۱۳۹۴ فروردین ۲۳, یکشنبه

بر قله مشکلات بایستید وبا اعتماد نجات خداوند را ببینید




نوشته شده توسط:ندا عطایی

خداوند تغییر ناپذیر، جهان را آفرید و در آفرینش او همه ما انسانها شبیه هم آفریده شدیم با روحیات و انتظارات مشابه . به دلیل همین شباهت این امکان وجود دارد اتفاقی که برای قوم اسراییل رخ داد برای ما هم پیش بیاید با این تفاوت که آنها تجربه ای برای پشت سر گذاشتن آن اتفاقات نداشتند ولی ما امروزه یک تصویر داریم که با کمک آن زیر چتر برکت خداوند قرار گیریم و آن کلام خداست.

در (خروج16: 3) می خوانیم ،زمانیکه خداوند قوم اسرائیل را از اسارت مصرآزاد کرد و با هدایت موسی آنها را به سمت سرزمین موعود رهسپار نمود، ایرادها و ناسپاسی های آنها شروع شد. آنان به موسی می گفتند:"کاش در مصر می ماندیم و همانجا می مردیم ولی در کنار دیگهای گوشت می نشستیم و هر چه می خواستیم می خوردیم اما در این بیابان از گرسنگی خواهیم مرد." ولی این اعتراض ها به موسی نبود بلکه نافرمانی و اعتراض به خواست خداوند بود. در مقابل این خواسته قوم، خدا به موسی فرمود:" حال از آسمان برای ایشان نان می فرستم،هر کس بخواهد می تواند بیرون برود و هرروز نان همان روز خود را بردارد.آنها را اینگونه آزمایش می کنم ببینم از دستوراتم پیروی می کنند یا نه. به قوم اسراییل بگو روزهای جمعه نان به اندازه دو روز جمع کنند."( خروج16: 4-5) دلیل جمع آوری دوبرابرنان در روز جمعه،وجود شنبه روز سبت بود که در آیین یهود روز عبادت و استراحت و پرستش بوده است.( در پیدایش آمده است که خدا 6 روز جهان را آفرید و در روز هفتم استراحت کرد و اینگونه عدد 7 مقدس شمرده می شود.)

این نانها همانند کنجد ریز و طعم شیرین داشتند . خداوند به قوم دستور داد که نان را به اندازه مصرف روزانه خود جمع کنند(هر نفر یک عومر،"حدود دولیتر امروز") هر کسی که به این توصیه اهمیت نداده بود و بیشتر جمع کرده بود، چون صبح شد دیدند که نان او پر از کرم شده است.
وقتی خدا در بیابان می گوید :"نان امروزت را جمع کن" یعنی من در فکر فردای شما نیز هستم به من اعتماد کنید.او می گوید آرامش امروزتان را از من بگیرید، نان امروزتان را ازمن بگیرید و برای نیازهای روز بعدتان دوباره به سمت من بیایید و دریافت کنید.

اومی داند که ما اگر از نیازهایمان غنی شویم از یاد خداوند غافل می مانیم و اینجاست که در را برای شیطان در زندگی مان باز می کنیم . خدا نمی خواهد هر روز در مقابل او کرنش کنیم بلکه خواست خدا معاشرت با انسانهاست . او محبت ما را می خواهد .
در دعای ربانی (متی6: 11) ما از خدا می خواهیم نان روزانه ما را به ما عطا فرما، نمی گوییم نان یکسال من یا برکت یکسال من رابده تا راحت باشم . خداوند می داند که اگر ما به دلیل نیازهای روزانه مان به سمت او نرویم به راههای دیگر کشیده می شویم. او دقیقا می داند چه می کند و برای هر کاری دلیل مناسبی دارد. خداوند عاشق ما انسانهاست و می خواهد برکات خود را در زندگی همه ما جاری کند.

خداوند در" آیه 4 " می گوید :" آنها را آزمایش می کنم " خدا از بدو آوردن قوم اسرائیل به بیابان آنها را آزمایش می کند تا ببیند  کسانی که شکافته شدن دریای سرخ را پیش روی خود دیدند ، کسانی که پسح را دیدند ولی خود نجات یافتند چقدر به خدا اطمینان دارند. امروزه این آزمایش ها در زندگی های ما نیز می آید.

زمانیکه در بحران های زندگی قرار می گیریم "چرا"های بسیاری به سراغ ما می آید وقتی آنها را به نزد خداوند می بریم به این معناست که به تو اعتماد نداریم. وقتی جواب دعاهایمان "نه" می آید، خود دست به کار می شویم سعی می کنیم با راه حلهای انسانی از پس مشکل خود بربیاییم ،لب به شکایت می گشاییم چون همیشه جواب دعا برای ما یعنی "بله". ولی نه هم خود یک جواب است ، خداوند می خواهد ما غیر از تحمل ، صبر هم داشته باشیم وبه جای متوسل شدن به انسانهای دیگربه او اعتماد کنیم . اگر گوشهایمان به صدای خدا آشنا شده باشد می شنویم که خداوند می گوید:" صبر کن، من تو را از چیزی محافظت می کنم ،به من اعتماد کن، تو فقط دل به ملکوت من ببند وبقیه کارهایت را به من واگذارکن."(متی6: 33)

خداوند قوم اسرائیل را 40 سال به دلیل ناسپاسی هایشان در صحرا چرخاند و در تمام این مدت نیازهای آنها را برطرف نمود. علت سرگردانی قوم اسرائیل نااطاعتی آنان بود. در کلام آمده است هنگامیکه این قوم مصر را ترک کردند تا به سرزمین موعود برسند 14 روز زمان لازم داشتند تا به مقصد برسند، اگر راضی بودند و اطاعت می کردند اما این سفر چهل سال طول کشید. برای این قوم خیلی سخت بود ولی خدا همیشه همراه آنان بود ولی امروزه هدایت گر ما روح القدس است .

ما به عنوان ایمانداران مسیحی هنگامیکه از بند اسارت شیطان آزاد شدیم گاهی در بیابان زندگی روحانی قرار می گیریم ما باید این بیابان را طی کنیم تا به ملکوتی که عیسی مسیح به ما قول داده است برسیم. در ( یوحنا14:3) عیسی می گوید:"نزد پدر من جا بسیار است .من می روم تا آنجا را برای شما آماده کنم وقتی همه چیز آماده شد بر می گردم و شما را خواهم برد تا جایی که من هستم شما نیز باشید."

 ما نیز باید این بیابان را پشت سر بگذاریم و در این مسیر به اندازه قوم اسراییل نیز غر می زنیم . گاهی فراموش می کنیم که خداوند نیازهای ما را برآورده می سازد ، فراموش می کنیم راههایی برای ما باز کرده است که حتی فکرش را هم نمی کردیم، انسانهایی سر راه ما قرار داده که خودمان نمی شناختیم . از خدا بخواهیم که قدرت درک و تحمل مشکلات را نیز خودش به ما بدهد.

خدا می گوید :"من نیازهای شما را می دانم ." پس بهتر است روش دعاهایمان را عوض کنیم .بگوییم :" خدایا! شکربرای روز جدید، شکر برای دیروزکه با برکت تو به پایان رسید به تو اعتماد دارم تو روزی امروزم را دادی، برای فردایم نیز به برکت تو اطمینان دارم .تو احتیاج امروز مرا می دانی چون محدودیت نداری."


خداوند ما آگاه است و زنده و از راه های مختلف برکت می دهد .در اوج رنجها محکم بایستید و ببنید خداوند به چه زیبایی در زندگی تان عمل می کند فقط کافیست اعتماد کنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر