۱۳۹۳ مهر ۱۶, چهارشنبه

آشنایی با آیین مسیحیت ( قسمت اول )


10719373_387062151446636_726792387_n
آشنایی با آیین مسیحیت ( قسمت اول )
چه عظیم است خدا ، عجیب در قدرت ، جبروت او برتر از هر چیز است ، او آسمان و زمین را با کلمه خود آفرید. آسمانها عظمت او را نمایان می سازند وقدرت خلاق اورا به نمایش می گذارند . هر آنچه خدا آفرید نیکو بود، خدا انواع مختلف گیاهان وجانوران را آفرید. آنگاه انسان را از خاک زمین بسرشت و در بینی وی دمید وبه او زندگی بخشید و نخستین انسان آدم نامیده شد . آنگاه خدا زن را آفرید تا یار و مونس آدم باشد و او حوا نام گرفت . خدا مرد وزن را آفرید تا از خصوصیات او برخوردار باشند و بتوانند از رابطه صمیمی با او بهره مند گردند . آنها در باغ عدن شادمانه زندگی می کردند نه رنجی بود نه مرگی .خدا به آنها فرمود : ( از میوه همه درختان می توانی بخورید جزء درخت شناخت نیک وبد ، مطمئن باشید اگر از آن بخورید خواهید مرد.)
روزی شیطان در قالب مار که از همه آفریده ها زیرکتر بود زن را وسوسه کرد که از میوه آن درخت بخورد وبه شوهر خود نیز بدهد. هنگامیکه خدا از نافرمانی آنان باخبر شد بر آنها غضب کرد او به مار گفت :” بسبب این کار ، از تمام حیوانات وحشی واهلی زمین ملعونتر خواهی بود . تازنده ای روی شکمت خواهی خزید و بین تو وزن خصومت می گذارم . ” آنگاه خدا به زن فرمود : ” درد زایمان تو را زیاد می کنم و تو با درد فرزندان خواهی زایید ، و شوهر بر تو تسلط خواهد داشت.” آنگاه به آدم فرمود : ” چون نافرمانی کردی ، زمین زیر لعنت قرار خواهد گرفت و تو تمام ایام عمرت را با رنج و زحمت از آن کسب معاش خواهی کرد.تا آخر عمر به عرق پیشانی ات نان خواهی خورد و سرانجام به همان خاکی باز خواهی گشت که از آن گرفته شدی. “
خدا آنان را از باغ اخراج کرد آنها به خاطر عدم اطاعتشان متحمل چنین زجری شدند. در نتیجه عمل آدم و حوا و همه نسلهای بعدی متحمل رنج و مرگ شدند . اما خدا انسان را هنوز دوست داشت و راهی برای نجات آنها فراهم نمود.
خدا در کتاب مقدس آشکار ساخته که چه طرحی برای نجات انسان از گناه و مرگ و نجاتی که سزاوارش هستند تدارک دیده است تا ایشان بتوانند تا رفاقت با او تا ابد زندگی کنند.خدا بخشی از این طرح را بر ابراهیم آشکار ساخت . ابراهیم به خدا اعتماد کرد و او را تکریم نمود و وعده داد تا او را برکت دهد . خداوند بوعده داد که به او نسلهای بسیاری ببخشد . نسلهایی به سان شن های ساحل دریا و ستارگان آسمان . ابراهیم به خداایمان آورد و از خدمتگزاران پارسای او گشت . خدا ابراهیم با فرزندش اسحاق آزمایش کرد و خواست تا ابراهیم او را مانند بره ای قربانی کند ، و در آخرین لحظه او را از این کار بازداشت و ابراهیم با توکل بر خدا از این آزمایش پیروز بیرون آمد.
ادامه دارد…..
نوشته شده توسط : ندا عطایی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر