۱۳۹۴ تیر ۷, یکشنبه

همایون شکوهی از زندان ازاد شد.



Image82ا

همایون شکوهی غلامزاده، پس از اتمام دوره سه سال و هشت ماهه زندان خود به سبب اعتقاد به آیین مسیحیت، امروز آزاد شد. این نوکیش مسیحی، ابتدا در ۱۹ بهمن سال ۱۳۹۰ به همراه همسر و پسرش دستگیر و به هشت سال و سه ماه زندان محکوم شد.
اتهامات این زندانی عقیدتی که جمهوری اسلامی بارها و بارها منکر وجود چنین زندانیانی در ایران شده است، اقدام علیه امنیت ملی، تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی و برپایی تشکیلات غیر قانونی اعلام گردید. هنگام بازداشت شکوهی همسر و فرزندش نیز با او دستگیر شدند که همسرش ” فریبا ناظمیان پور” پس از هشت ماه از بند ستم ماموران اطلاعات آزاد شد اما پسرش “نیما شکوهی ” با وجود آنکه به سن قانونی نرسیده بود و تنها با داشتن ۱۷ سال پس از گذراندن یک دوره ۳۶ روزه در بازداشتگاه به دو سال حبس تعلیقی محکوم گردید.
این مسیحی ستم دیده در سال ۱۳۹۳ در حالی که هنوز هشت ماه از مدت قانونی اسارتش باقی مانده بود با آزادی مشروط از زندان خارج شد اما طولی نکشید که مجددا احضار و زندانی شد. عصر دیروز  هفتم تیر ماه ۱۳۹۴ با وجود آنکه هنوز سه ماه از مدت قانونی زندان او باقی مانده است با حکم رسمی از زندان آزاد شد. اخبار اقلیت های مذهبی آزادی این شهروند مسیحی را به تمامی مردم ایران تبریک و شادباش اعلام می کند.با امید به آزادی تمامی زندانیان اعتقادی به ویژه در بندان مسیحی ایران زمین در گوشه و گوشه و جای جای میهن عزیزمان ایران.

۱۳۹۴ تیر ۱, دوشنبه

این تویی که انتخاب می کنی هدایت زندگی خودت را به چه کسی بدهی


نوشته شده توسط: ندا عطایی
کنفرانس "نیهم" یک همایش بزرگ از اعضا کلیسای پنطیکاست  سراسر دنیا در سوئد است که هر ساله اواسط ژوئن به مدت  یک هفته تا ده روز در شهر "Mullsjö" این کشوربرگزار می شود. طی این گردهمایی بزرگ،  نویسندگان بلند پایه مسیحی، و کشیش ها و خادمان کلیساهای بزرگ سوئد و سایر کشورهای جهان و همچنین کارشناسان و صاحب نظران کلیساهای پنطیکاستی از سرتاسردنیا به موعظه  یا  اظهار نظر و تبادل اندیشه می پردازند. 
یکی از بارزه های اصلی این گردهمایی اجرای سرود های پرستشی بسیار زیبا با هنرنمایی هنرمندان کلیساهای سوئد و دیگر کشور های جهان است.
محل برگزاری این همایش هر ساله مملو از خانواده ها و افراد پیر و جوان و میانسالی می شود که گاهی تمام ایام برگزاری کنفرانس را در چادر و یا در کاروان ( اتاقک های متحرک)  به سر می برند و یا مسیر های طولانی بین شهر محل اقامت خود و کنفرانس را هر روزه طی میکنند و از آنجا که مراسم هر روزه از صبح با دعا شروع شده و با سخنرانی و موعظه و اجرای سرودهای پرستشی ادامه می یابد ومعمولا تا پاسی از شب گذشته با دعای دسته جمعی هزاران شرکت کننده به اتمام میرسد، فضایی سرشار از مهر و محبت و دوستی در جای جای این کنفرانس مشاهده می شود، به ویژه که برای کودکان و نوجوانان در مکان های متفاوت برنامه های سرگرم کننده و متنوع بسیاری اجرا می شود. 
در همین راستا روز 20 ژوئن امسال سخنران صبح این همایش آقای "Pelle Hörnmark " از چهر های سرشناس کلیساهای پنطیکاستی سوئد بود که با کلام گرم و گیرای خود  حاضرین را به روشنگری و تفکر عمیقتر در بکار گیری روح خدا در امور جاری زندگی تشویق کرد.در اینجا به ذکر خلاصه ای از این موعظه گرم و مملو از روح خداوند می پردازم.

کلام خدا میگوید : اگر تو به سمت من می آیی من همه احتیاجات تو را برآورده می  کنم.
همچنین است اگر تو به یاری دیگران همت کنی و به زندانیان و گرسنگان و نیازمندان کمک کنی نه تنها مانند خداوند عمل کرده ای بلکه خداوند تو را بسیار بیشتر دوست دارد.

کلام خدا می گوید ایماندار مسیحی نباید اجازه دهد دنیا در روش و نوع زندگی اش اثر بگذارد و آن را عوض کند.
باید بدانید وقتی که عیسی مسیح در جلجتا بر روی صلیب رفت می خواست زندگی ما را عوض کند و ما با مطالعه و بررسی زندگی مسیح متوجه می شویم که ما پیروان مسیح، چقدر نسبت به گذشته زندگی هایمان تغییر کرده و شبیه مسیح شده ایم.

 ما فرزندان خداوند هستیم و نباید تابع قوانین دنیا بشویم. دنیا سمبلی از شام آخر مسیح است، هنگامیکه عیسی مسیح نان را تقسیم کرد و به شاگردان داد منظورش این بود که این نان بدن من است و من با بدن خود شما را از گناه آزاد می کنم و هنگامیکه به شاگردان شراب داد یعنی اینکه این شراب خون من است و من با خون خودم شما را خریدم واز هر نوع بندگی آزاد کردم.پس تو اگر راهی به غیر از راهی که مسیح گفته است را دنبال کنی به مسیح و بدن و خون او بی احترامی کرده ای.

اگر با قدرت روح القدس زندگی کنیم دیگر در دنیا جایی برای دروغ،  زنا،  جاه طلبی،  خودخواهی و دیگر امیال پست انسانی نخواهیم داشت. پس با روح خدا زندگی کن و اجازه بده روح القدس در تو اثر بگذارد زیرا این چیزی است که دنیا به آن احتیاج دارد.
باید بدانید تنها با رفتن به کلیسا به راه صحیح  و جاده درست نخواهی رسید بلکه روح القدس باید تو را هدایت کند و تو را راهنمایی کند و برای اینکه روح خدا هدایت ما را در اختیار بگیرد باید او را دعوت کنیم.
زمانیکه مسیح بر روی صلیب جان داد تمام نفس و گناه و طبیعت انسانی بد ما هم مرد و زمانیکه مسیح زنده شد روح و نفس ما هم تغییر کرد وپس از تبدیل، زنده شد. این یک واقیت است که مسیح ما را شست و عوض کرد.

پس ای ایماندار مسیحی اگر کشش به سمت بدی داری بدان که روح خدا را نداری، زیرا هنگامیکه مسیح را قبول می کنیم مسیح رهبر ما خواهد شد.
زمانیکه غلاطیان را می خوانیم متوجه تمام این مسایل می شویم. در حال حاضر ما در دنیایی زندگی می کنیم که بیشتر از هر چیز دیگری از پول صحبت می شود اما روح القدس آزادی از بردگی از این نوع را به ما می دهد.

پس این تو هستی که انتخاب می کنی هدایت زندگی خودت را به چه کسی بدهی. وقتی تو مسیح را قبول می کنی مسیح با روش خودش تو را به جایی می برد که راستی و سلامت است و اگر تو انتخابی غیر از این را داشته باشی به جایی می روی که مرگ را به تو هدیه می کند.
من ایمان دارم که دنیای ما احتیاج به معنی بزرگتری دارد و آن مسیح است.
کسی که گم شده در دنیاست نمی تواند برنده باشد. کسی که گمراه شده نمی تواند راه درست را انتخاب کند.خداوند فرزندان خودش را نگهداری میکند و این ما هستیم که باید راه درست را به مردم دنیا نشان بدهیم. و بدانید مسیح و زندگی کردن در روح تو را از بدیهای دنیا آزاد می کند. 
در انتها " پله هورمارکت " ضمن قدر دانی از کسانی که با شهامت و محکم در راستای کلام خدا حرف می زنند قدر دانی کرده و گفت من اینچنین اشخاصی را دوست دارم و او همچنین اشاره کرد به عده ای که متعصب هستند و با اجرای قوانین و بکن و نکن های بسیار مردم را به زیر بار شریعت می برند و از این اشخاص خواست که به جای راهنمایی مردم به سمت شریعت آنان را تشویق به دعوت روح القدس در وجود خود کنند تا روح خدا هدایت و راهنمایی مردم را به دست بگیرد.


۱۳۹۴ خرداد ۳۱, یکشنبه

۲۳هزار زنگ ناقوس کلیسا به یاد ۲۳هزار پناهجوی قربانی



صدها کلیسای کلن در ادای احترام به پناهندگانی که در مسیر فرار به اروپا جان باخته‌اند، ناقوس‌‌های خود را به صدا در آوردند. شهر کلن می‌خواهد میزبان شایسته‌ای برای آوارگان باشد.
به گزارش «محبت نیوز» از سال ۲۰۰۰ میلادی تاکنون، بیش از ۲۳هزار پناهجو در تلاش ورود به اروپا و برای رسیدن به سرزمینی امن‌تر و بهتر جان باخته‌اند. اکثر این افراد در مدیترانه و به خاطر واژگونی کشتی‌ها و قایق‌های فرسوده غرق شده‌اند؛ تا ‌آنجا که مدیترانه از سوی نهادهای حقوق بشری «گورستان پناهجویان» نام گرفته است.
به گفته رادیو زمانه، کلیسای کاتولیک کلن شامگاه جمعه ۱۹ ژوئن در بزرگداشت یاد این قربانیان، ناقوس‌های صدها کلیسا را هم‌زمان به صدا در آورد. ۲۳۰ کلیسای کوچک و بزرگ در این طرح شرکت کردند. مناسبت این اقدام، روز جهانی پناهجویان (۲۰ ژوئن) بود.
به گفته کاردینال ولکی از کلیسای اعظم کلن، هر زنگ ناقوس، ندایی نمادین از کودکان، مادران و پدرانی بود که در راه رسیدن به دنیایی بهتر جان باختند. مقامات کلیسای کاتولیک اعلام کرده‌اند که هدف از این اقدام‌، هشیار کردن سیاستمداران و فراخواندن سیاستگذاران به تعیین ساز و کاری است که راه ورود قانونی پناهجویان به اروپا را هموار سازد.
کاردینال ولکی مردم کلن را نیز برای اعلام همبستگی با پناهجویان به تجمع در مقابل میدان روبروی کلیسای اعظم (دم) دعوت کرده بود. این گردهمایی با سخنرانی، خاطره‌گویی پناهجویان و اجرای موسیقی همراه بود.
در اکسیونی که کلیسای کاتولیک کلن تحت نام «همسایگان جدید» به راه انداخته‌، قرار است هزاران دست‌بند بین مردم توزیع شود که روی آن به زبان‌های مختلف عبارت «خوش آمدید» نقش بسته است.

کلیسای کاتولیک کلن در صدد است به این طریق، لزوم حمایت شهروندان آلمان از پناهجویان را گوشزد سازد و روح همدردی آنها با آوارگان کشورهای دیگر را بیدار کند. شهر کلن به خارجی‌پذیری شهرت دارد و میزبان شایسته‌ای برای پناهجویان و آوارگان به شمار می‌رود.

آلمان اصلی‌ترین مقصد مهاجران و پناهجویان جهان است. تنها در سال ۲۰۱۴ بیش از ۱۳۰ هزار نفر در فرار از ناامنی سیاسی و یا در جست‌وجوی زندگی بهتر به آلمان آمده‌اند. در میان کشورهای اروپایی، آلمان به نسبت جمعیت خود، مقام هشتم را در پذیرش پناهنده دارد. سوئد به نسبت جمعیت‌‌اش، اولین کشور است و پس از ‌آن هلند قرار دارد.

سازمان ملل به مناسبت روز جهانی پناهندگان، شمار پناهجویان و آوارگان درسال ۲۰۱۵ را بی‌سابقه خوانده است. کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، روز پنجشنبه ۱۸ ژوئن نسبت به افزایش بی‌سابقه تعداد آوارگان جهان هشدار داد. در پایان سال ۲۰۱۴ بیش از ۶۰ میلیون نفر در جهان بر اثر جنگ، درگیری‌های منطقه‌ای و مسائل سیاسی از خانه و کاشانه خود آواره شده‌اند.

۱۳۹۴ خرداد ۲۹, جمعه

چرا در قرآن از یک انجیل سخن گفته شده، در حالی که در عهد جدید چهار انجیل وجود دارد: متی، مرقس، لوقا و یوحنا؟




نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ

در دوران پیامبر اسلام، کلیساها در کشورهای نزدیک به عربستان مانند سوریه، وجود داشتند. تردیدی نیست که او با مسیحیان در ارتباط بود و نسخه ای از "انجیل" را دریافت کرده بود. این انجیل چه بود؟
یکی از پدران کلیسا، "تاتیان" نام داشت که در قرن دوم میلادی زندگی می کرد. او شاگرد ژوستین شهید بود. ژوستین به تثلیث (پدر، پسر و روح القدس) ایمان داشت و به دلیل داشتن این اعتقاد شهید شد. تاتیان کار ابتکاری انجام داد و چهار انجیل را به انجیلی واحد تهیه کرد. این انجیل حاوی جزئیات اناجیل بود. این اثر به زبان سریانی منتشر شد و مسیحیان بین النهرین (عراق و سوریه) به راحتی از آن استفاده می کردند. تاتیان این اثر را "دیاتسرون" نامید که به زبان یونانی یعنی "از هر چهار".
پایه و اساس دیاتسرون، انجیل یوحنا می باشد و سپس بخش هایی از روایات متی، مرقس و لوقا در آن یافت می شود.
"دیاتسرون" تا قرن ها مورد استفاده کلیساهای بین النهرین بود و نسخه ای از آن نیز در اختیار پیامبر اسلام قرار گرفت. طبق ادعای قرآن، به پیامبر اسلام پیشنهاد شد که برای رفع شبهاتش و درک حقانیت پیام خود، آن را با مطالب مکاشفات پیشین که خدا به یهودیان و مسیحیان بخشیده، بسنجد (یونس 94-95). این آیه اعتبار و حقانیت کتاب مقدس را نزد مسلمانان تایید می کند. بنابراین قرآن مخالف نظریه تحریف است مبنی بر این که خدای مهربان اجازه داد کتاب مقدس تغییر یابد تا قرن ها مردم در جهالت، گناه و سرگردانی به سر ببرند.
برخی از مخالفان ادعا می کنند که انجیل شفاهی بوده و سینه به سینه نقل قول می گردید. این ادعا این پرسش ها را مطرح می سازد که چرا قرآن از "انجیل و تورات شفاهی" سخنی به میان نمی آورد (توبه آیه 29)؟ اگر طبق ادعای مخالفان، شاگردان مسیح، به عنوان شاهدان اصلی، عهد جدید را تحریف کرده اند، چگونه کسانی که بعدها به مسیح ایمان آوردند، با انجیل واقعی آشنا شده و آن را به ذهن سپرده اند؟ مسیحیان که در دنیای آن روز پراکنده بوده اند، چگونه می توانستند کسانی را که حامل انجیل شفاهی بوده اند، شناسایی کرده و به آن ها دسترسی داشته باشند؟ اگر شاهدان عینی اناجیل را ننوشته اند، پس آیا انجیل واقعی توسط کسانی نوشته شده که زندگی و تعالیم مسیح را از نزدیک ندیده اند؟ اگر شاهدان اصلی دروغگو بوده اند، چگونه می توان به گزارش افرادی اعتماد کرد که حتی در موقعیت شاهدان هم نبوده اند؟
باور این نکته برای مردم غیر ممکن است که عده ای بدانند که تبلیغ آن ها دروغ است، اما به خاطر همان ادعای دروغ جان خود را از دست بدهند. طبق روایت تاریخ، یازده شاگرد مسیح، به خاطر ادعاهای شان شهید شدند. یوحنا هم دوران سخت زندان را گذراند.
منتقدان می گویند لزومی نداشت تا چهار انجیل نوشته شود. یک انجیل کافی بود. در پاسخ باید گفت که اگر فقط یک انجیل وجود داشت، مخالفان این ادعا را مطرح می کردند که چرا فقط یک شاهد وجود دارد؟ چگونه بدانیم ادعای این شاهد صحیح و موثق است؟ چرا سایر شاگردان که شاهد معجزات، تعالیم و مرگ و زنده شدن مسیح بوده اند و صعود او را به آسمان مشاهده کردند، سرگذشت استاد خود را به رشته تحریر درنیاوردند؟ آیا در دادگاه از چند نفر شاهد سئوال نمی شود؟ مطابق شریعت یهود شهادت چند نفر در دادگاه، مانع از دروغگویی و ایجاد شک و تردید می گردید (تثنیه فصل 17 آیه 6).
در دوران ظهور اسلام، نسخه های زیادی از کتاب مقدس در قاره های اروپا، آسیا و آفریقا به زبان های مختلف در دسترس مردم بود. اگر کسی تصمیم داشت کتاب مقدس را تحریف کند، چگونه می توانست نسخه های سراسر دنیا را جمع آوری کرده و شروع کند به تحریف کردن؟
با این توصیف، بعضی می گویند که وقتی خدا پیامبر جدیدی می فرستاده، کتاب های مقدس قبل از او منسوخ و باطل می شده اند و خدا دیگر توجهی به آن کتاب ها نداشته و اجازه داده که تحریف شوند. در پاسخ باید گفت که تاریخ نشان داده، هر پیامبر جدیدی که ظهور کرده، بدون استثنا رسالت خود را بر پایه کتاب های آسمانی قبلی استوار کرده است. یعنی نه فقط به آن ها استناد و اشاره کرده، بلکه آن ها را مورد تایید قرار داده و رسالت خود را دنباله رسالت آن انبیا دانسته است. پس اگر پس از ظهور یک پیامبر جدید، قرار باشد کتاب های قبلی تحریف و باطل شوند، چه کسی می تواند ادعای این پیامبر جدید را به محک آزمایش بزند و آن را با کتاب های قبلی مقایسه کند؟ چرا اسناد و مدارک اثبات دین جدید، باید نابود شوند؟ چگونه متن نامعتبر می تواند سندی باشد برای دین جدید؟ شخصی را در نظر بگیرید که ادعا می کند وارث و صاحب خانه است، ولی سند و مدرک معتبر برای تایید ارث و مالکیت خانه، در اختیار ندارد!
مسیح بدون استثنا رسالت خود را بر پایه عهد عتیق (نوشته های انبیاء) استوار کرده است. یعنی نه فقط به آن ها استناد و اشاره کرد، بلکه آن ها را مورد تایید قرار داد و رسالت خود را دنباله رسالت عهد عتیق دانسته است. پس اگر پس از ظهور مسیح، قرار بود نوشته های انبیاء یهود تحریف و باطل شوند، چه کسی می توانست ادعای مسیح را به محک آزمایش بزند و آن را با عهد عتیق مقایسه کند؟
چطور می‌شود به کلام خدا اعتماد کرد، اگر او اجازه دهد تا کلامش را انسان ها تغییر دهند و یا وعده‌ای را که داده به جای نیاورد؟ مگر او قادر مطلق نیست که مانع دست‌کاری و تحریف سخنانش شود؟ اگر خدا می خواهد تغییر عمیق و مثبت در مردم ایجاد کند، هرگز اجازه نمی دهد اقدام او برای نجات بشر ضعیف، سطحی و سست باشد.
ادعای مخالفان مبنی بر این که خدا اجازه داد تا کلامش توسط انسان ها تحریف شود، سبب سستی ایمان، عدم اعتماد و لغزش انسان ها نسبت به خالق عالم هستی می شود. آنان تصور می کنند که خدا کوچک، محدود، ضعیف و ناتوان بود که نتوانست از کتاب خود حمایت کند و انسان ها آمدند و کتاب خداوند را به آسانی تحریف کردند! در زمان حاضر بسیاری گمان می کنند که خدا دنیا را به حال خود رها کرده و هیچ گونه دخالتی برای رفع مشکلات و فجایع به عمل نمی آورد. پس تردیدی نیست که نتوانست یا نخواست از کلامش دفاع و حمایت کند! ملحدان نیز این ادعا را مطرح کرده اند که اگر خدایی وجود داشت، هرگز اجازه نمی داد کتابش توسط انسان ها تحریف شود!
مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" (مهران پورپشنگ) در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است.

۱۳۹۴ خرداد ۲۷, چهارشنبه

شریعت خدا، گناه را آشکار می سازد



نویسنده: مهران پورپشنگ

مخالفان مسیحیت پولس را ضد شریعت معرفی می کنند، در حالی که خود پولس شریعت را نیکو می داند:"شریعت نیکوست و اشکالی در آن وجود ندارد. اشکال در من است. بنابراین، من اختیار عمل خود را ندارم، زیرا هر چه می کوشم کار درست انجام دهم، نمی توانم. بلکه کاری را انجام می دهم که از آن متنفرم! من به خوبی می دانم که آنچه می کنم، اشتباه است و وجدان ناراحت من نیز نشان می دهد که خوب بودن شریعت را تصدیق می کنم. اما کاری از دستم برنمی آید، زیرا کننده کارها من نیستم. این گناه درون من است که مرا وادار می کند مرتکب این اعمال زشت گردم، زیرا او از من قوی تر است" (رومیان فصل 7 آیات 14- 17). ضعف در دستورات شریعت نیست، بلکه اشکال در انسان است.

او در رساله های غلاطیان و رومیان نوشت که شریعت خدا می گوید خدا کیست؟ گناه چیست؟ 
(جنبه اطلاع رسانی دارد)، اما قادر به نجات انسان نمی باشد. 

مطابق نگرش پیروان شریعت یهود، انسان توسط اجرای مو به موی احکام شریعت نجات خواهند یافت. به عبارت دیگر، شریعت را عامل نجات می داند. اما کدام انسان توانسته احکام شریعت را کاملا اجرا نماید؟ اگر شخص یکی از احکام را نادیده بگیرد، لعنت به سراغ او خواهد آمد. شریعت نیکوست، اما عامل نجات، تلاش و کوشش انسانی نیست. اگر شما با یک حیوان درنده روبرو شوید، آیا می توانید غیر مسلح و با اراده آزاد با آن بجنگید؟

شیطان از قدرت های مافوق طبیعی برخوردار است و به مراتب قوی تر از حیوانات درنده می باشد. نگرش مسیحیت این است که هر گاه احساس ضعف می کنیم، خدا دارد به ما یادآوری می کند که به او متکی باشیم و توکل نماییم. بنابراین، این خداوند است که انسان را از قلمرو قدرتمند شیطان نجات می بخشد. اوست که تغییر و تحول را در انسان ایجاد می کند و سرانجام خداوند قدرت مافوق طبیعی می دهد تا احکام الهی را انجام دهیم. کار خدا تبدیل است. 


بنابراین نجات انسان از قلمرو گناه عملی است خارج از وجود ما که به رابطه ما خدا مربوط می شود. تقدیس و تجدید حیات روحانی، نتیجه عملکرد روح القدس می باشد که شخص را دگرگون می کند. شریعت بیانگر این نکته است که انسان برای نجات خودش چه می تواند بکند، ولی راه مسیحیت مربوط است به کاری که خدا برای نجات ما انجام داده است. این است تفاوت مسیحیت با ادیان دیگر.


۱۳۹۴ خرداد ۲۳, شنبه

ادعای مخالفان مسیحیت: عيسي به مادرش بی احترامی کرد (لوقا فصل 11 آیات 27- 28)



نویسنده مقاله: مهران پورپشنگ
یکی از ادعای مخالفان مسیحیت آن است که عيسي به مادرش بی احترامی کرد وبه او تهمت بي ايماني زد ومدعي شد كه مادرش به دستورات خداوند عمل نمي كند (لوقا فصل 11 آیات 27- 28). آیا چنین اتهامی درست است؟
ابتدا باید متن لوقا فصل 11 آیات 27- 28 مطالعه کنیم:
"عیسی مشغول موعظه بود که زنی از میان جمعیت با صدای بلند گفت:"خوشابه حال آن مادری که تو را به دنیا آورد و شیر داد." عیسی در جواب گفت:"بلی، اما خوشبخت تر از مادر من، کسی است که کلام خدا را می شنود و به آن عمل می کند."
پاسخ مسیح در دو بخش است و بسیار حائز اهمیت است.
یک. او در پاسخ به آن زن، انکار نکرد که مادرش خوشبخت است. حتی مریم (مادر عیسی) نیز با ایمان به مسیح و پیروی او، برکات بیشتری دریافت می کرد تا این که فقط مادر او باشد. این پاسخی است به کسانی که مریم را پرستش می کنند!
عیسی یهودیانی را مخاطب قرار داد که ارزش زیادی به پیوندهای خانوادگی می دادند. ارزش هر مرد به اجداد او بود و ارزش هر زن به پسرانی که به دنیا می آورد. پاسخ مسیح به آن زن، بدان معنا بود که تصمیمات فردی هر شخص مهم تر از جایگاه او در تبار خانوادگی است.
دو. آن زن تعالیم مسیح را شنیده بود و فریاد زد:"خوشا به حال مادری که تو را به دنیا آورد". او آرزو داشت که پسری نظیر عیسی داشت. اما مسیح پاسخ داد که لزومی ندارد که مادر او باشد تا برکت یابد. هر که از کلام خدا اطاعت کند، برکت را دریافت خواهد کرد، همان طور که مادر عیسی برکت یافت. هم چنین عیسی با این پاسخ نشان می دهد که اهمیت زن فقط به توانایی تولید مثل او نیست.
رابطه حقیقی با عیسی به پیوندهای طبیعی محدود نیست، بلکه به اطاعت از کلام خدا بستگی دارد. او کسانی را اعضای خانواده خود می داند که به کلام او توجه می کنند و با فروتنی آن را می پذیرند و بی چون و چرا از آن اطاعت می کنند.
اطاعت یا نافرمانی از مسیح، وضعیت رابطه مان را با خدا مشخص می سازد. فیض و لطف الهی چیز متفاوتی از تبار خانوادگی است.
رهبران مذهبی یهود به مسیح گفتند:" پدر ما ابراهیم است" (یوحنا فصل 8 آیه 39). در آن دوران یهودیان فکر می کردند چون از نسل ابراهیم هستند، مورد قبول خدا می باشند و به بهشت می روند. آن ها گمان می کردند چون فرزند ابراهیم هستند، خداوند از آن ها خشنود است. عیسی پاسخ داد:"نه، اگر چنین بود، شما نیز از رفتار خوب ابراهیم سرمشق می گرفتید" (آیه 39).
عیسی فرزندان موروثی را از فرزندان واقعی متمایز می سازد. در حالی که اعمال رهبران مذهبی نشان می داد که فرزند واقعی شیطان هستند. امروزه نیز عضویت در کلیسا و پیوند خانوادگی با کشیش ها، شخص را فرزند خدا نمی سازد.
کسانی که به مسیح ایمان دارند و از اراده خدا اطاعت می کنند، در حکم خانواده روحانی یکدیگرند. آن ها فرزند خدا و خواهران و برادران روحانی مسیح و یکدیگرند. این خانواده روحانی تا ابدیت دوام خواهد داشت.
مطابق قوانین بین‌المللی تمامی حقوق مربوط به مطالب و محتویات "دفاعیات مسیحی" محفوظ است. درج کامل مقالات "دفاعیات مسیحی" (مهران پورپشنگ) در سایر صفحات فیس بوک و وب‌ سایت‌ها، بدون ذکر منبع و نام نویسنده یا مترجم، اکیداً ممنوع و غیرقانونی است

۱۳۹۴ خرداد ۲۲, جمعه

باز هم حرف های اقلیت ها ی ایران ناگفته ماند ! /به نقل از محبت نیوز

باز هم حرف های اقلیت ها ی ایران ناگفته ماند ! /به نقل از محبت نیوز

در یک جمعبندی می توان اظهار داشت باز هم مقامات ایران موفق شدند با پیش بردن موضوع و مسئله توافق هسته ای از گفتگو و احقاق حقوق اقلیت ها در ایران ممانعت به عمل آورند.
– مهرداد مقدسی
« محبت نیوز »   _  بنابر یک موافقت جهانی، در مذاکرات ایران و پارلمان اروپا، نمایندگان هر دو طرف ایران و اروپا بر سر یک میز به رایزنی و بررسی مسایل و مشکلات اصلی مطرح شده کنونی در ایران پرداختند.
این گردهم آیی روز شنبه گذشته در هتل اسپیناس و به ریاست کاظم جلالی رییس گروه دوستی پارلمانی ایران و اتحادیه اروپا، برگزار شد و مطابق معمول از حضور اصحاب رسانه در این جلسه جلوگیری به عمل آمد.
این جلسه که حدود یک ساعت و نیم به طول انجامید در حالی به پایان رسید که هیچ اخباری از چگونگی مسایل مطرح شده در آن به رسانه ها گزارش نشده است.
این در حالی است که برخی از شرکت کنندگان این گردهم آیی از جمله ماریچه اسخاکه، نماینده هلندی پارلمان اروپا و عضو ائتلاف احزاب لیبرال از مدافعان سرسخت حقوق بشر می باشد که هیچ گاه از مواضع خود در حمایت از اهداف بشردوستانه و احقاق حقوق اقلیت ها و ستم دیدگان کوتاه نیامده است. او پیشتر نیز در قالب هیات پارلمانی اتحادیه اروپا به تهران سفر کرده است و بی پروا خواستار انزوای جمهوری اسلامی با اجرای تحریم ها در راستای سر وسامان دادن به وضعیت حقوق بشر در ایران است.
رسانه های خارج از ایران بارها و بارها از انتقادهای “اسخاکه” در مورد وضعیت نامطلوب حقوق بشر در ایران و موضع گیریهای انسان دوستانه او گزارش داده و دغدغه های او را در این مورد به رشته تحریر درآورده اند. اما اینبار این فعال حقوق بشری از پاسخ دادن به سوالات خبرنگارانی که از چگونگی مباحث مطرح شده در جلسه جویا شده بودند امتناع کرد.
بنابر گزارش رسانه های خبری ایران “کاظمی ریاست جلسه ” در برگزاری جلسه پارلمانی ایران و اروپا ترتیب و ترکیب افراد شرکت کننده را به نحوی آراسته بود که در ظاهر تمام نمایندگان اقلیت های ایران در آن حضور فعال داشته و تمامی مسایل و مشکلات خودرا در باره وضعیت خود با هیات های اروپایی مطرح کنند اما در واقع این نمایندگان به سبب اهمیت پیشبرد مذاکرات هسته ای هیچ فرصتی برای این کار نیافته اند.
نمایندگان این اقلیت ها که از جمله یوناتن بت‌کلیا نماینده مسیحیان آشوری و کلدانی، عابد فتاحی رییس فراکسیون اهل سنت، روبرت بیگلریان نماینده مسیحیان ارمنی جنوب ایران، سیامک مره‌صدق نماینده کلیمیان، غلامرضا تاجگردون نماینده اصلاح‌طلب، و دو نفر از نمایندگان زن در ایران هستند همه از اقلیت‌های دینی – مذهبی، فکری و جنسی بوده که در این گردهم آیی حضور داشتند اما در واقع هیچ شانس و یا فرصتی برای ابراز نظرات خود نداشته اند.
بنا بر گفته نمایندگان ایران به خبرنگاران از جمله بیگلری در روز بعداز برگزاری جلسه، این نشست در حواشی برنامه هسته ای و مشکلات منطقه در جا زده است بیگلری گفت: ” به نظر می‌رسد فعلن این مهم‌ترین دغدغه اروپاست و چیزی مهم‌تر از این نیست”.
این در حالی است که به هنگام سفر هیات اروپایی به ایران پایگاه اینترنتی ” یورو رپورتر” اعلام کرده است که هیات پارلمانی اروپایی علاوه‌بر دیدار با مقامات دولت ایران و مجلس ملاقات با نمایندگان جامعه مدنی را نیز در دستور کار دارند.
نمایندگان حاضر در جلسه از جمله فتاحی و بیگلریان بر عمده بودن مساله هسته ای و امکان رای زنی نمایندگان اقلیت ها با نمایندگان اروپایی خبر می دهند اما چینش زیرکانه نمایندگان در جلسه مزبور نشانه در حاشیه ماندن حقوق بسیاری شهروندان ایران است که به سبب در اقلیت بودن از احقاق حقوق اولیه و انسانی خود محروم مانده اند.
بنا بر گزارش مزبور پس ازاینکه خانم ماریچه اسخاکه نماینده هلند گفت:” من بسیار نسبت به مساله حقوق بشر رک هستم و خواستار باز شدن باب گفت‌وگوهای بیشتر درباره این مساله هستم”. در پاسخ هیات ایرانی گفته اند که دیدگاه و نظرات موجود در رسانه های خارجی با آنچه در ایران جاری است بسیار متفاوت است.
فتاحی در پاسخ به این نماینده اروپا، اعلام کرد:” اتفاقن ما نیز خواستار گفت‌وگو درباره این مساله هستیم، چراکه معتقدیم اطلاعات شما درباره حقوق بشر در ایران دقیق نیست”. اما هیچ نشانه ای از عنوان شدن خواسته های خانم اسخاکه در جلسه مزبور دیده نمی شود. بنابراین گزارش می توان اظهار داشت باز هم مقامات ایران موفق شدند با پیش بردن موضوع توافق هسته ای از احقاق حقوق اقلیت ها در ایران ممانعت به عمل آورند.
در راستای همین مساله نمایندگان ایران به رسانه ها عنوان کردند که :” برای آنها تقریبن مسجل شده است که وضعیت حقوق بشر در ایران آنقدرها هم بد نیست. “
این در حالی است که بسیاری از شهروندان ایرانی به سبب اعتقادات و دیدگاه مدنی و آرمانی متفاوت خود با اسلام و قانون و قانونگذاران جمهوری اسلامی، به صرف اینکه در اقلیت می باشند تحت فشار و آزار وصف ناشدنی از کمترین امکانات شهروندی چون حق انتخاب آیین و مذهب و یا حتی تحصیل و … محروم بوده و یادر زندان به سر می برند.
مجلس اروپا یا پارلمان اروپا یک نهاد رسمی قانونگذاری در اروپا است. پارلمان اروپا بطور مشترک با شورای اتحادیه اروپایی به قانونگذاری و اتخاذ تصمیمات در اتحادیه اروپا می‌پردازد و به علت آنکه نمایندگان آن به طور مستقیم از سوی شهروندان اروپایی انتخاب می‌شوند، سمبل دموکراسی در اتحادیه اروپا به حساب می‌آید.
هشتمین دوره این پارلمان از ماه جولای سال ۲۰۱۴ آغاز شده و تا ماه جولای سال ۲۰۱۹ ادامه خواهد داشت. در این دوره ۷۵۱ کرسی این پارلمان بین ۲۸ کشور عضو تقسیم شده است.

۱۳۹۴ خرداد ۲۱, پنجشنبه

ترس و راهکارهای مقابله با آن




نوشته شده توسط: نداعطایی

 شاید خیلی اوقات این سوال برای ما پیش می آید که ترس چیست و از کجا به سراغ ما می آید؟ ترس یک واکنش احساسی یا هیجان است که بر زندگی ما اثرنامطلوب می گذارد. اکثر مواقع ما از چیزی می ترسیم که حتی یکبار نیز با آن روبرو نشده ایم و فقط خود از آخر آن اتفاق نتیجه گرفته ایم.

در واقع ترس جزء غریزه های انسان نیست و همانطور که در کتاب (دوم تیموتائوس1: 7) می بینیم چیزی نیست که از طرف خدا باشد و از آنجاییکه ما نیز درصدد آزار رساندن به خود نمی باشیم عامل سومی در آن نقش دارد. 
این ضرب المثل را در گذشته ما بسیار شنیده ایم که می گویند ترس برادر مرگ است اما هیچگاه به عمق آن فکر نکرده ایم . همانطور که زمان مرگ همه اعضای بدن از حرکت می ایستد، وقتی با ترس روبرو می شویم تمام حرکات و قدرتهایی را که خداوند به ما داده ، از دست می دهیم و از حرکت باز می مانیم.

هنگامیکه ما به عیسی بله می گوییم همراه نجات پکیج کاملی از رحمت، فیض و برکت در نام مسیح دریافت می کنیم و این بستگی به ما دارد که چطور از این موقعیت استفاده کنیم یکی از این هدایا، اقتدار است و این به معنی قدرت داشتن می باشد، حال اگر خود از این موهبت استفاده نکنیم همان نیروی سوم آنرا از ما می دزدد و مشکلات زیادی در زندگی ما ایجاد می کند. 

این نیروی سوم همان شیطان است و ترس در واقع سفیر اوست و اولین کاری که در درون ما انجام می دهد گرفتن اقتدار ماست و از آنجاییکه ما قدرت نهیب را از دست داده ایم، ازاو می ترسیم.

ترس در انسانهای مختلف به صورتهای متفاوت عمل میکند . در نوایمانان ترس از اینکه اگر خانواده از ایمان آنان به مسیح خبردار شوند ممکن است از ارث محروم شوند، از کار اخراج شوند و دیگر امکانات زندگی دنیوی خود را از دست بدهند، این مطلب را پنهان می کنند و شیطان از این ضعف سریع آگاه می شود و اولین راه حل را که همان دروغ گفتن می شود ارائه می دهد. اینجاست که ما غیراز اقتدار که از دست داده ایم، برده شیطان می شویم.

شبی که عیسی توسط یهودیان دستگیر شد، پطروس در حیاط خانه قیافا بود و از ترس جانش سه بار عیسی را انکار کرد. او به دلیل این ترس، جایگاه و مقامی را که خدا به او داده بود از دست داد به همین دلیل عیسی بعد از قیام سه بار از او پرسید آیا مرا دوست داری؟ وبا هر جواب مثبتی که پطروس داد و به خداوندی عیسی اعتراف کرد آن اقتدار به او برگردانده شد.

در عهدعتیق، ایلیا به دلیل حرمتی که نزد خداوند داشت دعا کرد که سه سال باران نبارد(اول پادشاهان17: 1) پسربچه بیوه ای را از مرگ به مادرش برگرداند( اول پادشاهان17: 21-24) هنگامیکه می بیند مردم اسراییل دو دینه شده اند، حدود 850 تن از انبیای بعل را به کوه کورمل جمع کرد و به آنها نهیب زد که تا چه زمان می خواهید هم بتها و هم خدا را بپرستید ولی آنها جوابی ندادند او در ادامه گفت :"دو گاو انتخاب کردند و انبیای بعل یکی ازآنها را قطعه قطعه کنند و بر هیزم بگذارند ولی آتش نزنند ویکی هم خود ایلیا اینکار را کرد. آنگاه انبیای بعل به خدا دعا کنند وایلیا نیز به خداوند اسراییل دعا کند هیزم هر قربانگاه آتش گرفت آن خدای حقیقی است. (اول پادشاهان18: 22-24) پس ایلیا با وجود اینکه تمام چوب و اطراف قربانگاه را خیس کرده بود ولی هیزم قربانگاه او آتش گرفت و انبیای بعل سرافکنده از این آزمایش بیرون آمدند و فریاد زدند: خداوند خداست .(اول پادشاهان18: 39) پس ایلیا همه آنان را دررود قیشون از بین برد.

بعد از این اتفاق ایزابل همسر پادشاه برای ایلیا پیغام فرستاد :" تو انبیای من را کشتی به خدایانم قسم که تا فردا همین موقع تو را خواهم کشت."(اول پادشاهان19: 1) وقتی ایلیا این را شنید از ترس جان خود فرار کرد  و آرزوی مرگ کرد و همین موقع خداوند مقام او را گرفت و به الیشع داد. ایلیا بعد از این همه اقتدار در خداوند، بازیچه دست شیطان شد، زیرا تهدید، یکی از شگردهای شیطان است زیرا ایزابل این امکان را داشت که بدون خبر افرادش را به سراغ ایلیا بفرستند. بعد از این اتفاق کافی بود ایلیا دستش را بلند کند و از خداوند تشکر کند بابت قدرتی که در برابر پادشاه و انبیای بعل به او داده بود و دعا کند اما از ترس فرار کرد.

شیطان از طریق افکارمان،  و از راههای متفاوت ما را می ترساند البته نتیجه برای او یکی است و چنان با قدرت رفتار می کند که می تواند مرد خدا را بترساند چنانکه فرار کند و تمنای مرگ خود را کند. جایگاه ترس در قلب ماست. ترس که می آید امید، آرامش، اطمینان و امنیت و شجاعت از ما گرفته می شود. 

اما اگر در چنین وضعیتی گرفتار شدیم،  تکلیف چیست؟ آیا باید با همین وضع ادامه دهیم و سرهر مساله ای که اقتدار خود را از دست داده ایم در کنترل شیطان باشیم؟ یا اینکه موقت از شرایط فرار کنیم...
باید گفت ما بعنوان فرزندان خداوند با قدرت نام مسیح، می توانیم بایستیم و در برابر آن مقاومت کنیم . اولین چیزی که برای شروع این جنگ روحانی باید بدانیم این است که جنگ ما با انسانها نیست( افسسیان6: 12) و احتیاج به سلاح روحانی داریم (افسسیان6: 13-18) وبا سلاح انسانی کاری از پیش نمی بریم. 

تعداد افرادی هستند که عقیده دارند داشتن ترس باعث می شود که از انجام کارهایی برحذر باشیم ولی  دلیلی برای انجام ندادن بر مبنی ترس نیست اگر ما رابطه صمیمی و نزدیک با خداوند داشته باشیم احتیاج نیست که ترسی وجود داشته باشد که کارهایی انجام ندهیم.در این مواقع ما از هر آنچه بیشتر می ترسیم همان خودِ ترس است.

هیچ گاه در جنگ روحانی فرار نکنید وبدانید که در این مبارزه به قدرت نام مسیح پیروز هستید. همیشه برای خود در دعا باشیم که هیچگاه به دلیل مسایل دنیوی ترس به دل خود راه ندهیم. در دعا از خداوند بخواهیم که به کمک روح القدس هیچگاه جایگاه خود را بعنوان فرزند خداوند، مثل ایلیا از دست ندهیم . اجازه ندهیم شریعت و باید و نباید ها این موهبت را از ما بگیرد. محکم بایستیم و دعا کنیم.
آمین

۱۳۹۴ خرداد ۲۰, چهارشنبه

زندانی نوکیش مسیحی در اعتراض به وضعیت خود دست به اعتصاب غذا زد


ابراهیم فیروزی نوکیش مسیحی ساکن رباط کریم که در شهریور سال ۱۳۹۲ بازداشت شده است، برای اعتراض به وضعیت موجود  و نگهداری وی در بند مجرمان خطرناک دست به اعتصاب غذا زد. 
به گزارش ازخبرگزاری صدای مسیحیان ایران  ابراهیم فیروزی نوکیش مسیحی که در بند ده زندان رجایی شهر کرج دوران محکومیت غیر قانونی خود را به سر میبرد به علت اینکه در کنار مجرمین خطرناک نگهداری می شود، به علت عدم توجه مسولین زندان به خواسته وی از روز شنبه شانزدهم خرداد ماه(۶ ژوئن ۲۰۱۵) دست به اعتصاب غذا زده است
به نقل از منابع مسیحی داخل کشور این نوکیش مسیحی، به علت باورهای مذهبی در محل نگهداری خود بارها مورد توهین دیگر زندانیان این بند قرار گرفته است.
 ایشان ساکن رباط کریم میباشد که در اوائل شهریور ماه سال ۹۲ به همراه مسعود میرزایی از نوکیشان مسیحی ساکن کرج، سوادا آغاسر از مسیحیان ارامنه ساکن تهران بازداشت شدند ، پیش‌تر از سوی دادگاه انقلاب رباط کریم به یک سال زندان و دو سال تبعید به شهرستان سرباز محکوم شده است.
همچنین یکشنبه ۱۷ اسفند ماه ۱۳۹۳ وی برای تشکیل جلسه دادگاه با ریاست قاضی مقیسه به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران احضار شد و در این جلسه اتهام اقدام علیه امنیت ملی و تبانی علیه نظام به وی و وکیلش ابلاغ شد.

۱۳۹۴ خرداد ۱۳, چهارشنبه

شما عیسی را که می دانید؟



نوشته شده توسط: ندا عطایی

 این یک حقیقت پذیرفته شده است که عیسی مسیح،حدود دو هزار سال پیش توسط باکره ای در سرزمین اسرائیل به دنیا آمد و تا سی سالگی یک زندگی عادی داشت. بحث واقعی زمانی آغاز می شود که صحبت از هویت مسیح به پیش آید. تقریباً در همه باورهای مذهبی دنیا عیسی به عنوان یک نبی، یک معلم خوب، و یا یک شخص با خصوصیات خداگونه معرفی شده است. ولی کتاب مقدس تعلیم می دهد که عیسی مسیح دارای شخصیتی والاتر از همۀ اینها است عیسی مسیح خداوند زنده و پیام آور محبت است تا ابد الاباد.
کسانی که به خداوندی عیسی مسیح شک دارند بیشتر از افرادی هستند که وجود و ماهیت اورا زیر سوال می برند. آنان می گویند که عیسی هیچگاه خود را خدا نخواند و این ادعا تنها زاییده فکر شاگردان عیسی می باشد.
 اما بهتر است به کلمات خود عیسی در انجیل یوحنا توجه کنیم. من و پدر یک هستیم.(یوحنا10: 30) عکس العمل یهودیان به این گفته عیسی ثابت می کند که آنان نیز به این باور رسیدند که عیسی همان مسیح موعود است در پاسخ به این صحبت عیسی گفتند " ما به خاطر کفری که می کنی می خواهیم تو را بکشیم، نه برای کارهای خوبت، چون تو یک انسانی ولی ادعای خدایی می کنی."(یوحنا10: 33) ، تحت چنین  شرایطی او می بایست یک دیوانه باشد که با علم به اینکه چنین ادعایی چه پیامد دردناکی می تواند برایش به همراه داشته باشد  که همانا مرگ بر صلیب بود،  باز هم ادعای خدایی کند.  
در آیات بعدی هیچگاه عیسی مسیح به آنان نگفت "من خدا نیستم!" پس برداشت یهودیان اشتباه نبوده است. با گفتن "من و پدر یک هستیم" عیسی ادعا کرد که خداست. این ادعا در یوحنا (58:8 )نیز دیده می شود: "عیسی بدیشان گفت: "آمین آمین به شما می گویم که پیش از آنکه ابراهیم پیدا شود من هستم." که یهودیان قصد سنگسار او را کردند. (یوحنا 59:8)
"من هستم،" (یوحنا18: 5) یعنی همان عبارتی که عیسی مسیح در مورد خود بکار گرفت، یکی از نام های خدا در عهد عتیق است (خروج 14:3).
درهیچ قسمتی از کتاب مقدس نوشته نشده است که عیسی پیامبر و فرستاده خداست.  تنها دلیل یهودیان برای کشتن عیسی این بود که آنان او را بخاطر ادعای الوهیت کافر میشمردند. 
یوحنا 1:1 می گوید: " و کلمه خدا بود" و در یوحنا 14:1 می خوانیم: "و کلمه جسم گردید...." این آیات به وضوح تعلیم می دهند که عیسی، خداوند در جسم است.
توما، یکی از شاگردان مسیح، این چنین اعتراف کرد: "ای خداوند من، و ای خدای من" (یوحنا 28:20). وعیسی سعی نکرد کلام او را تصحیح کند. و هنگامی که زن کنعانی برای شفای دخترش او را پسر داوود خطاب کردعیسی جواب او را نداد تا زن متوجه شود که این لقب او در بین قوم اسرائیل است تا اینکه زن او را خداوند خطاب نمود(متی15: 27)   پولس رسول در رسالۀ خود به تیطس( 13:2) عیسی مسیح را این چنین معرفی می کند: " خدا و نجات دهندۀ خود، عیسی مسیح" .
 همچنین پطرس رسول نیز همین حقیقت را اقرار می کند: " خدای ما و عیسی مسیح نجات دهنده " (دوم پطرس 1:1)
عیسی درکل کتاب مقدس به این جملات کوتاه و پرمعنی اشاره می کند که: من نان حیات هستم ،آب حیات هستم ، روح خدا هستم، در هستم ،من زندگی و ابدیت هستم. پس همانطور که می بینیم در واقع عیسی همان "هستم " خروج است.

پیشگوئی های عهد عتیق بر خدا بودن عیسی مسیح شهادت می دهند. اشعیا 700 سال قبل از تولد عیسی این بشارت را داده بود "زیرا که برای ما ولدی زائیده و پسری به ما بخشیده شد، و سلطنت بر دوش او خواهد بود و اسم او عجیب، خدای قدیر، و پدر سرمدی و سرور سلامتی خوانده خواهد شد."(اشعیا9: 6)و (اشعیا25: 9)."
 در عهدعتیق بیش از سیصد پیشگویی و نبوت از آمدن عیسی شده است از اینکه، او کیست، در کجا به دنیا خواهد آمد، چه خواهد کرد، چگونه خواهد مرد و در نهایت قیام او چه تاثیری بر زندگی آیندگان خواهد گذاشت.
اولین تاثیر او بر جهان وجود مسیحیانی است که با باور خداوندی عیسی زندگی های هدفمند بدست آورده اند.
در تمام عالم هستی و کل تاریخ کسی را نمی توانید پیدا کنید که با عیسی مسیح قابل مقایسه باشد. در کتابهایی که درباره عیسی نوشته شده هیچ نکته منفی از اوبه چشم نمی خورد.حتی در کشورهایی که با مسیحیت مشکل دارند  و مسیحیان را آزار و اذیت می کنند هیچ ایرادی نمی توانند از شخص عیسی بگیرند.
حال سوال اینجاست که شما عیسی را که می دانید؟ معلم،  یا رسولی آگاه به امور زمان و یا خداوندی که در برهه ای از زمان برای شناساندن عظمت خود و بخشش گناهانِ انسان به روی زمین آمد، لباس جسم پوشید،بین انسانها زندگی کرد، درد و رنج آنها را درک کرد،  به صلیب کشیده شد، مرد و در نهایت روز سوم از مردگان قیام کرد و هم اکنون نزد خدای پدر درصدد بازگشت مجدد و داوری این جهان است؟
اگر عیسی مسیح چیزی بیش از یک انسان نبود؛ چگونه می تواند چنین تعالیم والایی از زبانش جاری شود عیسی در( مرقس8: 27-30) از شاگردانش پرسید شما مرا که می دانید؟ آیا امروز عیسی از داشتن چنین ایماندارانی احساس رضایت می کند؟ اگر او را بدرستی شناخته باشیم این سوال جواب واضح و روشنی دارد.