشندۀ خوش را دوست میدارد" (دوم قرنتیان9: 7)

پرداخت ده یک شما را به سمت رهایی هدایت می کند و یک امتحان است که نشان دهید حاضر به عبور از هرچیز در زندگی هستید تا به ملکوت آسمان برسید. برای این کار باید شجاعت داشت  منظور خدا همین عبور دادن ما انسانها از وابستگی ها ی دنیاست. پرداخت ده یک، از اصول انجیل است ولی قانون نیست . ما فقط نشان می دهیم که خدا برایمان مهم است. البته این پرداخت باید کاملا با رضایت و از صمیم قلب باشد اگر به اندازه ذره ای در دل احساس اجبار کردید از پرداخت آن منصرف شوید. برای راضی کردن خود با خدا قرارداد نبندید که اگر من ده یک را دادم تو هم فلان کا ر را برای من بکن.....

به یاد داشته باشید که خداوند کار خود را برروی صلیب برای ما انسانها انجام داد و این فقط برای سازندگی ما می باشد، برای قدردانی و شکرگذاری ما می باشد ، پرداخت آن یعنی خدایا مرسی برای چیزهایی که در زندگی به من دادی. اعلام کنیم خداوندا من خیلی ندارم ولی هرآنچه دارم بتو تقدیم می کنم و در این میان از همه زیباتر وجود و قلب خودتان است که به خداوند می دهید و او را دنبال می کنید.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر